| فرارو- مدت زمان زیادی از سفر بنیامین نتانیاهو به آمریکا و ملاقات وی با دونالد ترامپ رییس جمهور این کشور نمی گذرد. سفر نتانیاهو به آمریکا 5 روزه است و وی در این سفر جدای از ترامپ، با دیگر مقام های ارشد آمریکایی نظیر پیت هگست وزیر جنگ این کشور نیز دیدار و گفتگو می کند. با این همه، همانطور که در ملاقات ترامپ و نتانیاهو و کنفرانس خبری این دو نفر پس از دیدارشان نیز روشن شد، موضوع اصلی بحث آن ها، ایران بوده است. به گزارش فرارو؛ پیش از سفر نتانیاهو به آمریکا، رسانه های غربی نظیر ان بی سی نیوز به این مساله اشاره داشتند که نتانیاهو در سفر به آمریکا سعی دارد ترامپ را قانع کند که به دلیل سرعت بالایِ تولید موشک های بالستیک ایرانی، با گزاره حمله جدید به ایران موافقت کند و با آن همراهی داشته باشد. ترامپ پس از ملاقات با نتانیاهو به خبرنگاران گفت که اگر ایران به سمت بازیابی توان هسته ای خود حرکت کند، حتما به این کشور حمله می کند. در عین حال، او تاکید کرد که اگر اسراییل به دلیل موضوع موشکی ایران به این کشور حمله کند نیز با آن مخالفتی ندارد. مواضعی که همگی با استقبال نتانیاهو رو به رو شدند. با این همه، در تحلیل ملاقات اخیر ترامپ و نتانیاهو و مواضع آن ها با محوریت ایران، توجه به 3 نکته ضروری به نظر می رسد. 1. تغییر مساله هسته ای به موشکی ترامپ در موضع گیری اخیر خود تاکید کرده که ایران حق توسعه برنامه موشک های بالستیک خود را ندارد و اگر چنین کند، با آن برخورد خواهد شد. در واقع، رییس جمهور آمریکا علنا یک گام به پیش گذاشته و خط قرمز آمریکا را در مورد ایران از مساله هسته ای به مساله موشکی تغییر داده است. به نظر می رسد روند تحولات وارد مرحله حساسی شده است. 2. عدم قطعیت اسراییل اینکه برخی تحلیلگران قبل از سفر نتانیاهو به آمریکا مدعی بودند که وی سعی دارد برای حمله مجدد تل آویو به ایران از رییس جمهور آمریکا چراغ سبز بگیرد، به هیچ وجه واقع بینانه نیست. اسراییل دستوکارها و اولویت های خاص خود را در مورد ایران دارد ودر برهه های زمانی مختلف نیز نشان داده که منتظر واشینگتن نمی ماند. در این میان، اگر اسراییل اکنون به ایران حمله نکرده، تا حد زیادی این مساله ناشی از عدم قطعیت های خودِ این رژیم بوده است. اسراییل تصور روشنی در مورد توان تسلیحاتی ایران و راهبردهای آتی تهران در صورت تشدید تنش های منطقه ای ندارد. در واقع، در نوعی فضای عدم قطعیت گرفتار است. عدم حضور بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی در ایران پس از جنگ 12 روزه و بی اطلاعی از سرنوشت بیش از 400 کیلوگرم اورانیوم غنی شده 60 درصدی ایران نیز مزید بر علت است. تجربیات تاریخی و حتی روند تحولات دو سال اخیر در غرب آسیا نشان داده که اسراییل در حمله به طیف مخالفان و رقبای خود تردیدی نمی کند. اما همینکه در مورد ایران با تردید رو به رو است، نشان از حفره های اطلاعاتی جدی است که با آن ها رو به رو است. 3. پرهیز از جنگ جدید جنس رفتارهای دولت ترامپ در یک سال اخیر نشان داده که واشینگتن به دنبال یک درگیری بزرگ نیست. در واقع، تمایلی ندارد در یک جنگ تمام عیار درگیر شود. جنگی که می تواند صورت حساب های گزافی را روی دست آن قرار دهد. از این رو، سرمایهگذاری اصلی واشینگتن روی مسائل داخلی در ایران است. در این نقطه، علی رغم تمامی همراهی های ترامپ با اسراییل، فضای شکاف میان این دو آشکار می شود. بسیاری تحلیلگران بر این باورند که تاکید ترامپ بر نابودی سازی توان هسته ای ایران صرفا به این دلیل بوده که به اسراییل بفهماند دیگر دلیلی برای مداخله واشینگتن در یک جنگ گسترده با ایران وجود ندارد. انتخابات میاندوره ای کنگره آمریکا هم در پیش است و ترامپ درگیر شدن در یک جنگ بزرگ خارجی را به ضرر منافع خود و حزب جمهوریخواه می بیند. |