فرارو- هر چه 2025 به پایان خودش نزدیک می شود، رقابت ها بر سر تصاحب عنوان بهترین بازیگر و فیلم سال به اوج می رسد. در سال استثنایی سینمای جهان، بازیگران زن طیف گسترده ای از نقش ها را به مخاطب نشان می دهند از زنی با اندوه عمیق گرفته تا زنی که قدرتش را در غیر منتظره ترین موقعیت ها نمایش می دهد.

به گزارش فرارو، وجه مشترک همه این نقش ها قدرتی است که بازیگران در ایفای آن ها داشته اند. در ادامه نگاهی به بهترین بازیگران زن خواهیم داشت.

فیلم سینمایی نبرد پشت نبرد را باید ترکیبی از بازیگرانی دانست که یا مانند دی کاپریو به دوران اوج برگشته اند یا مثل چیس اینفینیتی از بازیگری تازه کار در میان لیست بهترین ها قرار گرفته اند. او که در نقش ویلا دختر باب ظاهر شده، ناخواسته وارد بازی خطرناکی می شود که مسیر زندگی اش را تغییر می دهد.

چیس اینفینیتی نقش آفرینی چند وجهی در این فیلم دارد و به خوبی نشان می دهد دختر در آستانه ورود به دنیای بزرگسالی با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می کند. در عین حال نشان می دهد که چگونه یک دختر ساده تبدیل به کنشگر اجتماعی می شود.

نقش آفرینی او در فیلم همنت ترکیبی از اجراهای تکان دهنده و خاص است که مخاطب به ندرت در سینما دیده است. تماشای عاشق شدن اگنس به واسطه بازی جسی باکلی آنقدر جذاب است که بیننده نیز در این مسیر او را همراه می کند و در پایان مرگ نمایشی عالی از هنرنمایی اش در سوگ فرزند است. در واقع بازی جسی باکلی را می توان دلیل اصلی جذابیت همنت دانست.

این بازیگر در فیلم بوگونیا نقش زنی به نام فولر را بازی می کند که مدیرعامل یکی از بزرگ ترین شرکت های فناوری است. اما استون در این فیلم یکی از دقیق ترین بازی های خود را ارائه داده به همین دلیل بسیاری آن را کامل ترین نقش آفرینی تا امروز می دانند.

او در نقش فولر بازی خاص و کاملا سنجیده از خود ارائه می دهد و ظرافتش تا جایی پیش می رود که مخاطب تا آخرین لحظه نمی تواند تشخیص دهد که آیا او قربانی یا گرداننده بازی پشت پرده است. بازی اما استون در این فیلم بی آنکه دچار اغراق شود اثرش را بر ذهن تماشاگر می گذارد و جایگاهش را به عنوان یکی از بهترین بازیگرانزن در سینمای جهان تثبیت می کند.

او در فیلم ارزش احساسی نقش نورا را بازی می کند، دختری که سال هاست رابطه ای از هم پاشیده با پدرش دارد. این کاراکتر تصویری از زنی که تلاش می کند زیر با زندگی خود را سرپا نگه دارد. قدرت بازی رینسوه در سادگی اش است که با چشمانش به مخاطب اجازه می دهد با نورا همذات پنداری کند. رابطه پرتنش او با خانواده به خصوص پدرش و هنرنمایی رینسوه کاراکتر نورا را تبدیل به پرتره ای با لایه های درونی پنهان کرده که مخاطب تلاش می کند آن ها را کشف کند.

بیرن در نقش لیندا ظاهر می شود، روان درمانگری که خودش درگیر مشکلات پیچیده ای شده، با این حال ماجراهای او از جایی بدتر می شود که یکی از بیمارانش در جلسه از اتاق بیرون می رود و نوزادش را جا می گذارد. نوزادی که به مرور تبدیل به آیینه ای می شود که لیندا آینده خود را در درونش می بیند. بازی بیرن شبیه یک حمله عصبی است چرا که به خوبی و از عمق چشمانش نشان می دهد یک زن چگونه زیر بار مشکلات نابود می شود.