| در سرمقاله روزنامه هم میهن آمده است: استان سیستان و بلوچستان حدود 3/5درصد جمعیت کشور را دارد. تعداد خانوارهایی که خودرو دارند، از همه استان های کشور کمتر است. ضمناً اندازه خانوار این استان بزرگتر از هر استان دیگر است. لذا درصد بیشتری از جمعیت آن زیر 15سال هستند. ولی تعداد تلفات ناشی از تصادفات در این استان دو برابر سهم جمعیت آن است. در سال گذشته 1280نفر یا 6/6درصد کل تلفات تصادفات را شامل شده است. شاید گمان کنیم که حتماً به دلایل فنی و رانندگی و جاده این تلفات در این استان بیشتر است؛ ولی هنگامی که این آمار را برای سال1395 می بینیم که بنزین برای قاچاق کردن چندان مقرون به صرفه نبود، نتایج فرق می کند. در سال1395 فقط 3/8درصد کل فوتی های ناشی از تصادفات در این استان رخ داده بود. در واقع، اگر فرض کنیم که در سال گذشته نیز در این استان به همان نسبت سال1395 فوتی ناشی از تصادف می داشتیم، باید 739فوتی می داشتیم؛ درحالی که اکنون 1280 یا 541فوتی اضافه داریم. بیشتر این افزایش به دلیل این نوع تصادفات سوخت بری است. البته، تصادفات ناشی از شوتی سواران هم هست؛ ولی به نظر می رسد که فوتی های اتباع در این آمار درج نمی گردد. دلیل دیگری هم برای اثبات این ادعا هست که افزایش تصادفات تحت تاثیر قاچاق سوخت است. نسبت زنان فوتی در سال1395 نزدیک به 26/3درصد کل فوتی ها بود ولی در سال 1403به 17/7درصد رسید. اگر همان نسبت سال1395 را برای سال1403 در نظر بگیریم، باز هم 421فوتی اضافه در مردان که در این کار شاغل هستند، وجود دارد. اگر این پدیده را برای استان های هرمزگان و کرمان هم در نظر بگیریم، کمابیش همین گونه است؛ هرچند نه به شدت سیستان وبلوچستان. اینها از تبعات سیاست نادرست قیمت گذاری در انرژی است. اگر هزینه های مادی در خسارت به خودرو و بیمه ها و خسارت های اجتماعی و روانی به خانواده ها را نیز در نظر بگیریم، متوجه ابعاد فاجعه بار چنین سیاستی می شویم. بدتر از همه این است که بخشی از مردم خود را مجبور می کنیم که برای امرار معاش خود دست به اقدام غیرقانونی و قاچاق بزنند و دولت هم با علم به همین نیاز، چشم خود را در برابر اقدام غیرقانونی ببندد. به علاوه، باندهای قاچاق درست و کلی فساد و تباهی ایجاد می کنیم تا مبادا بنزین گران تر شود؛ درحالی که آن سوی مرز ایران در پاکستان هر لیتر آن 70هزار تومان به فروش می رسد. اگر به جای همه اینها سهمیه بنزین و دیگر حامل های انرژی این مردم به خودشان داده می شد، می توانستند بی هیچ عارضه مهمی زندگی خود را با آرامش نسبی بگذرانند. |