| روزنامه کیهان در گزارشی به بررسی موضوع افزایش اختیارات که از سوی برخی اصلاح طلبان مطرح شده، پرداخته است. این روزنامه آورده است: افزایش اختیارات عبارت رایج در ادبیات سیاسی و مطالبه تکراری مدعیان اصلاحات برای توجیه عدم مدیریت، کم توانی و بی برنامگی این طیف در مواجهه با مسائل است که در تاریخ زیست این جناح متسلسل و در چهارچوب مطالبات و درخواست های آنان رویه جاری به حساب می آید. مدعیان اصلاحات برای فرار از پاسخگویی و توجیه عملکرد دولت مطبوع خود پس از سلسله نقدهای نمایشی نسبت به اقدامات کابینه چهاردهم، پرده از راز نقدهای هفته های گذشته برداشتند و با تکرار درخواست افزایش اختیارات به معمای خودزنی نمایشی پایان دادند؛ به عبارت دیگر باطن خودزنی هفته های پیشین با درخواست افزایش اختیارات مشخص شد. به عنوان نمونه، سردبیر روزنامه سازندگی 16 آبان 1404 ذیل تیتر اقدام به جای هشدار با اشاره به اینکه هشدار دادن وظیفه رییس جمهور نیست در نقد مسعود پزشکیان با نظر به اینکه کمبود موجود نقشه راه است و نیاز به برنامه داریم، نوشت: آقای رییس جمهور این روزها بیش از هر مقام دیگری سخن از بحران می گوید. از کمبود آب تا کسری بودجه، از رکود تولید تا خطر مهاجرت نخبگان. اما در همه این سخنرانی ها یک چیز کم است؛ و آن نقشه راه . هشدارها درست اند، اما هشدار دادن وظیفه رییس جمهور نیست؛ مسئولیت رییس جمهور، ارائه راه حل است . به تعبیر دیگر، روزنامه سازندگی ذیل تیتر اقدام به جای هشدار به نقد نمایشی مسعود پزشکیان پرداخت و کمبود موجود در کابینه را نقشه راه توصیف کرد اما دیروز (24 آبان 1404) به نقل از خاتمی ذیل تیتر دولت اختیاراتش را پس بگیرد به خیمه شب بازی و رازگونه سخن گفتن پایان داد و مطالبه اصلی یعنی افزایش اختیارات را که در پس نقد پنهان بود، نمایان کرد. این جریده مدعی اصلاحات (روزنامه سازندگی) پس از این نقد درست اما نمایشی و با هدف خاص که به بی برنامگی و لزوم برخورد برنامه محور با مشکلات اشاره دارد؛ به نقل از رییس دولت اصلاحات نوشت: باید دولت را حمایت کرد. دولتی که با مشکلات و موانع فراوان تلاش می کند که مردم را راضی و میهن را سربلند کند. ولی انتظار این است که دولت هم برای بازپس گرفتن حقوق و اختیارات خود و اعمال بهتر و بیشتر آنچه در اختیار دارد تلاش بیشتر، علمی تر و با برنامه ریزی سنجیده تر کند . پیش از این نیز روزنامه زنجیره ای اعتماد 12 مهر 1404 ذیل تیتر پیشنهاد اختیارات ویژه برای دولت به نقل از هادی حق شناس همین مصالبه را تکرار کرد. اعتماد در این رابطه نوشت: دولت نیاز دارد، انعطاف بیشتری در اختیاراتش داشته باشد. در شرایط غیرعادی به اختیارات بیشتری نیاز است تا هدف ها محقق شوند . وقتی جلسه تمام و درها بسته می شود، هیچ چیز تغییر نمی کند در شرایطی که مدعیان اصلاحات کمافی السابق خواهان افزایش اختیارات رییس دولت هستند، برخی از افراد همین طیف تعلل در اقدام و بی برنامگی را علت ناکامی و ضعف مدیریت می دانند. به عنوان نمونه، حسین سلاح ورزی، ریاست پیشین اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران چندی پیش طی یادداشتی ضمن انتقاد از کثرت جلسات بی حاصل ذیل تیتر دولت گوش دارد اما دست ندارد در روزنامه اعتماد نوشت: در اغلب این روزها در دفتر رییس جمهور و معاون اول و وزرا، یکی پس از دیگری جلسه برگزار می شود. صندلی ها پر از نمایندگان تشکل های خصوصی، اعضای اتاق بازرگانی و کارشناسان اقتصادی است. رییس جمهور، با همان لحن آرام و پزشک مآبانه اش، تاکید می کند که باید به بخش خصوصی میدان داد. همه سر تکان می دهند، یادداشت برمی دارند، وعده همکاری می دهند. اما وقتی جلسه تمام و درها بسته می شود، هیچ چیز تغییر نمی کند. این دقیقا مسئله امروز دولت پزشکیان است . وی در ادامه این یادداشت به تعلل در اقدام و پاس کاری امور محوله اشاره کرد و ابراز داشت: هر مسئله به جلسه بعد موکول می شود، هر کارگروه به کمیته جدید ارجاع می دهد و هر کمیته برای خود دبیرخانه ای تازه می سازد. در نتیجه، دولت پر از گفت وگو است، اما کم از اقدام . هشدار به جای برنامه سلاح ورزی همچنین در روزنامه هم میهن ذیل تیتر هشدار به جای برنامه؛ نقدی بر اظهارات رییس جمهور درباره تخلیه تهران نسبت به بی برنامگی دولت نوشت: صبحی خشک و بی رمق در آبان ماه بود که جمله ای از رییس جمهور در صدر خبرها نشست: اگر تا آذرماه باران نبارد باید آب را جیره بندی کنیم، و اگر باز هم نبارد، شاید باید تهران را خالی کنیم … عده ای گفتند پزشکیان حرف دل متخصصان را زده است… عده ای دیگر اما این سخن را نشانه شتاب زدگی و بی برنامگی دانستند؛ گویی رییس جمهور به جای آنکه فرمان اقدام بدهد، فرمان اضطراب صادر کرده است. واقعیت، شاید جایی میان این دو داوری باشد . حشمت الله فلاحت پیشه، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی و یکی از حامیان دولت چهاردهم نیز طی مصاحبه ای ضمن ابراز شرمندگی از حمایت و تلاش خود در ایام کارزار انتخاباتی و با نقد عملکرد دولت اظهار داشت: من 30 سخنرانی در 30 شهر برای آقای پزشکیان کردم. در 29 شهر بالای 60 درصد رای برای ایشان جمع شد. من شرمنده مردمی هستم که با وعده های آقای پزشکیان رای آن ها را گرفتم، ایشون [پزشکیان] بخش عمده ای از این کارها را هنوز انجام نداده است. اختیارات روحانی را به چوب خشک می دادند، یک کاری انجام می داد به نظر می رسد طیف موسوم به اصلاحات برای توجیه کم توانی، کم کاری و ناکامی در مدیریت و برنامه ها با تمسک به درخواست اختیارات مضاعف از پاسخگویی فرار می کند. از سوی دیگر عملکرد طیف مدعی اصلاحات نشان می دهد که این جریان پاسخ به کاستی ها را در ظرفیت خارجی خلاصه کرده و نسبت به توسعه درون زا غافل است. در سنوات گذشته نیز افزایش اختیارات با نقد و اعتراض برخی از افراد همین جناح (مدعی اصلاحات) مواجه شد؛ به عنوان نمونه، سعید لیلاز فعال رسانه ای منتسب به مدعیان اصلاحات در سال 1397 طی مصاحبه با یورونیوز در رابطه با اختیارات دولت اذعان کرد: اختیاراتی که رهبری به آقای روحانی داده بودند را اگر به چوب داده بودند تا الان یک کاری کرده بود؛ به نظر من آقای روحانی هیچ تصویر و برآورد روشنی در روز اول از موج تحریم هایی که به سمت اقتصاد ایران سرازیر می شد نداشت. تصمیم هایی گرفت و تدبیرهایی اتخاذ کرد که به التهابات بازار دامن زد. مثلا به جای اینکه جلوی مصرف ارزی را بگیرند شروع کردند به یک سلسله اقدامات مشوق مصرف ارز از جمله اعطای 500 یا 1000 یورو برای سفر خارجی که منجر به افزایش تقاضای سفر خارجی شد در حالی که ما باید جلوی آن را می گرفتیم. لیلاز همچنین در رابطه با التهاب بازار و ضعف مدیریت روحانی با وجود اختیارات فراوان اعطا شده به وی گفت: وقتی بازار ملتهب می شود از حالت نرمال و طبیعی خود خارج می شود، مردم دارایی های خود را تبدیل به طلا و دلار می کنند و این بر التهابات بازار دامن می زند. عامل دیگر اما سوءمدیریت دولت آقای روحانی است که به ناشیانه ترین شکل ممکن با این پدیده برخورد کرد؛ من مسئولیت را اساسا متوجه آقای روحانی می دانم چون ما از هشت یا 9 ماه قبل مکرر به آقای روحانی هشدار دادیم که بحران در پیش است و دلار را بحران خواهد گرفت. کارنامه سیاه با وجود اختیارات مضاعف کارنامه مدعیان اصلاحات با وجود اختیارات مضاعف و فزاینده در طول دوره مسئولیت غیرقابل دفاع است؛ از این رو دو پرسش اساسی در رابطه با درخواست افزایش اختیارات مطرح است: 1. چه کاری می خواستید انجام دهید که اختیار نداشتید؟! 2. با اختیاراتی که داشتید چه کاری برای مردم انجام دادید؟! به هر ترتیب عملکرد این طیف در سنوات گذشته نشان دهنده عملکرد ضعیف در عین داشتن اختیارات است. برای مثال، در توافق سعدآباد و پاریس و بروکسل در سال های 82 تا 84 اروپا پس از 2 سال سر دواندن در لغو تحریم ها (تعهد خود) مدعی شد ایران باید تعلیق هسته ای داوطلبانه 6 ماهه را دائمی و اجباری بپذیرد. حتی در خاطرات آقای روحانی و… نیز از این دوره به عنوان دوره ای تلخ و عبرت آموز یاد می شود. اروپایی ها با این سه توافق توانستند به مدت دو سال و نیم تمام برنامه ای هسته ای ایران را تعلیق (تعطیل) کنند و وعده اولیه شش ماه اعتمادسازی داوطلبانه ایران را به مطالبه تعلیق دائمی برنامه هسته به عنوان معتبرترین تضمین قابل ارائه از سوی ایران تغییر دهند؛ اما طرف اروپایی پس از دو سال سر دواند و معطل نگه داشتن ایران، نهایتاً اذعان کرد که بهترین تضمین، دائمی کردن تعطیلی برنامه هسته ای است! همان سالی که به پیشنهاد دولت خاتمی از سوی سازمان ملل گفت وگوی تمدن ها نامگذاری شد، رژیم آمریکا با سکوت و همراهی سازمان ملل، افغانستان را اشغال کرد و صدها هزار بی گناه را به خاک و خون کشید و دو سال بعد هم جنایت مشابهی را در عراق مرتکب شد. پس از آن هم ادعا کرد ایران محور شرارت است و باید مورد حمله اتمی قرار بگیرد. عملکرد اصلاح طلبان در دوره برجام که با گرفتن اختیارات همراه بود کاملا به نفع دشمن تمام شد. آن ها با اعتماد به دشمن و امضای توافقی فاقد ضمانت و فاقد توازن، سبب ایجاد رکوردهای تورمی و تحریم و تهدید بیشتر شدند. بدعهدی آمریکا و اروپا در برجام نیز از سوی آنان توجیه و سبب خباثت و بدعهدی بیشتر دشمن گشت. این شرایط حاصل افزایش اختیارات و اعتماد بیجا به غرب بود که تبعات آن دامن ایرانیان را گرفت و سرنوشت آیندگان را در معرض محدودیت و خطر قرار داد. علی ایحال کارنامه این طیف با توافق هایی چون کرسنت ، توتال و برجام سیاه و غیرقابل دفاع است و با وجود این سابقه امکان اعتماد برای افزایش اختیارات سخت و حتی نشدنی به نظر می رسد. برخی مدیران ارشد در دولت روحانی، وعده های فریبکارانه تروییکای اروپایی و آمریکا در برجام را جدی گرفته و ضمن امضای توافق آب و هوایی پاریس، تعهد دادند که استفاده از ذخائر سوخت فسیلی در کشور را گسترش نداده بلکه کاهش دهند و حال آن که آمریکا و اروپا در راس کشورهای استفاده از این سوخت قرار دارند. غرب ادعا می کرد پس از امضای برجام توسط ایران، به گسترش استفاده از انرژی هسته ای به عنوان جایگزین سوخت های فسیلی کمک خواهد کرد. نتیجه این روند در کنار ادعاهایی مانند کثافت کاری دانستن تاسیس پالایشگاه، موجب عقب افتادن ایران در زمینه گسترش زیرساخت های بهره برداری از ذخائر نفت و گاز شد و این در حالی است که کشورمان می توانست به صادرکننده بزرگ گاز تبدیل شود. اما دولت وقت با محدود کردن شرکت های ایرانی و جواب کردن شرکت های سرمایه گذار شرقی (چین و…)، فرصت هشت ساله توسعه زیرساخت ها را هدر داد. در همین دوره، شرکت توتال پس از گرفتن اطلاعات ذی قیمت و سری از ایران، از اجرای قرارداد خود در حوزه پارس جنوبی شانه خالی کرد و عجیب این که در قرارداد توتال، حتی پیش بینی امکان شکایت و اخذ خسارت هم نشده بود. نمونه مزمن دیگر، قرارداد فروش بیست ساله گاز با شرکت اماراتی کرسنت در دولت خاتمی است که با مداخله دلالان و پورسانت بگیران و به زیان مطلق ایران بسته شد و استنکاف از اجرای آن و کاهلی در پیگیری حقوقی ماجرا، به محکومیت ایران به پرداخت خسارتی هنگفت انجامید. در نتیجه افزایش اختیارات عبارت رایج در ادبیات سیاسی و مطالبه تکراری مدعیان اصلاحات برای توجیه عدم مدیریت، کم توانی و بی برنامگی این طیف در مواجهه با مسائل است که در تاریخ زیست این جناح متسلسل و در چهارچوب مطالبات و درخواست های این طیف، رویه جاری به حساب می آید. |