| فرارو روزنامه کیهان در یادداشتی هشدار داد که باید مراقب باشیم بار دیگر فریبی به نام برجام تکرار نشود. به گزارش فرارو، این روزنامه نوشت: باید مراقب بود که فریب برجام در قالبی دیگر تکرار نشود، چرا که اکثریت کسانی که برجام را برپا کردند و یا از آن دفاع کردند در شرایط کنونی نیز همچنان در میدان مذاکرات هسته ای حضور دارند و با شیطان بزرگ (و در رأس آن دیوانه ای به نام ترامپ) علی رغم آن همه تهدید و تحریم، خیانت و جنایت، بمباران تأسیسات هسته ای و بی آبرویی در عرصه بین المللی، باز دم از- مذاکره واقعی، منصفانه و متوازن- بر سر مسائل هسته ای می زنند! مذاکره ای که معلوم نیست جای سه عنصر عقلانیت، هوشمندی و شرافتمندی که رهبری حکیم انقلاب حضرت امام خامنه ای بر آن تأکید داشتند در کجای این نامعادله قرار دارد!! در این خصوص سه نکته وجود دارد. اول؛ چرا باقری و امیرعبداللهیان تیم ظریف را به کار گرفتند؟ مذاکرات احیای برجام که در دوران حسن روحانی با هدایت سیدعباس عراقچی، معاون سیاسی وقت وزارت خارجه پیش می رفت، پس از تغییر دولت و ترکیب دستگاه دیپلماسی، به علی باقری کنی، معاون سیاسی جدید سپرده شد. علی باقری کنی که دیپلمات های نزدیک به سعید جلیلی و در انتخابات 1392 رییس ستاد انتخاباتی او بود، این پرونده را پیگیری کرد و به مرور نیز نظراتش در این باره دستخوش تغییر شد. دولت سیزدهم بهترین فرصت بود که این روند متوقف شود. چرا که تیم برجام در حاشیه قرار گرفتد یا از وزارت امور خارجه بیرون رفته بودند. در حلقه اول، ظریف به دانشگاه تهران، عراقچی به شورای راهبردی روابط خارجی، تخت روانچی به مقر سازمان ملل در نیویورک رفته بودند و حمید بعیدی نژاد از ماموریت لندن بازگشته (فروردین 1400) و بر اساس برخی اخبار، مشاور وزیر بود. علی اکبر صالحی سال 1400 از سازمان انرژی اتمی به فرهنگستان علوم رفت، معاون پژوهشی و قائم مقام این نهاد شد. در حلقه بعدی، اسماعیل بقایی تا 1401 سفیر در مقر اروپایی سازمان ملل بود و بهزاد صابری انصاری، به عنوان مدیرکل حقوقی وزارت خارجه که اداره مربوط به برجام زیرمجموعه آن بود، از این کار کنار گذاشته شد. با گذشت مدت کوتاهی از پیگیری پرونده توسط علی باقری، در نهایت با تشخیص و درخواست مرحوم امیرعبداللهیان و معاون سیاسی وزارت امور خارجه، بعضی کارشناسان تیم درگیر در مذاکرات برجام، به این روند پیوستند. موضوعی که همان زمان با برخورد تند برخی افراد در جریان تندروی داخل و خارج از مجلس روبرو شد. دوم؛ چرا دولت سیزدهم دنبال احیای برجام بود؟ پروژه احیای توافق هسته ای در دولت سیزدهم پیگیری شد و دوبار تا پای امضا رسید که هر دفعه به دلیلی متوقف شد. یک بار ایران درگیر اعتراضات 1401 شد و بار دیگر، رخداد 7 اکتبر روند مذاکرات در جریان را متوقف کرد که جلسه بعدی آن، برای چند روز بعد از طوفان الاقصی برنامه ریزی شده بود. اگر این روند بر خلاف منافع و امنیت ملی کشور بود، با توجه به رویکرد حاکم بر دولت سیزدهم، به طور طبیعی این مسیر باید متوقف می شد. چرا که برنامه هسته ای از سال 1399 به پیش از برجام بازگشت و بدون محدودیت پیش می رفت، آمریکا با خروج از برجام این توافق را تضعیف کرد و خوب بود که جلوی ضرر ادعایی در همان زمان گرفته شود. با توجه به این نکته که معاون سیاسی وزارت امور خارجه در آن زمان، تا چند سال قبل یکی از تندترین منتقدان توافق هسته ای در کنار سعید جلیلی بود. به نحوی که جدایی آن ها بر سر موضوع توافق هسته ای، از چشم رسانه ها دور نماند و علنی شد. پاسخ به این سوال بسیار مهم است که چرا دولت سیزدهم به رغم تمام انتقادهای وارد بر برجام نیز به دنبال احیای این توافق رفت. سوم؛ شاید راه دیگری نیست با توجه به تجربه دولت سیزدهم در موضوع برجام شاید بتوان اینگونه گفت که راهی غیر از آن فرمول برای دیپلماتیک این پرونده وجود نداشته ندارد؛ فارغ از این که فرمول مذکور در حال حاضر پاسخگو باشد یا نه؛ و امروز قصدی برای اجرای آن وجود داشته یا نه. به رغم تمام تحولاتی که طی چند سال اخیر به خصوص از ابتدای سال تا امروز رخ داده نیز، وزیر امور خارجه کشورمان همواره بر این موضوع تاکید دارد که تنها مسیر موجود در صورتی که مذاکره از موضع برابر شکل بگیرد، فرمول برجام است. به زعم او این فرمول، اعتمادسازی از طرف ایران در مورد برنامه هسته ای خود و رفع تحریم ها از طرف مقابل است. شاید به این دلیل است که مسیر مذکور به رغم تمام فشارهای داخلی و خارجی، کنار گذاشته نمی شود. مسیری که تبادل امتیاز، پذیرش محدودیت و هر آنچه از جانب نویسندگان کیهان و جریان منتقد دیپلماسی به عنوان سازش، مذموم دانسته می شود. |