| میرا نایر (زاده ی 15 اکتبر 1957) کارگردان و تهیه کننده هندی آمریکایی است که در نیویورک زندگی می کند. به گزارش عصر ایران، اکنون نایر از هر زمان دیگری طی سال های عمرش شهرت بیشتری دارد زیرا مادر شهردار آینده نیویورک است، شهرداری که با نام زهران ممدانی به بمب خبری این روزهای رسانه های جهان مبدل شده است. میرا نایر و فرزندش زهران ممدانی  نایر از سال 1986 میلادی فعالیت هنری خود را آغاز کرد. او با استفاده از کمپانی تولید فیلم خود، میرابای فیلم، آثاری ارائه داده که هم در سطح جهانی تحسین شده اند و هم جوایز معتبر سینمایی کسب کرده اند. مشهورترین فیلمِ ساخته ی او سلام بمبیی! (1988) نام دارد که توانست دوربین طلایی جشنواره کن را از آنِ خود کند و برای گرفتن جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان نیز نامزد شود.  نایر از سال 1986 میلادی فعالیت هنری خود را آغاز کرد. او با استفاده از کمپانی تولید فیلم خود، میرابای فیلم، آثاری ارائه داده که هم در سطح جهانی تحسین شده اند و هم جوایز معتبر سینمایی کسب کرده اند. مشهورترین فیلمِ ساخته ی او سلام بمبیی! (1988) نام دارد که توانست دوربین طلایی جشنواره کن را از آنِ خود کند و برای گرفتن جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان نیز نامزد شود. از دیگر ساخته های میرا نایر می توان از فیلم های ونیتی فیر (2004)، آملیا (2009) و میسیسیپی ماسالا (1991) نام برد. کودکی و تحصیلات میرا نایر در 15 اکتبر 1957 در شهر رورکلا، در ایالت اودیشا هند به دنیا آمد. او دوران کودکی خود را به همراه دو برادر بزرگ تر و والدینش در شهر بهبنیسور گذراند. پدرش، آمریت لعل نایر، از افسران ارشد خدمات اداری هند بود و مادرش، پراوین نایر، به فعالیت های اجتماعی می پرداخت. نایر تا سن 18 سالگی در بهبنیسور زندگی کرد و در دبیرستان انگلیسی زبان واقع در شهر شیملا تحصیل کرد. در همان دوران علاقه اش به ادبیات انگلیسی شکل گرفت. سپس وارد کالج میراندا هاوس در دانشگاه دهلی شد، که یکی از کالج های معتبر مخصوص زنان در هند است، و در رشته ی جامعه شناسی تحصیل کرد. پس از سال اول، درخواست انتقال داد و در سن 19 سالگی با دریافت بورسیه ی تحصیلی به دانشگاه هاروارد در آمریکا رفت. در هاروارد در رشته ی مطالعات تصویری و محیطی با تمرکز بر ساخت فیلم های مستند تحصیل کرد و در سال 1979 فارغ التحصیل شد.  نام خانوادگی اصلی خانواده نَیّار بود، اما پدربزرگ او آن را تغییر داد. با این حال، یکی از عموهایش همچنان از نام خانوادگی نَیّار استفاده کرد. خانواده ی او اصالتی پنجابی دارند و ریشه های آن ها به شهر دهلی بازمی گردد. او در خانواده ای هندو پرورش یافت. آغاز کار و ورود به فیلم سازی میرا نایر پیش از آن که وارد دنیای فیلم سازی شود، به بازیگری علاقه داشت. زمانی در نمایشنامه هایی از بادال سرکار نمایشنامه نویس بنگالی، ایفای نقش کرد. در دوران تحصیل در دانشگاه هاروارد نیز وارد گروه تئاتر شد و بابت اجرای سخنرانی یوکاسته از نمایشنامه ادیپ سنکا، برنده ی جایزه ی بویلستون شد. در سال 2017 در گفت وگویی عنوان کرد که کارگردانی را به سایر هنرها ترجیح داده چون ذاتاً کاری مشارکتی است. فیلم های مستند نایر در آغاز کارش بیشتر مستند می ساخت و فرهنگ هندی را موضوع فیلم هایش قرار داده بود: گزارش خیابانی مسجد جامع (1979): اولین فیلم او به عنوان پروژه ی دانشگاهی اش در هاروارد بود، که در آن خیابان های دهلی قدیم را کاوش می کرد. چقدر دور از هند (1982): داستان فروشنده ی هندی روزنامه در متروی نیویورک، در حالی که همسر باردارش در هند منتظر او بود. این مستند جوایزی در لهستان و نیویورک دریافت کرد. کاباره هند (1984): درباره ی زندگی و بهره کشی از رقاصان زن در بمبیی. این فیلم با بودجه ی 130 هزار دلاری در دو ماه ساخته شد. آمنیوسنتز (برای تلویزیون کانادا): درباره ی استفاده از آمنیوسنتز برای تعیین جنسیت جنین. باشگاه خنده ی هند (2001): مستندی درباره ی باشگاه های خنده که از یوگا الهام گرفته اند. فیلم های بلند سلام بمبیی! (1988): با همکاری سونی تاراپوروالا نوشته شد. داستان زندگی کودکان خیابانی واقعی. اگرچه در گیشه موفق نبود، ولی 23 جایزه بین المللی از جمله Camera d’Or و نامزدی اسکار را کسب کرد. میسیسیپی ماسالا (1991): داستانی درباره ی تبعیدی های هندی اهل اوگاندا در جنوب آمریکا. عروسی مانسون (2001): داستان ازدواجی سنتی در خانواده ای پنجابی. فیلم با بودجه ی اندک ساخته شد اما فروش خوبی داشت و برنده ی شیر طلایی جشنواره ونیز شد. کوری هیستریک (2002): در سال 2002، میرا نایر فیلم تلویزیونی Hysterical Blindness را برای شبکه ی HBO کارگردانی کرد. اُما ترومن برای ایفای نقش در این فیلم، برنده ی جایزه ی گلدن گلوب بهترین بازیگر زن در فیلم تلویزیونی یا مینی سریال شد. ونیتی فر (2004): اقتباسی از رمان ویلیام تاکری. نام خانوادگی (فیلم) (2007): براساس رمان جامپا لاهیری، درباره ی هویت فرزندان مهاجران در نیویورک. آملیا (2009): زندگینامه ی آملیا ارهارت، با بازی هیلاری سوانک و ریچارد گی یر. فیلم شکست تجاری خورد. بنیادگرای ناراضی (2012): اقتباسی از رمان محسن حامد. اکران جهانی در سال 2013؛ فروش پایین با استقبال متوسط منتقدان. ملکه کاتوه (2016): محصول دیزنی درباره ی یک دختر اوگاندایی نابغه ی شطرنج، با بازی لوپیتا نیونگو. با بودجه ی 15 میلیون دلار ساخته شد ولی تنها 10٫4 میلیون فروش داشت. میرا نایر/ پوستر فیلم سلام بمبیی!  سلام بمبیی (1988): با همکاری سونی تاراپوروالا نوشته شد. داستان زندگی کودکان خیابانی واقعی. اگرچه در گیشه موفق نبود، ولی 23 جایزه بین المللی از جمله Camera d’Or و نامزدی اسکار را کسب کرد. فیلم های کوتاه از جمله آثار کوتاه او می توان به موارد زیر اشاره کرد: چنگال، قاشق و شوالیه مهاجرت (2008) چطور ممکن است؟ (2008) نیویورک، دوستت دارم (2009) یازده دقیقه و نه ثانیه از یازده سپتامبر (2002) گفت وگو با خدایان: همکاری با کارگردانانی چون امیر کوستوریتسا و گیلرمو آریاگا عنوان افتخاری نایر در مراسم دریافت جایزه شخصیت سال  میرا نایر در سال 2007 به عنوان شخصیت سال مجله ی India Abroad انتخاب شد. میرا نایر در سال 2007 به عنوان شخصیت سال مجله ی India Abroad انتخاب شد. India Abroad Person of the Year عنوانی افتخاری است که توسط نشریه ی India Abroad (یک روزنامه و مجله معتبر متعلق به جامعه هندیان مقیم آمریکای شمالی) اهدا می شود. دلیل این انتخاب، موفقیت های هنری و فعالیت های انسان دوستانه او بود — به ویژه تاسیس بنیاد خیریه Salaam Baalak Trust برای حمایت از کودکان خیابانی در هند، و نیز تاسیس آموزشگاه فیلم سازی در شرق آفریقا. فعالیت های دیگر میرا نایر در کنار فعالیت های سینمایی خود، در عرصه های آموزشی، خیریه و همکاری های بین المللی نیز نقش فعالی ایفا کرده است. در سال 2005، او آموزشگاه فیلم سازی مایشا را در شهر کامپالا، پایتخت اوگاندا، بنیان گذاشت. این مؤسسه، مرکزی غیرانتفاعی بود که هدفش آموزش و پرورش نسل جدید فیلم سازان شرق آفریقا بود. پیش از آن، در سال 1998، نایر از سود حاصل از فیلم سلام بمبیی! برای تأسیس بنیاد خیریه سلام بالاک تراست استفاده کرد. این بنیاد به حمایت از کودکان خیابانی در هند می پردازد و خدمات آموزشی، بهداشتی و توانمندسازی به آن ها ارائه می دهد. در حوزه ی هنرهای نمایشی، نایر در سال 2017 نسخه ی موزیکال فیلم عروسی مانسون را در تئاتر برکلی رپرتوری کارگردانی کرد که با استقبال مخاطبان روبرو شد و تجربه ای نو در کارنامه او رقم زد. او همچنین به عنوان استاد مدعو در دانشگاه کلمبیا در نیویورک فعالیت کرده و در بخش فیلم سازی مدرسه هنر این دانشگاه به آموزش دانشجویان پرداخته است. این همکاری دانشگاهی بخشی از تلاش نایر برای پیوند دادن دانشجویان بین المللی با پروژه های فیلم سازی در سطح جهانی، به ویژه از طریق آزمایشگاه مایشا، بوده است.  زندگی شخصی میرا نایر در سال 1977، زمانی که در دانشگاه هاروارد در کلاس های عکاسی شرکت می کرد، با نخستین همسرش، میچ اپستین، که عکاس بود، آشنا شد. این ازدواج تا سال 1987 ادامه داشت. در سال 1988، هنگام انجام تحقیقات برای فیلم میسیسیپی ماسالا در اوگاندا، با محمود ممدانی، دانشمند علوم سیاسی و از اوگاندایی های هندی تبار، آشنا شد. محمود ممدانی، استاد علوم سیاسی و مردم شناسی در دانشگاه کلمبیا در نیویورک است. او از بنیان گذاران دانشگاه بین المللی کامپالا در اوگاندا نیز بوده است. فرزند آن ها، زهران ممدانی، در سال 1991 در کامپالا به دنیا آمد. نایر همچنین سال هاست که به طور جدی یوگا تمرین می کند و هنگام ساخت فیلم هایش، بازیگران و عوامل را روز خود را با جلسات یوگا آغاز می کنند. دیدگاه های سیاسی میرا نایر در سال 2013 دعوت جشنواره بین المللی فیلم حیفا را برای حضور به عنوان مهمان افتخاری رد کرد. او با انتشار پست هایی در توییتر اعلام کرد که در اعتراض به سیاست های اسراییل علیه فلسطین، این دعوت را نپذیرفته است. او نوشت: زمانی به اسراییل خواهم رفت که دیوارها فرو بریزند. زمانی خواهم رفت که اشغال پایان یافته باشد. زمانی خواهم رفت که دین خاصی بر سایر ادیان برتری نداشته باشد. زمانی خواهم رفت که آپارتاید به پایان برسد. من در کنار فلسطین هستم و از تحریم فرهنگی و دانشگاهی اسراییل و جنبش بایکوت، عدم سرمایه گذاری و تحریم اسراییل حمایت می کنم. |