در بررسی های ما از اخبار حوادث در مهرماه 1404، چند نکته برجسته مشاهده شده که نشان می دهد این ماه در برخی زمینه ها از لحاظ پوشش خبری پرحادثه بوده است، اگرچه نمی توان گفت که وقوع جرم به طور واقعی افزایش یافته، اما ممکن است صرفا پوشش یا اطلاع رسانی بیشتر شده باشد.

به گزارش اعتماد، حالا در این مطلب به مهم ترین حوادث مهرماه سال جاری پرداخته است.

29 مهرماه انتشار خبر بازداشت موقت یک بازیگر سینما و تلویزیون واکنش های زیادی در رسانه ها، به ویژه فضای مجازی در برداشته است. یک منبع مطلع در مورد این ماجرا گفته بود: روز 28 مهرماه در یکی از شعبه های دادگاه کیفری تهران مواجهه حضوری بین متهم و شاکی صورت گرفته است. در این پرونده دختر جوانی شکایت کرده است. این بازیگر قبلا هم با قید وثیقه آزاد بوده، اما روز بیست و هشتم قضات پرونده قرار را تشدید کرده اند و این بازیگر به زندان قزل حصار منتقل می شود.

این بازیگر سه وکیل دارد که هر سه وکیل به دنبال این بوده اند که پرونده به منظور رسیدگی مجدد به دادگاه تجدیدنظر ارجاع شود، چراکه آن ها به رای بازداشت موقت اعتراض داشته اند. در نهایت سوم آبان یکی از وکلای این بازیگر اعلام کرد که موکلش با قید وثیقه از زندان آزاد شده است.

چهارشنبه 23 مهرماه، قرار بود حکم اعدام قاتل امیرمحمد خالقی، دانشجوی نخبه دانشگاه تهران در زندان قزل حصار اجرا شود، اما پدر امیرمحمد در آخرین لحظه قاتل را عفو کرد؛ آن روز پدر قاتل از محوطه دور شده بود. 60 ثانیه مانده بود که اهرم کشیده و حکم قصاص اجرا شود، اما ناگهان پدر امیرمحمد خالقی فریاد زد: حکم را اجرا نمی کنم و به او دو ماه مهلت می دهم. دو شرط دارم که به زودی به اجرای احکام دادسرای جنایی می آیم و آن را اعلام می کنم. اکنون قاتل فرزندم را قصاص نمی کنم. او را پایین بیاورید.

بعد هم به محکوم گفت: بعد از بازگشت به سلول خود 2 جزء قرآن را حفظ کن. همچنین پدر امیرمحمد گفت: خانواده احمدرضا باید در انجام کاری خیر کمک کنند. بعد از آن پدر و برادر مقتول سوار خودرویی شدند و از زندان به سمت زادگاهشان که یکی از روستاهای استان خراسان جنوبی بود، بازگشتند.

13 مهرماه، توحید مظفری، دادستان شهرستان فیروزکوه از کشف اجسادی در فیروزکوه خبر داد و گفت: با بررسی های انجام شده مشخص شد قاتل پس از ارتکاب جنایت، برای از بین بردن آثار جرم، اجساد را به محدوده فیروزکوه منتقل کرده است. متهم که شغل او دامپزشکی بوده، به صورت شخصی در مسیر ولنجک بام تهران مسافرکشی می کرده است. او به قتل پدر و دو خواهر خود به دلیل اختلاف خانوادگی اعتراف کرده و پس از ارتکاب جنایت، اجساد را سوزانده و در دریاچه رها کرده است.

رسانه ها در مورد جزییات این خبر نوشتند: یکم مهرماه امسال، زن میانسالی به اداره چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ رفته و هنگامی که مقابل افسر پرونده اش قرار گرفته، گفته که از شوهر و سه فرزند خود که دو دختر و یک پسر هستند، جدا زندگی می کند و آن ها ساکن یک خانه 200 متری واقع در ولنجک هستند و او نیز در لنگرود است.

از چند روز گذشته تلفن همراه تمام اعضای خانواده اش خاموش شده است. پس از ثبت این شکایت تیمی از کارآگاهان اداره چهارم با دستور بازپرس جنایی وارد عمل شدند و در نخستین گام از بیمارستان های تهران و سازمان پزشکی قانونی کشور استعلام گرفتند، اما اثری از اعضای خانواده پیدا نکردند. تحقیقات ابتدایی نشان می داد که پسر خانواده دامپزشک بوده و با تاکسی زردرنگ پژو 405 خود در خط ولنجک- بام تهران مسافرکشی می کرده است.

او این اواخر با خانواده اش به ویژه دو خواهرش اختلاف پیدا کرده بود. کارآگاهان اداره چهارم با اقدامات فنی رد پسر خانواده را زده و متوجه شدند او در فیروزکوه است، اما وقتی کارآگاهان به آنجا رفتند، اثری از او پیدا نکردند. تیم پلیسی پس از تحقیقات و جست وجو؛ اسکلت پدر 86ساله و دختران 45 و 41ساله را در فاصله تقریبا 500 متری از یکدیگر پیدا کردند.

در نهایت با تحقیقات گسترده تر متهم دستگیر شد و به قتل ها اعتراف کرد. طبق گزارش رسانه ها؛ متهم در اعترافات خود گفته است: چند روز قبل از حادثه، پدرم به محضر رفت و خانه 200 متری ولنجک که تنها دارایی خانواده بود را به نام دو خواهرم زد. پس از اینکه ماجرا را فهمیدم، موضوع را با پدرم در میان گذاشتم، اما او مدعی شد که چنین چیزی صحت ندارد و در محضر تمام خانه را به نام آن ها نزده است. با هم به محضر رفتیم، اما پدرم متوجه شد که تمام خانه را به نام دو خواهرم زده است. به خانه بازگشتیم. پدرم به دو خواهرم اعتراض کرد و مدعی شد که شکایت قضایی ثبت می کند، اما خواهرانم او را تهدید به بیرون کردن از خانه کردند.

چند ساعت بعد، دو خواهرم از من خواستند برای ماندن در خانه اجاره آن را ماهانه پرداخت کنم. خیلی عصبانی شده بودم. همانجا نقشه قتل را طراحی کردم و تصمیم گرفتم تا دست به یک جنایت خانوادگی بزنم. شب حادثه در چای داروی بیهوشی که در دامپزشکی استفاده می شود، اضافه کردم. چای را به خورد پدر و خواهرانم دادم. آن ها پس از مصرف نوشیدنی احساس خواب آلودگی کردند و به اتاق خواب خود رفتند.

من نیز با یک چاقو بالای سرشان رفتم و دست به جنایت زدم. پس از ارتکاب جنایت، اجساد را داخل پتو قرار دادم و با خودروی خود به سمت فیروزکوه رفتم. در بیابان های آنجا، اجساد را به آتش کشیدم و منتظر ماندم تا کاملا بسوزند. سپس اسکلت های باقیمانده را داخل ماشین گذاشتم و به حوالی دریاچه آهنک بردم.

شنبه 19 مهرماه 1404، خبری تکان دهنده جامعه دانشگاهی و فعالان اجتماعی ایران را در بهت فرو برد. زهرا قائمی، مدرس و کارمند دانشگاه تهران و فعال حوزه مطالعات زنان و خانواده، در منزل شخصی اش به قتل رسید. بر اساس گزارش های اولیه و تایید پلیس شهر قدس، او در شامگاه چهارشنبه 16 مهرماه 1404 در خانه خود واقع در شهر قدس (قلعه حسن خان سابق) به طرز مشکوکی فوت کرده و همسر او به عنوان مظنون اصلی تحت بازجویی قرار گرفت. هنوز جزییات دقیقی در مورد این حادثه توسط مقامات قضایی و پلیس اعلام نشده است.

چهاردهم مهر ماه، مهران احمدی بلوطکی، رییس اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت حوادث دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز از مرگ 4 نوجوان در تصادف مسیر اندیمشک به سد کرخه خبر داد و اظهار کرد: در ساعت 22:32 روز یکشنبه 13مهر 1404، حادثه ای تلخ در مسیر اندیمشک به سمت سد کرخه رخ داد که طی آن دو دستگاه موتورسیکلت با یکدیگر برخورد کردند. این سانحه منجر به فوت چهار نوجوان پسر در سنین 12.13 و 14سالگی شد.

وی افزود: همچنین یک پسر 12ساله به شدت مجروح و بلافاصله توسط نیروهای امدادی اورژانس 115 به بیمارستان امام علی اندیمشک منتقل شد.

چهاردهم مهرماه، رسانه ها خبر از کشف جسد زنی که در مهاباد مفقود شده بود را منتشر کردند و نوشتند: زن جوانی که در مهاباد دو هفته مفقود شده بود، قربانی جنایت همسرش شد. متهم پس از خفه کردن همسرش با روسری به دلیل اختلافات خانوادگی، جسد او را به طور پنهانی در قبرستان روستای بفروان دفن کرده بود. با پیگیری خانواده و تحقیقات پلیس، محل دفن کشف و جسد برای بررسی به پزشکی قانونی منتقل شد.

رسانه های محلی نیز در مورد این حادثه نوشتند: مقتول که شهلا کریمانی، 38ساله نام دارد توسط همسر خود به قتل رسیده است. همسر مقتول پیش تر از شهلا کریمانی جدا شده و با زن دیگری ازدواج کرده بود، اما پس از پایان ازدواج دومش، دوباره با شهلا کریمانی ازدواج می کند. با این حال، طی دو هفته اخیر، او بار دیگر در پی اختلافات خانوادگی و به انگیزه مسائل ناموسی همسرش را به قتل می رساند و جسدش را شبانه و پنهانی در آرامستان روستای بفروان دفن می کند.

پس از دفن مخفیانه جسد، اهالی روستای بفروان متوجه وجود قبر جدیدی در آرامستان روستا می شوند، در حالی که طی آن مدت، هیچ کس در روستا فوت نکرده بود. همچنین مشاهده می کنند که سنگ های مزار با اسپری آبی رنگ رنگ آمیزی شده اند. این موضوع باعث جلب توجه مردم می شود و در نهایت موضوع را به نیروهای انتظامی اطلاع می دهند.

با ورود پلیس و انجام بررسی های اولیه، قبر مشکوک گشوده می شود و جسد زن مدفون شده از خاک بیرون آورده شده و به پزشکی قانونی ارومیه منتقل می شود. آثار ضرب وجرح روی بدن شهلا کریمانی مشاهده شده و شاهدان تایید کرده اند که او خفه شده است. پس از کشف جسد و شناسایی هویت او، همسر شهلا خود را به کلانتری تسلیم کرده و به قتل همسرش به دلیل مسائل ناموسی اعتراف می کند.

با این حال، خانواده شهلا کریمانی معتقدند که دامادشان به تنهایی قادر به انجام قتل نبوده و احتمال می دهند که برادر متهم در این قتل به او کمک کرده باشد، چرا که شهلا پیش تر نیز توسط این فرد بارها تهدید شده بود. با این حال تحقیقات پلیس در مورد قتل شهلا کریمانی در مهاباد ادامه دارد.

سیزدهم مهرماه، یک دستگاه تانکر سوخت در شهرستان فریدونکنار دچار انفجار ناگهانی شد که موجب آسیب به یک واحد مسکونی، خسارت به پنج خودرو و مصدومیت دو نفر شد. طبق گزارشات و مشاهدات اولیه؛ شدت انفجار به حدی بوده که شیشه خانه های اطراف را شکسته و چند مغازه نیز آسیب دیدند. به گفته شاهدان، تانکر هنگام عملیات جوشکاری به صورت ناگهانی منفجر شد و موج انفجار تا چند ده متر اطراف را تحت تاثیر قرار داده است. با این حال این تانکر خالی از سوخت بوده و هیچ تلفات جانی هم نداشته است.

دوازدهم مهرماه، سام زارعی، دانش آموز 12ساله پس از تهدید به اخراج از مدرسه غیر دولتی امام رضا به دلیل فشار روحی ناشی از توبیخ توسط مسوولان مدرسه، در خانه خودکشی کرد و به زندگی خودش پایان داد.

طبق گزارشات؛ سام از روی شیطنت کودکانه، درباره یکی از معلمان با دوستانش نامه نگاری کرد. این نامه به دست معلم نقاشی افتاد و معلم آن نامه را به مدیر مدرسه تحویل داد. مدیر و معاون مدرسه از روی دستخط، متوجه شدند که نامه را سام زارعی نوشته است و به شدت او را توبیخ کردند. وقتی سام به خانه آمد مدیر مدرسه با پدرش تماس گرفت و گفت که سام زارعی نباید از فردا به مدرسه برود، سام زارعی این گفت وگوی تلفنی را شنید و از خانه بیرون رفت و با پریدن از طبقه سوم جان خود را گرفت. مادر سام زارعی که از پزشکان بیمارستان نمازی شیراز بود به رغم تلاش برای احیا موفق نشد جان سام را نجات دهد.

چند روز پس از این حادثه شورای تامین فارس اعلام کرد: قبل از این اتفاق، مساله ای تربیتی بین دانش آموز و مدرسه پیش آمده بود که مسوولان مدرسه طبق روال معمول با والدین تماس گرفته اند تا موضوع از طریق مشاوره و پیگیری اصلاحی دنبال شود. مدرسه هیچ اقدام تنبیهی انجام نداده که فیلم دوربین های مداربسته مدرسه نیز این موضوع را تایید می کند.

همچنین در این اطلاعیه آمده است: با توجه به وجود ابهاماتی که درباره علت دقیق فوت این دانش آموز مطرح می شود، باید اعلام شود که علت دقیق مرگ هنوز به طور قطعی مشخص نشده است.

صبح یازدهم مهر، یک دستگاه اتوبوس حامل 34 سرنشین در مسیر فیروزکوه منحرف و در دره ای در مجاورت جاده اصلی واژگون شد. چهار نفر کشته و بیش از 20 نفر مصدوم شدند. ابوالفضل زمانی نژاد، رییس ستاد مدیریت بحران شهرستان فیروزکوه در مورد این حادثه گفت: این حادثه منجر به فوت سه خانم و یک آقا شد. از میان 30 نفری که در این حادثه آسیب دیدند، سه نفر به صورت سرپایی درمان و 27 نفر دیگر برای دریافت خدمات درمانی اعزام شدند. از میان این 27 نفر، چهار نفر از مجروحان با امداد هوایی به بیمارستان امام خمینی تهران انتقال یافتند و دیگر مجروحان نیز به بیمارستان امام خمینی شهرستان فیروزکوه و برخی به بیمارستان دماوند منتقل شدند.

همچنین احمد کرمی اسد، رییس پلیس راهور فراجا گفت: بررسی های اولیه نشان می دهد که خستگی و خواب آلودگی راننده از عوامل اصلی و احتمالی واژگونی اتوبوس بوده است. البته تحقیقات تکمیلی برای مشخص شدن علت دقیق سانحه در دستور کار پلیس راه قرار دارد.

ساعت 17 و 45 دقیقه روز جمعه یازدهم مهر ماه، بالگرد هلال احمر که در حال عزیمت به ارتفاع 4 هزار متری اشترانکوه بود در ارتفاع 2800 متری دچار سانحه و فرود سخت شد و ارتباط آن با مرکز عملیات اضطراری هلال ‎احمر قطع شد. جمعیت هلال احمر در پی بروز این حادثه اطلاعیه ای صادر و اعلام کرد: عصر روز حادثه گزارش مصدومیت یک خانم کوهنورد در منطقه سن بران اشترانکوه از سوی نیروی انتظامی به شعبه هلال احمر درود اعلام شد.

این کوهنورد که با یک تیم 18 نفره برای کوهنوردی تفریحی به ارتفاعات اشترانکوه رفته بود در مسیر بازگشت و ارتفاع کم کردن هم تیمی ها و به بهانه عکس گرفتن در نقطه ای از مسیر از تیم جدا می شود، اما در نهایت مسیر بازگشت را گم کرده و با شکایت از کاهش سطح هوشیاری، افت دمای بدن و نزدیک شدن به تاریکی هوا با نیروی انتظامی تماس می گیرد.

با دریافت این گزارش، تیم های عملیاتی آماده اعزام می شوند و با توجه به بعد مسافت، صعب العبور بودن منطقه و به درخواست هیات کوهنوردی استان، هماهنگی لازم با سازمان امدادونجات جمعیت هلال احمر برای تسریع در عملیات جست وجو و نجات این کوهنورد از طریق اعزام بالگرد امدادی هلال احمر انجام می شود.

پس از وقوع حادثه، بلافاصله تیم مدیریت بحران تشکیل جلسه داده و تیم های عملیاتی شامل 10 تیم امدادونجات کوهستان از پایگاه های ازنا، الیگودرز، لرستان و هیات کوهنوردی و هیات کراس لرستان به ارتفاعات اعزام می شوند. ساعت 19 روز جمعه، اولین ارتباط با کادر امدادی و پروازی حاضر در بالگرد برقرار و مشخص شد که این بالگرد 9 سرنشین داشته و حسن میرقاضی یکی از اعضای فنی کادر پروازی در این سانحه براثر شدت جراحات وارده جان خود را از دست داده و حال سه نفر نیز وخیم اعلام می شود.

ساعت حدود 23، تیم های امدادی به صحنه وقوع حادثه رسیدند و پس از آغاز عملیات امدادرسانی مشخص شد که محسن مهراب زاده، خلبان این پرواز نیز جان خود را از دست داده است. حوالی ساعت 6 صبح روز دوازدهم مهرماه، بالگرد هوانیروز به منطقه اعزام و طی چند مرحله، مصدومان این حادثه با هماهنگی های لازم به مراکز درمانی منتقل شدند.

بامداد یازدهم مهرماه، زلزله ای به بزرگی 5.3 ریشتر شهرستان زواره در اصفهان را لرزاند. منصور شیشه فروش، مدیرکل مدیریت بحران استانداری استان اصفهان در مورد این حادثه گفت: این زلزله تخریب کامل بنا نداشته، ولی ترک برداری هایی داشته که مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت. این زلزله در استان های یزد، کرمان، قم، تهران، البرز و شهر اصفهان نیز احساس شد و بعضی خانواده ها شب را در مکان های روباز سپری کردند. طبق گزارشات؛ این زلزله خسارت جانی نداشته است.

حدود ساعت 14 و 30 دقیقه دهم مهرماه، در یکی از آزمایشگاه های دانشکده های فنی دانشگاه تهران، تعویض کپسول گاز هیدروژن منجر به حادثه شد و محمدامین کلاته، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران بر اثر این انفجار جان باخت.

پس از این حادثه، دانشگاه تهران اطلاعیه ای صادر و اعلام کرد: در پی این حادثه یکی از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه فوت و دو دانشجوی دیگر مصدوم شدند که پس از مداوای اولیه در محل، برای مراقبت های بعدی بلافاصله به بیمارستان منتقل شدند که حالشان رضایت بخش است.

جلال ملکی، سخنگوی آتش نشانی در مورد این حادثه گفت: در طبقه همکف یک ساختمان دو طبقه، آزمایشگاهی به وسعت 50 متر وجود دارد که گروهی مشغول کار بودند. به احتمال زیاد موقع تعویض سیلندر هیدروژن، این سیلندر داخل آزمایشگاه به یک باره منفجر شده که از شدت انفجار شیشه ها، در و پنجره های آزمایشگاه به همراه بخشی از دیوار تخریب شده است. علت حادثه از سوی کارشناسان در حال بررسی است، اما موضوعی که همکاران دانشگاه تایید می کنند، این است که هنگام کار روی این قطعات و جابه جایی سیلندر هیدروژن، این اتفاق افتاده است.

ابوالفضل واحدی، معاون آموزشی وزارت علوم و نماینده وزیر علوم نیز گفت: پس از وقوع این حادثه تلخ بنده از جانب وزیر علوم مامور بررسی این موضوع شدم و از همان ابتدای حادثه به همراه دکتر امید رییس دانشگاه تهران، محمود نیلی احمدآبادی و سایر مسوولان این دانشگاه برای اطمینان از روند رسیدگی و درمان در بیمارستان حاضر و پیگیر وضعیت مصدومان حادثه شدیم. علت دقیق این موضوع در حال بررسی است، اما طبق صحبتی که با مسوولان دانشگاه تهران و مدیر آزمایشگاه داشتم، تمامی اقدامات و آزمایش های این آزمایشگاه مطابق نُرم های معمول انجام شده است. این دانشجویان به همراه اساتید و حتی مدیر آزمایشگاه در حال انجام فعالیت های پژوهشی و تحقیقاتی بودند که متاسفانه این اتفاق افتاد.

پنجشنبه، دهم مهرماه، ولی الله حیدری، امام جماعت موقت مسجد بقیه الله در اشرفی اصفهانی توسط فردی ناشناس با ضربات چاقو به قتل رسید. ضارب در همان لحظات اولیه با کمک افراد حاضر تحویل ماموران پلیس داده شد و در اعترافات اولیه خود انگیزه قتل را فشارهای زندگی و مشکلات شخصی عنوان کرد. با این حال اعلام شده که متهم به قتل دچار اختلالات روحی و روانی است.

صبح هشتم مهرماه، اتوبوس حامل دانشجویان دانشکده پیراپزشکی سرخه با یک تریلی در محور سمنان- سرخه تصادف کرد. این تصادف منجر به جانباختن نرگس فتحی نژاد؛ 20ساله و زینب شعنی؛ 25 ساله و مصدومیت بیش از 10 نفر شد. چند روز بعد خبر فوت یکی دیگر از دانشجویان نیز منتشر شد و تعداد قربانیان به سه نفر رسید. محمدصادق اکبری، رییس کل دادگستری استان سمنان در مورد علت این حادثه اعلام کرد: براساس بررسی های اولیه، خواب آلودگی راننده باعث شده اتوبوس حامل دانشجویان با دو دستگاه تریلی متوقف در حاشیه جاده برخورد کند.

همچنین موسی بزرگی، رییس پلیس راه استان سمنان در واکنش به این حادثه اظهار کرد: طبق بررسی های کارشناسی 50درصد مقصر تصادف اتوبوس دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی استان سمنان راننده اتوبوس و 50 درصد مقصر حادثه تریلی است. جزییات حادثه اتوبوس دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی استان سمنان و مقصران حقیقی و حقوقی احتمالی طی نشستی در استانداری سمنان بررسی می شود.

اما کارن یحیایی، مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی سمنان درباره آخرین وضعیت دانشجویان گفت: سه نفر از مصدومان در بخش مراقبت های ویژه و دو نفر نیز در بخش عادی بستری شده اند و باقی در اورژانس تحت نظر قرار دارند. این سرویس دانشجویی تحت قرارداد با دانشگاه و متعلق به بخش خصوصی است. خوابگاه این دانشجویان در سمنان و دانشکده آن ها در سرخه قرار دارد. علت این حادثه باید از سوی پلیس راهور اعلام شود و اینکه علت حادثه خواب آلودگی راننده از سوی رسانه های محلی اعلام شده، مورد تایید دانشکده علوم پزشکی سمنان نیست.

پس از این حادثه، دانشجویان سمنان در مقابل اورژانس این مرکز تجمع و به وضعیت پیش آمده معترض می شوند که با حضور مسوولان دانشگاه به مشاجرات لفظی میان معترضان و مدیران می انجامد. جلسه اضطراری برای آرام کردن فضا نیز بی فایده می ماند، چرا که دانشجویان قبلا بارها نسبت به وضعیت نامناسب سرویس های رفت وآمد، فقدان نظارت بر رانندگان، کیفیت پایین اتوبوس های مورد استفاده و سابقه رانندگی پرخطر راننده اعتراض کرده بودند، اما این هشدارها توسط مسوولان دانشگاه نادیده گرفته می شود.

صبح دوشنبه هفتم مهرماه، جنایتی در یک مرکز خرید در شهر قزوین رخ داد. روز حادثه دختر جوانی که دانشجوی رشته حقوق و صندوقدار رستورانی در یک مرکز خرید بود، قصد رفتن به محل کارش را داشت، اما به محض سوارشدن به آسانسور در طبقه همکف هدف حمله جوانی 25ساله قرار گرفت و با ضربات متعدد چاقو به قتل رسید. قاتل پس از این جنایت هولناک خونسردانه به طبقه منفی یک رفت و پس از ورود به پارکینگ پا به فرار گذاشت.

تحقیقات برای دستگیری عامل جنایت ادامه داشت و کارآگاهان پلیس در تعقیب او بودند که متوجه شدند او پس از جنایت با خودرویش به یکی از روستاهای الموت گریخته است. در ادامه معلوم شد که متهم پس از فرار به الموت به خانه یکی از اقوامش رفته و کمی بعد آنجا را ترک کرده و به محل چرای گوسفندان در اطراف قلعه الموت رفته و آنجا مخفی شده است. با این اطلاعات، تیم های پلیسی راهی این محل شدند و چند روز بعد موفق شدند متهم به قتل را دستگیر کنند. متهم پس از دستگیری به قتل اعتراف کرد.