فرارو- علی لاریجانی، در صفحه شخصی خود در خصوص روابط ایران و آژانس نوشته است: با فعال شدن مکانیزم ماشه (چنانچه آقای عراقچی پیش تر گفته بود) در توافق قاهره تجدیدنظر می کنیم؛ که عملاً کان لم یکن شد؛ اما اگر آژانس بین المللی انرژی اتمی پیشنهاد جدیدی برای همکاری ارائه کند، در دبیرخانه بررسی خواهد شد. این سخنان دبیر شعام با توجه به اهمیت مسئله هسته ای و رویکرد ایران در این خصوص از اهمیت بسزایی برخوردار است.

به گزارش فرارو، پس از جنگ 12 روزه عملا روند گفتگوهای ایران و غرب و به ویژه ایران و ایالات متحده به حاشیه رفت. اکنون مسئله ایران و آژانس بار دیگر مورد توجه قرار دارد چرا که یکی از پیش شرط های طرف اروپایی و آمریکایی حل مسائل ایران و آژانس و شفافیت در بخش هسته ای بود. هر چند مقامات کشورمان بارها در این زمینه صراحتا بر تعهدات ایران تاکید کرده اند. عبدالرضا فرجی راد، استاد ژئوپلیتیک و سفیر پیشین ایران در نروژ در گفتگو با فرارو به بررسی این موضوع و مسائل منطقه ای پرداخته است:

عبدالرضا فرجی راد به فرارو گفت: توافقی که آقایان عراقچی و گروسی با میانجی گری مصری ها در قاهره، امضا کردند به این دلیل بود که خیال اروپا را راحت کنند که آژانس در ایران فعال می شود و آن ها نیز مکانیسم ماشه را فعال نکنند. اما مکانیسم ماشه فعال شد و طبیعتا توافق قاهره از حالت اجرایی خارج شد و وزارت خارجه نیز چندین بار به این موضوع اشاره کرده است. روز گذشته نیز دبیر شورای عالی امنیت ملی، مستقیما گفت، توافق قاهره، دیگر قابل اجرا نیست، در واقع ایران بعد از فعال شدن مکانیسم ماشه از حالت دفاعی خود خارج شده است. ایران با شرایط بین المللی فعلی و روند روابط با چین و روسیه، بالاخره مذاکراتی با ایالات متحده خواهد داشت، هر چند زمان دقیق این مذاکرات احتمالی مشخص نیست، اما رخ خواهد داد. سخنگوی وزارت خارجه به درستی می گوید فعلا مذاکراتی در کار نیست، اما با وجود واسطه هایی مثل روسیه، پیامهایی در حال تبادل است. ویتکاف نیز، درست مثل بقایی از رد و بدل شدن پیامها صحبت کرد. بنابراین برنامه هایی در دستور کار است. بنابراین مذاکراتی در کار نیست، اما پیامهایی رد و بدل می شود که خود، مقدمه و زمینه ای برای آغاز گفتگوهای دو کشور است.

وی افزود: ترامپ نیز اخیرا در سفر خاورمیانه خود مدام بر نابود کردن امکانات هسته ای ایران تاکید کرد، اما در کنار این نوع سخنان خود، پالس های مثبتی نیز میفرستاد که ایران به صلح غزه یاری رسانده و اکنون نیز نوبت به گفتگو با ایران است. این نوع اظهارات بر خلاف اظهاراتی است که آمریکایی ها در ماههای گذشته در پیش گرفته بودند و در مقابل هر نوع گفتگو مقاومت می کردند. مسئله ای که ایران بارها و بارها بر آن تاکید داشته و دارد این است که در جریان مذاکرات، منافع ایران نیز در نظر گرفته شود. البته اکنون نیز اروپایی ها تهدیدهایی در این خصوص مطرح کرده اند که اگر ایران مذاکره را نپذیرد، قطعنامه ای را در شورای امنیت تصویب می کنند که ذیل ماده 42 فصل 7 است و ایران را به عنوان تهدیدی برای صلح و امنیت بین المللی قلمداد می کند. چنین موضوعی خطرات حمله نظامی را افزایش می دهد. با همه این ها به اعتقاد من چشم اندازهایی برای مذاکره در آینده وجود دارد. توجه داشته باشیم که هنوز میانجی هایی بین دو طرف فعال هستند و نه آمریکا و نه ایران درهای مذاکره را بسته در نظر نگرفته اند و می گویند در حال برنامه ریزی هستند مشروط بر آن که منافعشان حفظ شود.

این دیپلمات با سابقه ایرانی در خصوص تحولات منطقه ای و انتظاراتی که از روند تنش های خاورمیانه وجود دارد گفت: این احتمال به شکل جدی وجود دارد که نتانیاهو بعد از صلح غزه، به سراغ لبنان بیاید، چرا که مرزهای غزه و سوریه به شکل سابق برای اسراییلی ها تهدید محسوب نمی شود. مرز اردن نیز هیچگاه تهدید محسوب نمی شده. پس تنها مرز ناامن، مرز لبنان خواهد بود. حزب الله هنوز بخش عمده ای از سلاح های خود را دارد و هر از گاهی نیز تهدیدهایی علیه اسراییل مطرح می کند، بنابراین فعال شدن حزب الله در منطقه برای اسراییل به عنوان تهدید محسوب می شود. با توجه به همه این موارد، دولت لبنان با وجود مشکلاتی جدی که با حزب الله دارد، مدعی شده که خلع سلاح حزب الله می تواند با تنش هایی جدی و جنگ داخلی همراه شود. با توجه به ضعف های ارتش رسمی لبنان، حزب الله از قدرت قابل توجهی برخوردار است و به نوعی در برابر دولت رسمی به لحاظ توان نظامی دست بالا را دارد. بنابراین فعلا دولت لبنان اصراری بر خلع سلاح حزب الله نشان نمی دهد.

وی افزود: آمریکایی ها از تغییر موضع دولت لبنان خوشحال نیستند و این تغییر موضع باعث شده که نماینده ترامپ در لبنان، سخنانی جدید مطرح کرده و بگوید اگر دولت لبنان به خلع سلاح یا تحت کنترل درآمدن سلاح های حزب الله کمک کند، امریکا نیز به طی شدن روند آرامش کمک می کند. اما آمریکایی ها هم می دانند این اقدام اصلا ساده نیست و به همین دلیل همچنان معتقدم احتمال حمله اسراییل به حزب الله وجود دارد. البته شاید تا 3 هفته پیش این احتمال در ذهن من بالای 80 درصد بود، اما اکنون، این احتمال کمتر است چرا که مسئله سیاسی بسیار مهمی در حال رخ دادن است و این روزها بحث صلح غزه و تلاش ترامپ برای فشار بر اعراب برای پیوستن به طرح ابراهیم از یک سو و فشارهای متقابل ترامپ برای وادار کردن نتانیاهو برای حفظ تعهد به طرح ابراهیم را از سوی دیگر داریم. بنابراین حداقل در ماههای اخیر با توجه به احتمال پیوستن برخی کشورهای عرب به طرح ابراهیم، به ویژه با توجه به امضای احتمالی طرح دفاعی آمریکا و عربستان و احتمال به رسمیت شناخته شدن اسراییل توسط عربستان، بعید به نظر می رسد که کشورهای منطقه علاقه ای به تنش جدید داشته باشند. به همه این دلایل است که احتمال حمله به لبنان، فعلا و تا زمانی که تکلیف این موارد مشخص نشود کمتر از هفته های گذشته است.