فرارو- کاریشما واسوانی خبرنگار سابق بی بی سی و ستون نویس بلومبرگ. به نقل از بلومبرگ، جنگ تجاری چین دیگر صرفاً به بستن درهای صادرات عناصر نادر خاکی یا توقف خرید سویا محدود نیست؛ این اقدامات در واقع بخشی از یک بازی حساب شده اند؛ ابزاری برای سنجش حساسیت های واشنگتن در مذاکرات و کشف نقاطی که پکن می تواند در آن ها اهرم فشار بسازد. نبرد سردِ اعتماد؛ آزمون اراده پکن و واشنگتن در آستانه دیدار تاریخی دور جدید تنش ها میان دو اقتصاد بزرگ جهان، سطح تقابل را به مرحله ای تازه و خطرناک تر رسانده است. هر دو کشور با تکیه بر بهانهٔ امنیت ملی ، راه ورود یکدیگر را به منابع حیاتی می بندند: ایالات متحده صادرات تراشه ها و فناوری نیمه رسانا را محدود می کند و چین در پاسخ، کنترل خود را بر عناصر کمیاب و مواد کلیدی افزایش می دهد. این جدال اقتصادی در حالی شدت گرفته که احتمال دیدار میان دونالد ترامپ و شی جین پینگ در حاشیه اجلاس همکاری اقتصادی آسیا اقیانوس آرام در کره جنوبی مطرح است؛ نشستی که پکن نمی خواهد در آن از موضع ضعف ظاهر شود. اما قمار چین بر سر عناصر نادر خاکی، بیش از آنکه تنها نشانه ای از قدرت باشد، چهرهٔ دوم این بازی را نیز آشکار می کند: واقعیتی از آسیب پذیری ساختاری اقتصاد چین در برابر زنجیره های جهانی فناوری. سخت گیری های تازه، درست در آستانه نخستین دیدار رودرروی شی جین پینگ و دونالد ترامپ از سال 2019، ممکن است نتیجه ای معکوس در پی داشته باشد. واشنگتن با اشاره به تشکیل ائتلافی نوظهور برای مهار اقدامات چین شامل اروپا و شماری از کشورهای آسیایی تلاش می کند جبهه ای مشترک بسازد. اما در پسِ این صف آرایی ها، واقعیتی روشن وجود دارد: منافع هر دو طرف، هنوز در گرو یافتن راهی برای خروج از بن بست است، هرچند بازتنظیم روابط، اکنون از همیشه دشوارتر به نظر می رسد. در قلب این رویارویی، بی اعتمادی ریشه دار و وسواس متقابل بر سر مهار دیگری نهفته است. هر دو قدرت، دیگری را نه به چشم رقیب اقتصادی، بلکه به عنوان تهدیدی راهبردی می بینند. چین، به ویژه، بازی را در مقیاس زمانی بلندمدت دنبال می کند و برخلاف ایالات متحده که در چارچوب چرخه های انتخاباتی می اندیشد، نگاهش معطوف به دهه هاست. به گفتهٔ برت هوفمن، استاد مؤسسه شرق آسیا در دانشگاه ملی سنگاپور، چین در عرصه تولید جهانی پیوسته از قدرتی به قدرت دیگر گام برمی دارد. حتی اگر با هزینه ها و دردهایی روبه رو شود، توان تاب آوری آن را دارد. این نگاه، عمق محاسبه گری پکن را نشان می دهد: کشوری که حاضر است رنج کوتاه مدت را برای برتری بلندمدت بپذیرد. در داخل چین، جنگ تجاری بیش از هر زمان دیگر رنگ و بوی آزمون ایدئولوژیک و سیاسی به خود گرفته است؛ محکِ استقامت نظام در برابر فشارهای غرب. رهبران حزب کمونیست با دقت واکنش واشنگتن به ممنوعیت های صادراتی را می سنجند تا دریابند در صورت درگیری بر سر خط قرمز نهایی یعنی تایوان چه واکنشی از سوی آمریکا محتمل است. بازی خطرناک بر سر تایوان؛ آزمون اراده و نفوذ در میدان تجارت و سیاست در آستانهٔ دیدار دو رهبر، گمانه زنی ها حاکی از آن است که شی جین پینگ ممکن است در پی آن باشد تا از دونالد ترامپ بخواهد زبان و موضع رسمی ایالات متحده دربارهٔ تایوان را تغییر دهد؛ اقدامی که می تواند به اهرم فشار تازه ای در مذاکرات تجاری تبدیل شود. پکن به دقت رفتار واشنگتن را زیر ذره بین دارد تا دریابد رییس جمهوری آمریکا در صورت بروز بحران واقعی بر سر این جزیرهٔ خودگردان با حکومت دموکراتیک، چه واکنشی نشان خواهد داد. اما این میدان، تنها در اختیار چین نیست. واشنگتن ابزارهای قدرتمندی در دست دارد و در حال بهره گیری از آن هاست. ایالات متحده می تواند با تکیه بر ائتلاف های جهانی، راهبرد مهار پکن را تقویت کند. یکی از مصادیق اخیر، تصمیم دولت هلند برای تصاحب شرکت نیمه رسانای نکسپریا است؛ شرکتی که در مالکیت غول چینی وینگ تک تکنولوژی بود ؛ تصمیمی که تحت فشار مستقیم واشنگتن و با استناد به قانونی اضطراری و کم سابقه اتخاذ شد. این اقدام، هرچند از دید برخی افراطی به نظر می رسد، اما بار دیگر نشان داد که ایالات متحده هنوز نفوذی نامتناسب و فراگیر بر ساختار اقتصاد جهانی دارد و در صورت نیاز، می تواند از آن به عنوان ابزار ژئو اقتصادی فشار بهره گیرد. نشانه های گسترش این رویکرد نیز به روشنی دیده می شود. اسکات بسنت، وزیر خزانه داری آمریکا، از شکل گیری ائتلافی نوظهور برای مهار چین خبر داده و اعلام کرده است که واشنگتن در حال گفت وگو با متحدان اروپایی، استرالیا، کانادا، هند و چند دموکراسی آسیایی برای هماهنگی اقدامات اقتصادی و فناوری علیه پکن است. در چنین فضایی، چالش اصلی پکن ظریف و خطرناک است: باید اطمینان یابد که اقداماتش صرفاً به منزلهٔ آزمودن میزان قاطعیت آمریکا تلقی می شود، نه تحریک مستقیم واشنگتن به موضعی تهاجمی تر؛ چراکه در این رقابت پیچیده، هیچ پیروزی مطلقی برای چین متصور نیست؛ به ویژه اگر ایالات متحده بتواند بازی خود را با هوشمندی و هماهنگ با متحدانش پیش ببرد. رقص بر لبه تیغ؛ جنگ لفظی پکن و واشنگتن در آستانه اجلاس اپک در آستانهٔ اجلاس همکاری اقتصادی آسیا اقیانوس آرام (اپک)، فضای روابط چین و آمریکا بیش از هر زمان دیگری مبهم و پرتنش است. هیچ کس نمی تواند پیش بینی کند لفاظی های دو طرف به کدام سو خواهد رفت. پکن اعلام کرده که خواهان جنگ تجاری نیست، اما از آن نیز بیمی ندارد. در مقابل، دونالد ترامپ با صراحت گفته است که ایالات متحده عملاً درگیر جنگ تجاری با چین است. با این حال، لحن رییس جمهوری آمریکا تا پایان هفته تغییر کرد. او در گفت وگویی با شبکه فاکس نیوز گفت تا زمانی که واشنگتن بتواند با چین به توافقی منصفانه برسد، همه چیز خوب خواهد بود . ترامپ همچنین اعتراف کرد که تعرفه تهدیدآمیز 100درصدی بر کالاهای چینی پایدار نیست ، هرچند به گفتهٔ او قابل تحمل است؛ جمله ای که بیش از آنکه از قدرت، از واقع گرایی سیاسی حکایت داشت. در واشنگتن، تیم ترامپ با همین مواضع سخت گیرانه، تیتر بسیاری از روزنامه ها را به خود اختصاص داد. اسکات بسنت، وزیر خزانه داری آمریکا، حتی پا را فراتر گذاشت و یکی از مقامات ارشد تجاری چین را به باد انتقاد گرفت؛ او گفت آن مقام بی دعوت به واشنگتن آمده و با رفتاری بی پروا، یادآور دیپلماسی موسوم به گرگ های جنگجو ی چین عمل کرده است. این لحن تند، بیش از آنکه پاسخی دیپلماتیک باشد، تلاشی برای نمایش اقتدار در آستانهٔ دیدار رهبران دو کشور بود. در سوی دیگر، شی جین پینگ و حزب کمونیست چین نیز در فضای داخلی، از همین تنش ها برای تقویت روحیهٔ ملی گرایانه بهره می برند. اما در پشت این نمایش قدرت و لفاظی های رسانه ای، واقعیتی تلخ نهفته است: هیچ یک از دو طرف برنده نخواهند بود. |