فرارو- ویلیام لئوگرانده استاد برجستهٔ علوم سیاسی در دانشگاه آمریکایی واشنگتن به نقل از نشریه ریسپانسیبل استیت کرفت، طنز تلخی در جریان است؛ در همان هفته ای که دونالد ترامپ با اعزام نیروهای سازمان سیا به دریای کاراییب، جنگ مواد مخدر را بهانه ای برای تشدید فشار علیه دولت نیکلاس مادورو کرد، وزارت دادگستری آمریکا علیه جان بولتون ، مشاور پیشین امنیت ملی و طراح شکست خوردهٔ طرح براندازی مادورو در دولت اول ترامپ اعلام جرم کرد. اما نقطهٔ اتصال هر دو عملیات براندازی، چهره ای آشناست: مارکو روبیو. سناتوری که زمانی از سرسخت ترین دشمنان مادورو بود و اکنون در مقام وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی ترامپ، معمار تازهٔ سیاست واشنگتن در قبال ونزوئلا به شمار می رود. روبیو با نفوذ سیاسی خود، ابتکار ریچارد گرنل برای مذاکره و مصالحهٔ دیپلماتیک با کاراکاس را متوقف کرد و بار دیگر مسیر رویارویی را در پیش گرفت. در نتیجه، پروژهٔ تغییر رژیم این بار با ناوهای جنگی در کاراییب و مأموران سیا در خاک ونزوئلا دوباره در دستور کار کاخ سفید قرار گرفته است. و پرسشی تلخ در پایان بر جای می ماند: وقتی تاریخ، یک بار آزموده شده و شکست خورده است، این بار چه می تواند اشتباه پیش برود؟ ترامپ و نظامی سازی سیاست مواد مخدر در نیمکرهٔ غربی گرایش دونالد ترامپ به تبدیل جنگ استعاری علیه مواد مخدر به نبردی واقعی، سابقه ای طولانی دارد و ریشه آن به نخستین دورهٔ ریاست جمهوری اش برمی گردد، زمانی که تهدید کرد کارتل های مواد مخدر را در فهرست سازمان های تروریستی خارجی قرار دهد و حتی پیشنهاد داد آزمایشگاه های مواد مخدر در خاک مکزیک با موشک هدف قرار گیرند. اکنون، در کارزار انتخاباتی اخیرش، ترامپ همان شعار قدیمی را با لحن تندتری تکرار کرده است: کارتل های مواد مخدر علیه آمریکا اعلام جنگ کرده اند و حالا زمان آن است که آمریکا علیه کارتل ها بجنگد. به نظر می رسد این بار، تهدید او دیگر صرفاً یک شعار نیست؛ بلکه وعده ای برای جنگی واقعی است. پس از بازگشت به کاخ سفید، دونالد ترامپ بی درنگ مسیر قدیمی خود را از سر گرفت. او شش کارتل مکزیکی، باند سالوادوری ام.اس -13 و گروه ونزوئلایی ترن دِ آراگوا را در فهرست سازمان های تروریستی خارجی قرار داد و به پنتاگون دستور داد طرح هایی برای اقدام نظامی علیه آنان تدوین کند. در ماه های نخست دولت، گفت وگوهای جدی در کاخ سفید دربارهٔ حملات نظامی مستقیم به رهبران و زیرساخت های کارتل ها در خاک مکزیک صورت گرفت؛ اما در نهایت، مقام ها به این جمع بندی رسیدند که همکاری امنیتی با دولت مکزیک مؤثرتر از حملهٔ یک جانبه خواهد بود. بااین حال، نشانه ها از توقف این طرز فکر حکایت ندارند. انتصاب غیرمنتظرهٔ یک افسر کهنه کار نیروهای ویژه به ریاست دفتر امور نیمکرهٔ غربی در شورای امنیت ملی، پیامی روشن در خود داشت: ترامپ هنوز به استفاده از نیروی نظامی برای پیشبرد جنگ مواد مخدر باور دارد. به تدریج، جهت سیاست دولت ترامپ از مکزیک به سوی ونزوئلا چرخید. تنها یک روز پیش از آن که نیویورک تایمز خبر برنامه ریزی پنتاگون برای اقدام نظامی علیه کارتل ها را فاش کند، پم باندی، دادستان کل آمریکا، اعلام کرد که دولت برای اطلاعاتی که به بازداشت نیکلاس مادورو منجر شود، جایزه ای 50 میلیون دلاری تعیین کرده است. او مادورو را متهم کرد که با استفاده از کوکایین به عنوان سلاح قصد دارد آمریکا را در مواد مخدر غرق کند. اندکی بعد، ترامپ مدعی شد که مادورو گروه ونزوئلایی ترن دِ آراگوا را برای اجرای اقدامات خصمانه و جنگ نامنظم علیه خاک ایالات متحده هدایت می کند. اما این اتهامات با مقاومت درون ساختار امنیتی آمریکا روبه رو شد. جامعهٔ اطلاعاتی ایالات متحده گزارش های کاخ سفید را فاقد هرگونه سند و مدرک معتبر دانست. بااین حال، فشار سیاسی از سوی مقامات منصوب ترامپ برای تطبیق داده های اطلاعاتی با روایت رییس جمهور چنان شدید بود که در نهایت، دو مقام ارشد اطلاعاتی که بر ارزیابی های حرفه ای نظارت داشتند، فوراً از سمت خود برکنار شدند. افزایش تنش تا آستانه جنگ؛ از نوبل ماچادو تا مجوز عملیات مرگبار سیا در ماه اوت، دولت ترامپ با نمایش قدرتی کم سابقه، ناوگانی رزمی را به دریای کاراییب اعزام کرد؛ متشکل از سه ناوشکن مجهز به موشک های هدایت شونده، یک ناو تهاجمی آبی ـ خاکی، یک رزم ناو موشکی و یک زیردریایی اتمی تهاجمی. در ماه بعد، این حضور نظامی رنگ و بوی عملیاتی به خود گرفت: نیروهای آمریکایی حملات هوایی علیه شناورهایی را آغاز کردند که ادعا می شد در آب های بین المللی نزدیک سواحل ونزوئلا به قاچاق مواد مخدر مشغول اند. اما گزارش ها حاکی از آن بود که بسیاری از این شناورها غیرنظامی و فاقد هرگونه تهدید فوری علیه آمریکا بودند. وقتی دموکرات ها و حتی گروهی از جمهوری خواهان درباره قانونی بودن این کشتارهای فوری و غیرمستقیم پرسش کردند، ترامپ در اطلاعیه ای رسمی به کنگره اعلام کرد که ایالات متحده در وضعیت درگیری مسلحانه با کارتل های مواد مخدر قرار دارد. او استدلال کرد که قاچاق مواد مخدر، معادل حمله به ایالات متحده است و بنابراین اعضای این کارتل ها مبارزان غیرقانونی محسوب می شوند که می توان آنان را در هر شرایطی در صورت مشاهده، هدف قرار داد و کشت . در پی تحولات اخیر، بحران ونزوئلا وارد مرحله ای خطرناک تر شد. هنگامی که ماریا کورینا ماچادو، رهبر مخالفان دولت ونزوئلا، جایزهٔ صلح نوبل خود را به دونالد ترامپ تقدیم کرد و از او خواست برای سرنگونی نیکلاس مادورو اقدام کند، لحن و سطح درگیری ها به طور محسوسی تشدید یافت. تنها چند روز بعد، ترامپ تأیید کرد که مجوز عملیات مرگبار سیا در داخل خاک ونزوئلا صادر شده است. در پاسخ به پرسش خبرنگاری که از او پرسید آیا سیا مأموریت دارد مادورو را از میان بردارد ، ترامپ از پاسخ مستقیم خودداری کرد، اما در همان نشست خبری فاش ساخت که در حال بررسی حملات نظامی مستقیم در خاک ونزوئلا است. به گفتهٔ یکی از مقامات آمریکایی، بمب افکن های راهبردی بی 52 برای پرواز در نزدیکی سواحل ونزوئلا اعزام شده اند و یگان های ویژهٔ هوایی آمریکا نیز در منطقه به منظور نمایش قدرت، مشغول انجام مانورهای تاکتیکی هستند. در مجموع، حدود ده هزار نیروی آمریکایی اکنون در منطقه مستقرند. با وجود نمایش پرطمطراق قدرت نظامی در کاراییب، بعید است دولت ترامپ واقعاً قصد حمله به ونزوئلا را داشته باشد. نیروهای مستقر در منطقه، حتی از دور نیز برای اشغال کشوری با وسعتی پنج برابر عراق کافی نیستند؛ کشوری که خاطرهٔ تلخ ملت سازی ناکام واشنگتن در عراق را زنده می کند. از سوی دیگر، ترامپ بارها به هواداران جنبش ماگا وعده داده بود که دوران جنگ های بی پایان به سر آمده است. او در یکی از گردهمایی های انتخاباتی سال 2024 تأکید کرده بود: من برای همیشه ورق روزهای احمقانه و بی پایان جنگ ها را خواهم بست. حتی حملات هوایی اخیر به تأسیسات هسته ای ایران نیز موجی از نارضایتی در میان ملی گرایان جریان اول آمریکا برانگیخت؛ پایگاهی که هرگونه درگیری خارجی را خیانت به وعده های ضدجنگ ترامپ می داند. و در نهایت، کنایه ای سنگین در پایان باقی می ماند: در تاریخ، هیچ کس تاکنون برای آغاز یک جنگ، جایزهٔ صلح نوبل دریافت نکرده است. رؤیای نیمه تمام سیا در کاراکاس؛ از کودتای نافرجام تا نمایش قدرت ترامپ گام های بعدی دولت ترامپ احتمالاً شامل حملات هدفمند علیه انبارها، شبکه ها و افراد مرتبط با قاچاق از جمله احتمال هدف گیری برخی اعضای رژیم مادورو خواهد بود؛ نوعی عملیات که پیش تر برای هدف گیری کارتل ها در مکزیک بررسی شده بود. این اقدامات ممکن است گذرگاه های انتقال را مختل کند، اما با توجه به این که ونزوئلا تولیدکنندهٔ اصلی کوکایین نیست، اثر پایدار بر عرضهٔ جهانی بعید است. مسیرهای تولید (کلمبیا) و جایگزین های انتقال (مسیریابی از طریق مکزیک یا زیردریایی های دست ساز نارکو-ساب در اقیانوس آرام) نشان می دهد هدف نهایی این فشارها بیش از آنکه صرفاً ضدقاچاق باشد، برای تغییر رژیم است. اما آیا سازمان سیا واقعاً می تواند در این مأموریت موفق شود؟ مرور تاریخ نشان می دهد که پیروزی های پیشین این سازمان ( در ایران سال 1953، گواتمالا 1954 و شیلی 1973) تنها زمانی ممکن شد که توانست ارتش را علیه دولت های غیرنظامی تحریک کند. با این حال، چنین سناریویی در ونزوئلا بعید به نظر می رسد. در این کشور، شبکه ای موسوم به کارتل خورشیدها متشکل از افسران نظامی شکل گرفته که منافعشان به فعالیت های غیرقانونی از جمله همکاری با قاچاقچیان کوکایین کلمبیایی گره خورده است. سرنگونی رژیم نیکلاس مادورو و جایگزینی آن با دولتی مخالف به رهبری ماریا کورینا ماچادو و متحدانش، مستقیماً منافع این افسران را تهدید می کند. در نتیجه، هرچند ممکن است آنان روزی خود مادورو را کنار بزنند، اما تا زمانی که ساختار قدرت و ارتش در ونزوئلا دگرگون نشود، تغییر واقعی در این کشور رخ نخواهد داد. اکنون پرسش اصلی این است: اگر حمله و اشغال نظامی ونزوئلا ممکن نیست و کودتای تازه ای از سوی سیا محتمل نیست، پس هدف نهایی دونالد ترامپ از تشدید درگیری با کاراکاس چیست؟ آیا او به چند نمایش نمادین از قدرت نظامی بسنده خواهد کرد تا با ظهور بحرانی تازه، ونزوئلا را از صدر اخبار و فهرست اولویت های خود کنار بگذارد؟ یا شاید رضایت دهد که مادورو با یکی از هم حزبی هایش جایگزین شود تا بتواند از آن به عنوان یک پیروزی سیاسی یاد کند؟ و در نهایت، آیا ترامپ سرانجام درخواهد یافت که وسواس مارکو روبیو برای تغییر رژیم در ونزوئلا به همان اندازه بی ثمر است که برنامه های جان بولتون بود؟ در آن صورت، شاید او به ریچارد گرنل چراغ سبز دهد تا دوباره به کاراکاس بازگردد. |