با اینکه برخی موضوعات در زندگی فردی اشخاص ساده و پیش پا افتاده به نظر می رسد ولی این موارد نه تنها جزییات که کلیات است. پرواضح است که خبره ترین کارآگاهان نیز، کوچکترین موضوعات را بزرگ می بینند و در نهایت به حقایق می رسند؛ یکی از این سنخ موارد دیدگاهی است که نسبت به رشته های علوم انسانی و حوزه هایی نظیر جامعه شناسی مطرح است. در واقع برخی اشخاص چنین گمان می کنند که فقط افرادی به رشته های علوم انسانی مراجعه می کنند که یا ناچار هستند و یا از سطح تجزیه و تحلیل پایینی برخوردارند در حالی که جوامع در طول تاریخ و همچنین عصر حاضر، شاهد شخصیت های در این حوزه بوده اند که نه تنها جز نوادر بلکه به معنی واقعی کلمه نابغه هستند. کسانی که نظریه های عمیق را تجزیه و تحلیل می کنند و حتی مطالب، مقالات و کتاب هایی را نیز در این خصوص ارائه می دهند. ضمن اینکه نظریه و جملات عمیقی در مکاتب مختلف این حوزه ها ارائه گردیده است که نیاز به ساعت ها تفکر دارد و این افراد مستعد چنین ظرفیتی دارند. بی تردید اگر این شخصیت ها به رشته های دیگر نیز تمایل داشتند در آنها نیز می درخشیدند.  شکل1. یک جامعه شناس با دیدی عمیق و با تفکری ریشه ای مسائل مختلف جامعه را تجزیه و تحلیل می کند. از جانبی دیگر برخی تفکر های غلط، تبعات سنگینی بر اوضاع حال و همچنین آینده جامعه خواهد داشت و طبیعتا حیاتی خواهد بود؛ چرا که ابعاد مختلف جوامع را متاثر می کند. به عبارتی برخی دیدگاه های بی اساس باعث عدم جذب افراد با استعداد به حوزه های علوم انسانی و همچنین جامعه شناسی است؛ کسانی که می توانند همچون سرمایه ای برای این حوزه و در نهایت جامعه باشند. شاید دور از واقعیت به نظر برسد ولی در یک جامعه ایده آل حتی اشاعه چنین افکار غلطی می تواند جرم انگاری شود؛ این موارد شاید ساده به نظر برسد ولی حیاتی است. در نهایت اینکه شخصیت های علمی و بزرگ تاریخ همواره در چندین زمینه و حوزه صاحب نظر بوده اند؛ ضمن اینکه توجه خاصی به مقوله جامعه شناسی داشته اند. پر واضح است که اگر به برخی مقوله های به ظاهر کم اهمیت بهای بیشتری داده شود، شاهد جامعه ای متفاوت و البته سالم و پیشرفته خواهیم بود. |