فرارو یاییر روزنبرگ، ت حلیلگر ارشد مسائل بین الملل در نشریه آتلانتیک به نقل از نشریه آتلانتیک، جنگ دوساله میان اسراییل و حماس پس از هفته ای پرپیچ وخم اکنون در نقطهٔ عطفی شکننده قرار گرفته است. روز دوشنبه دونالد ترامپ در واشنگتن طرح 20 بندی خود را برای خاتمهٔ درگیری ها رونمایی و آن را به عنوان یک اولتیماتوم غیرقابل چانه زنی به حماس مطرح کرد. اما روز جمعه حماس اعلام کرد حاضر است تنها دربارهٔ 10 بند نخست از جمله آزادی گروگان های در اختیارش وارد گفت وگو شود و عملاً از پذیرش بندهای باقیمانده از جمله تحویل سلاح خودداری کرد. ترامپ با شوق پاسخ حماس را پذیرفت و در شبکهٔ اجتماعی تروث سوشال نوشت: باور دارم آن ها آمادهٔ یک صلح پایدار هستند. انگشت روی ماشه؛ فرمان توقف ترامپ و ترمز عملیات اسراییل ترامپ در همان پست که ساعت 5:14 عصر جمعه به وقت شرق آمریکا منتشر شد، صریحاً خواستار شد: اسراییل باید فوراً بمباران غزه را متوقف کند تا بتوانیم گروگان ها را سریع و ایمن بیرون بیاوریم. در برابر این دستور، نخست وزیر اسراییل بلافاصله تسلیم شد؛ نتانیاهو که پس از آتش بس پیشین در ماه مارس بارها تأکید کرده بود اسراییل تنها زیر آتش با حماس مذاکره خواهد کرد و پیش از حصول توافق دیپلماتیک عملیات نظامی را متوقف نخواهد ساخت، ناگهان مسیر خود را تغییر داد. روز شنبه اسراییل آغاز به توقف عملیات تهاجمی در غزه کرد ؛ به ویژه در اطراف شهر غزه که محور اصلی تلاش های نظامی کنونی بود و در همین حال تدارک اعزام مذاکره کنندگان به قاهره را دید. دونالد ترامپ در روزهای اخیر توانست بنیامین نتانیاهو را، برخلاف مقاومت های اولیه، به عقب نشینی وادار کند؛ موفقیتی که اگر قرار باشد دور تازهٔ مذاکرات صلح به نتیجه برسد، باید با شدت و تداوم بیشتری دنبال شود؛ زیرا با وجود اعتمادبه نفس و اعلامیه های پرطمطراق رییس جمهوری آمریکا درباره صلح در زمان ما ، هیچ تضمینی برای تحقق واقعی توافق وجود ندارد. همان گونه که رویدادهای آخر هفته نشان داد، رییس جمهوری آمریکا اهرم فشار کم سابقه ای بر نتانیاهو دارد؛ تنها کافی است این قدرت را پیگیرانه به کار گیرد تا احتمال موفقیت افزایش یابد. افسانه نجواگر فروپاشی یک دروغ بزرگ برخلاف هیاهوی تبلیغاتی حامیان نتانیاهو در داخل اسراییل دونالد ترامپ هرگز مدیون نخست وزیر اسراییل نبوده است؛ واقعیت برعکس است: این نتانیاهو بوده که طی سال ها به رییس جمهور دمدمی مزاج آمریکا بدهکار مانده است. نخست وزیر اسراییل در تمام این مدت تلاش کرده بود خود را به رأی دهندگان به عنوان نجواگر ترامپ معرفی کند و اتحاد نزدیکش با کاخ سفید را به مثابه سرمایه ای انتخاباتی جلوه دهد. او حتی برای نمایش این نزدیکی، شهرها و جاده های اسراییل را با پوسترهای عظیم انتخاباتی مزین به تصویر خود در کنار ترامپ پوشاند و این رابطه را نماد قدرت و نفوذش جلوه داد. اما امروز همان لاف ها به تنگنایی سیاسی تبدیل شده اند. با توجه به انتخابات آیندهٔ اسراییل که برای اواخر 2026 برنامه ریزی شده و احتمال دارد زودتر برگزار شود، نتانیاهو دیگر نمی تواند بدون نقض استدلال های انتخاباتی اش وارد نزاع علنی با ترامپ شود. او ناچار است دیکته های رییس جمهور آمریکا را نه تنها بپذیرد، بلکه آنها را به عنوان ابتکارات و ایده های خودش عرضه کند؛ در غیر این صورت، افسانه ای که سال ها پیرامون خود ساخته و در افکار عمومی کاشته است فرو خواهد ریخت. رییس جمهور آمریکا به خوبی از این پویایی آگاه است و با آگاهی کامل از ضعف های سیاسی نتانیاهو، پیام خود را علناً منتقل می کند. ترامپ روز شنبه در گفت وگو با باراک راوید، خبرنگار آکسیوس، با لحنی آشکارا هشداردهنده گفت: به او گفتم، بی بی، این فرصت پیروزی توست او با آن مشکلی نداشت. باید با آن کنار بیاید. انتخاب دیگری ندارد. با من، باید کنار بیایی. دقایقی بعد، تیم رسمی رییس جمهور این نقل قول را در شبکه های اجتماعی منتشر کرد تا حتی کسانی که پیام ضمنی را نگرفته اند نیز دریابند که ترامپ عملاً به نتانیاهو می گوید راه دیگری جز تبعیت از دستور کار او ندارد. دونالد ترامپ نه تنها بنیامین نتانیاهو را به تغییر موضع تازه اش درباره غزه واداشته، بلکه در ماه های گذشته زنجیره ای از فشارهای بی سابقه را بر نخست وزیر اسراییل اعمال کرده است. در شش ماه اخیر، او نتانیاهو را مجبور کرد تا از حمله به ایران خودداری کند و علناً اعلام داشت اجازه نخواهم داد اسراییل کرانه باختری را ضمیمه کند و بدین ترتیب رؤیاهای راست گرایان شهرک نشین را بر باد داد؛ در پشت پرده، آزادی یک گروگان آمریکایی از چنگ حماس را شخصاً مذاکره کرد؛ و رهبر اسراییل را واداشت بابت حمله لفظی اخیرش به قطر عذرخواهی کند؛ عذری که با انتشار عکسی تحقیرآمیز از تماس تلفنی نتانیاهو برای ابراز ندامت، از سوی کاخ سفید به رخ کشیده شد. پایان رقص سیاسی ترامپ و نتانیاهو این هفته نیز ترامپ با امضای فرمانی اجرایی، تضمین های امنیتی در سطح ناتو را به قطر، کشوری که سال ها میزبان و پشتیبان رهبران تبعیدی حماس بوده است اعطا کرد. او هم زمان بارها صدای اعتراض اسراییلی هایی را که علیه دولت نتانیاهو و در حمایت از توافق آزادی گروگان ها تظاهرات می کنند، در شبکه های اجتماعی بازتاب و ستایش کرده است. بنیامین نتانیاهو تا امروز تلاش کرده است بیشتر این عقب نشینی ها از خواسته های خود را به عنوان بخشی از برنامه هایش جلوه دهد. او مانند بسیاری از سیاستمداران، استادِ نمایش عقب نشینی به عنوان پیشروی بوده است؛ عبارتی که زندگی نامه نویس رابرت بلیک در توصیف بنجامین دیزراییلی، نخست وزیر بریتانیا به کار برده بود. اما این توهم در شرایط کنونی رنگ باخته است. در واقعیت، ترامپ نه هست و نه هرگز مهرهٔ نتانیاهو بوده است. او همان سیاستمدار معاملاتی است که همواره بوده؛ رهبری که یک ائتلاف عمدتاً حامی اسراییل را در آمریکا هدایت می کند، اما به دلیل ملاحظات تجاری و ژئوپلیتیک با مجموعه ای از کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی و قطر روابط نزدیک دارد. دستورکار ترامپ، دستورکار خودش است و نه کسی دیگر. رییس جمهور بارها نشان داده است که وقتی در خاورمیانه عمل می کند، در حال موازنه دادن میان منافع ذی نفعان رقیب است، نه اجرای فهرست آرزوهای جناح راست اسراییل. این همان واقعیتی است که امروز بیش از هر زمان دیگری در مناسبات دو رهبر نمایان شده است. نتانیاهو نیز مخلوق ائتلافی است که محصول فشارهایی است که بر او تحمیل می شود. در نبود مداخلهٔ ترامپ، پرنفوذترین نیرویی که تصمیم های نخست وزیر اسراییل را شکل داده، شرکای افراطی راست او بوده اند؛ جریانی که نفوذش جهت گیری نتانیاهو را در طول این درگیری تعیین کرده است. با این حال، بخش عمده ای از جامعهٔ اسراییل با طرح های مسیحایی و افراطی برای غزه مخالف است و خواستار پایان جنگ است. آنان اما به یک عنصر بیرونی نیاز دارند؛ رییس جمهور آمریکا که بتواند با فشار و تغییر مشوق ها، محاسبات سیاسی نخست وزیرشان را دگرگون سازد و مسیر تصمیم گیری او را به سوی پایان درگیری بکشاند. |