با وجود اینکه خوش بینی و تفکر مثبت، چند دهه ای است به صورت گسترده در جوامع مطرح شده و آثاری نیز در این خصوص منتشر می شود ولی فقط برخی از این موارد به راستی جایگاه این مقوله را تبیین می کند. به عبارتی این موضوع، دانش گسترده ای می طلبد و ابعاد دیگری نیز دارد. در واقع چه افرادی که به دلیل بی توجهی به این جنبه ها، آرامش و تعادل زندگی خود را از دست می دهند و حتی خانواده و اطرافیانشان را متاثر کرده و به مشکلات حیاتی می کشانند. نمونه ای از این موارد ریسک های مالی و کنش های غیرعاقلانه است که برخی مرتکب می شوند. حتی کسانی که خوش بینی کاذبی نسبت به برنامه رژیمی خود دارند، نتیجه مناسبی از این مهم نمی گیرند.

از سویی و هر چند برخی جملات همچون "مثبت فکر کن"، "نیمه پر لیوان را نگاه کن"، "همه چیز عالی است" و “تو می توانی به رویاهات جامه عمل بپوشانی فقط کافی است هرروز به آن ها فکر کنی” بیشتر رایج شده است ولی طبیعتا هر مقوله ای می بایست بستر لازم خود را نیز داشته باشد. به عبارتی هر موفقیتی، پیش نیازهای خاص خود را می طلبد. از جانبی خوش بینی کاذب، امید و اعتماد به نفس بی اساس را به دنبال خواهد داشت و این مهم انسان را از واقعیت دور می کند چرا که درک عمیق و ریشه ای از موضوع نخواهد داشت.

در نهایت اینکه متخصصان این حوزه معتقدند در مواجه با یک چالش در ابتدا بهتر است خوش بین باشیم ولی در ادامه و با تکیه بر تفکر و تدبیر، می بایست زوایای مختلف قضیه را نیز بسنجیم. گفتنی است یکی از نمونه های بارز تلفیق خوش بینی و بدبینی در موضوع مربوط به پرواز انسان است. در واقع و با اینکه استفاده از هواپیما نمادی از برآورده شدن آرزوی دیرینه انسان یعنی پرواز بود و نوعی خوش بینی به شمار می رفت ولی در آن سوی ماجرا، چتر نجات نیز تعبیه شده که روی دیگر موضوع یعنی همان بدبینی است. انسان هایی در زندگی کام یاب خواهند بود که واقع بین باشند. به عبارتی درک متعادل از خوش بینی و بدبینی، انسان را از چالش ها و مشکلات بزرگ حفظ می کند.