فرارو- پزشکیان در سفر استانی خود به هرمزگان اشاره کرد که انتقال پایتخت از تهران انتخاب نیست، اجبار است. به گزارش فرارو، رییس جمهور اعلام کرده است که سال گذشته در جلسه ای با رهبری، پیشنهاد انتقال پایتخت به سمت خلیج فارس را مطرح کرده است. با این حال، دیدگاه های مثبت و منفی جامعه شناسان ادامه دارد. طرح تمرکززدایی در شرایطی مطرح می شود که پرسش اصلی بر سر میزان آمادگی جامعه و فراهم بودن زیرساخت های لازم در این برهه زمانی برای جابه جایی پایتخت به جنوب کشور است. آیا بالواقع کشور به روزی که پایتخت ایران جایی به جز تهران باشد، نزدیک است؟ سعید معیدفر، جامعه شناس، در خصوص طرح انتقال پایتخت به جنوب کشور در گفت و گو با فرارو گفت: تصویر روزی که پایتخت منتقل شود، تصویری سرشار از اوهام است. اساساً این طرح از پایه نادرست است. ممکن است منطقه ای در جنوب کشور پتانسیل هایی داشته باشد، اما انتقال پایتخت چیزی جز یک توهم نیست و نه تنها مشکلی را حل نمی کند، بلکه مشکلات همان منطقه را نیز تشدید خواهد کرد. طرح انتقال پایتخت از تهران شوخی است/ به جای حل مشکل فرافکنی می کنیم/ مسائلی که محصول سال ها ناکارآمدی مدیریتی است، امروز شدت بیشتری یافته سعید معیدفر به فرارو گفت: طرح انتقال پایتخت از تهران به یکی از شهرهای جنوبی کشور چیزی جز یک شوخی نیست و نباید آن را جدی گرفت. هر دولتی که بر سر کار آمده، این موضوع را مطرح کرده، اما هیچ گاه به نتیجه نرسیده است. در دوره آقای روحانی نیز این بحث مطرح شد و حتی جلسات و برنامه هایی برای آن گذاشتند، اما سرانجامی نداشت. به گفته او: ما زمانی که با مشکلی روبه رو می شویم، به جای آنکه بتوانیم در جزییات آن مشکل را بفهمیم و راهکاری متناسب پیدا کنیم، معمولاً چون توانایی حل آن را نداریم، به فرافکنی روی می آوریم. یعنی مسأله را در افقی بلندتر و دست نیافتنی تر می بریم. اکنون نیز دولت با هزاران مشکل، ناترازی و گرفتاری های مختلفی مواجه است؛ مسائلی که محصول سال ها ناکارآمدی مدیریتی و سیاست گذاری است و امروز شدت بیشتری یافته است. سنگ بزرگ علامت نزدن است/ با طرح جابه جایی پایتخت می خواهند آدرس غلط بدهند/ می خواهند فشار را از دوش دولت بردارند این جامعه شناس گفت: در چنین شرایطی، با طرح جابه جایی پایتخت تنها می خواهند آدرس غلط بدهند، در حالی که مشکل جای دیگری است. هر اقدامی غیر از انتقال پایتخت هم نیازمند یک استراتژی بلندمدت، مطالعه دقیق و برنامه ریزی همه جانبه است. نمی توان شب بخوابیم و صبح تصمیم بگیریم پایتخت را تغییر دهیم. چنین اقداماتی تنها نشان دهنده فقدان درایت و ناکارآمدی بیشتر است. او تصریح کرد: به بیان ساده، سنگ بزرگ علامت نزدن است . طرح چنین موضوعی تنها برای برداشتن فشار از دوش دولت است، اما در عمل شدنی نیست و مشکل همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند. همچنان تمرکز اصلی ترکیه در استانبول است، آنکارا در سطح دوم قرار دارد/ این استراتژی ای شکست خورده است معیدفر گفت: این اقدام در کشورهای دیگر نیز تجربه شده است. در همسایه های ما، نه در همین سال ها، بلکه چند دهه پیش در ترکیه، انتقال پایتخت صورت گرفت. در پاکستان نیز به همین شکل. با این حال، مشکلات آنها حل نشد. همچنان تمرکز اصلی ترکیه در استانبول است و آنکارا در سطح دوم قرار دارد. در پاکستان نیز پایتخت قبلی هنوز بزرگ ترین شهر است و همه امکانات و تمرکزها در آنجا جمع شده است. او اشاره کرد: اینکه فکر کنید با انتقال پایتخت مشکلات حل می شود، در حالی که می دانید چنین استراتژی ای شکست خورده است، نشان دهنده ناآشنایی با تاریخ، عدم شناخت منطقه و ناتوانی در ارزیابی درست تبعات چنین اقدامی است. در نهایت، این اقدام تنها بهانه ای می شود برای توجیه ناکارآمدی در حوزه های دیگر. مردم بعید است چنین منطقی را بپذیرند. سیاست گذاران ما در دوره مدرن بر انباشت جمعیت در کلان شهرها تأکید داشته اند/ اوج مهاجرت ها به سمت کلان شهرها بوده/ برای حل ناترازی باید به کانون های جمعیتی کل ایران نگریست این جامعه شناس گفت: در کتاب جامعه شناس مهاجرت: چالش های توسعه روستایی اشاره کرده ام که سیاست گذاران ما در دوره مدرن، به ویژه از دهه 40 به بعد، اساساً بر انباشت جمعیت در کلان شهرها تأکید داشته اند و تمام سیاست گذاری ها در همین مسیر پیش رفته است و توصیه می کنم سیاستگذاران حتما آن را بخوانند. بنابراین هر کجا نگاه کنیم می بینیم اوج مهاجرت ها به سمت کلان شهرها بوده است. این سیاستی است که بیش از 70 سال دنبال شده و نتیجه آن انباشت جمعیت در کلان شهرهایی مانند تهران است؛ مسأله ای که با انتقال پایتخت قابل حل نیست. او افزود: برای حل چنین مشکلاتی باید از جنبه های کوچک تر شروع کرد. هر زمان تلاش کرده ایم یک مسأله را از سطح بزرگ و کلی حل کنیم، نه تنها موفق نشده ایم بلکه همان مسأله پیچیده تر شده است. بنابراین باید از نقاط قابل مداخله و کوچک تر آغاز کنیم تا بتوانیم امیدوار باشیم که مرحله به مرحله به سمت مسائل سخت تر حرکت کنیم. اگر امروز استراتژی این است که ناترازی موجود در کلان شهرها را حل کنیم، باید به همه مناطق ایران نگاه کنیم و ببینیم کانون های جمعیتی ما کجا هستند و سپس بر همان کانون های جمعیتی مدیریت اعمال کنیم. روستاهای ما باید محل کار باشند نه محل زندگی/ با سیاست های نادرست، در حال تخلیه روستاها هستیم/ آب پشت سدها برای کلانشهرها ذخیره شده اما تبخیر می شود معیدفر گفت: ایران به دلیل شرایط اقلیمی و پراکندگی جمعیت، نیازمند سیاستی متناسب با جغرافیای سرزمینی است. اگر بخواهیم چنین سیاستی را پیاده کنیم، باید در میان این پراکندگی جمعیت، مکان هایی را شناسایی کنیم؛ اما نه صرفاً مراکز استان ها. ممکن است در هر استان، با توجه به میزان جمعیت روستایی و نوع پراکندگی، 20 تا 30 منطقه را مشخص کنیم و در تمام این مناطق امکانات و فرصت های شهری فراهم کنیم. به این ترتیب، روستاهای ما باید محل کار باشند نه محل زندگی. او افزود: فرض کنید در نزدیکی روستاها، کانون هایی ایجاد شود که مردم بتوانند همان جا زندگی کنند و به مدرسه، خدمات بهداشتی، سینما، امکانات فرهنگی و سایر خدمات دسترسی داشته باشند و تنها برای کار به روستاهایشان سر بزنند. متأسفانه با سیاست های نادرست، در حال تخلیه روستاها هستیم و جمعیت به سمت کلان شهرها سرازیر می شود. از سوی دیگر، آب را پشت سدها ذخیره می کنیم و بخش عظیمی از آن تبخیر می شود تا به کلان شهرها برسد. امکان زیست در ایران پراکنده است/ مکران امکان تبدیل شدن به پایتخت با همه ابعادش را ندارد/ هیچ سیاست سرزمینی جامع و واقعی وجود ندارد این جامعه شناس ادامه داد: امکان زیست در ایران پراکنده است و منابع آبی نیز پراکنده اند، بنابراین سیاست های کنونی کارآمد نیستند. حتی اگر آب خلیج فارس را شیرین سازی کنید و به مناطق دیگر منتقل کنید، مشکل به این شکل حل نخواهد شد. او گفت: اگر همه جمعیت را به شهری مانند مکران منتقل کنید، باید بدانید که هرچند مکران پتانسیل هایی دارد، اما امکان تبدیل شدن به پایتخت با همه ابعادش را ندارد. در اینجا نیاز به یک سیاست سرزمینی جامع وجود دارد که برای کل کشور برنامه ریزی شده باشد، نه اینکه تنها پایتخت را جابه جا کنیم. در واقع، در طرح انتقال پایتخت ایران، همه چیز به پایتخت تقلیل داده شده و هیچ سیاست و نظریه سرزمینی جامع و واقعی وجود ندارد. طرح انتقال پایتخت شبیه به ساخت بزرگراه جدید در تهران است/ طرح انتقال پایتخت هرگز عملی نخواهد شد/ با عدم استراتژی بلندمدت در گرداب بحران هاییم معیدفر گفت: تصور کنید در همین تهران هر روز بزرگراه جدیدی ساخته می شود تا مشکل ترافیک حل شود؛ آیا واقعاً حل شده است؟ انتقال پایتخت هم به همین شکل است. مسأله حل نخواهد شد، چون نگاه کوتاه مدت است و گره از یک نقطه به نقطه ای دیگر، یا حتی به 10 نقطه دیگر منتقل می شود. سیاست در این کشور بیشتر شبیه یک مدیریت پت و متی است؛ به جای آنکه با نگاهی استراتژیک و جامع به دنبال سازندگی باشد، تنها همان لحظه و همان زاویه خاص را می بیند. او افزود: این همان چیزی است که متأسفانه فاجعه می آفریند و ما هم اکنون در میانه همان فاجعه هستیم. دلیل آن هم روشن است: ما استراتژی بلندمدت و نظریه ای سرزمینی نداریم و در گرداب بحران ها و ناترازی ها گرفتار شده ایم. بنابراین طرح انتقال پایتخت هرگز عملی نخواهد شد و صرفاً جنبه تبلیغاتی دارد. اکنون کلان شهرها وضعیتی بدتر از تهران دارند/ تراکم زدایی به معنای بازگرداندن مردم به روستا نیست/ بسیاری از روستاهای ما به محل تفریح شهرنشین ها تبدیل شده این جامعه شناس گفت: مسأله امروز ایران و بحران های آن فقط محدود به تهران نیست. اکنون کلان شهرها وضعیتی حتی بدتر از تهران دارند؛ برای مثال اصفهان با انواع بحران ها دست به گریبان است. از سوی دیگر، در بحث تراکم زدایی موضوع این نیست که مردم را به روستا بازگردانیم، چرا که این ایده سال هاست مرده است. ما هم در توسعه شهری به طور کامل راه را خطا رفته ایم و هم در توسعه روستایی. امروز تمام امکانات از جمله آب و گاز را به روستاها رسانده ایم، اما جمعیتی در آنجا وجود ندارد و منابع در حال هدر رفتن است. او در نهایت گفت: با یک گل، بهار نمی شود؛ این موضوع به استراتژی نیاز دارد. نمی توان جمعیت را به روستا بازگرداند، بلکه باید تحلیلی جدید از رابطه شهر و روستا ارائه داد. بدون تغییر پارادایم در فهم شهر و روستا، مشکل نه در شهر حل خواهد شد و نه در روستا. اکنون بسیاری از روستاهای ما به محل تفریح شهرنشین ها تبدیل شده است؛ کسانی که در طول زمستان گاز را روشن می گذارند و انرژی را هدر می دهند و ماهی یک بار برای گذراندن یک روز به آنجا سر می زنند. یا روستاهایی که عملاً خالی از سکنه شده اند. |