فرارو- جلال الدین محمد بلخی، متخلص به مولانا، مولوی، رومی، از بزرگترین شاعران ایرانی و فارسی گو است. او عارف و صوفی بزرگ قرن هفتم هجری قمری بود. مولانا از مهم ترین چهره های ادبی ایران و جهان به شمار می رود. به گزارش فرارو، مولانا علاوه بر اشعارش به دلیل جهان بینی، فرازونشیب های زندگی و تاثیری که بر آیندگان خود داشت نیز شناخته می شود. تفکر مولانا علاوه بر مشرق زمین، به مغرب نیز سرایت کرده و از او شاعری جهانی ساخته است. فرارسیدن هشتم مهر و سالروز بزرگداشت مولانا، بهانه خوبی است تا به مرور زندگی و شعر او بپردازیم. زندگی مولانا مولانا در 6 ربیع الاول سال 604 در بلخ متولد شد. پدر او، بهاالدین ولد و ملقب به سلطان العلما، یکی از بزرگان صوفیه بود. سلطان العلما، در حدود سال 610 قمری هم زمان با یورش چنگیزخان از شهر بلخ کوچ کرد. او سوگند یاد کرده بود که تا زمانی که محمد خوارزمشاه بر تخت سلطنت است، به زادگاه خود بازنگردد. گفته شده است که در مسیر سفر با فریدالدین عطار نیشابوری دیدار کرد و عطار، مولانای نوجوان را ستود و کتاب اسرارنامه را به او هدیه داد. سلطان العلما نخست برای انجام حج به بغداد و سپس به مکه رفت و پس از پایان مناسک، راهی شام شد. مدتی بعد، به دعوت علاءالدین کیقباد سلجوقی به قونیه مهاجرت کرد و تا پایان عمر همان جا ماند. مولانا در نوزده سالگی با گوهرخاتون ازدواج کرد. پدر مولانا در سال 628 قمری درگذشت و در قونیه به خاک سپرده شد. در آن هنگام مولانا 23 سال داشت و به درخواست مریدان، جای پدرش را در مقام معنوی او گرفت. داستان آشنایی مولانا با شمس تبریزی یکی از معروف ترین داستان های حقیقی در ادبیات ایران است. آثار مولانا از مولانا آثار بسیار مهم و زیادی به جا مانده است. معروف ترین آثار او مثنوی معنوی و دیوان غزلیات شمس تبریزی هستند. مولانا از شاعران و عارفان پرکار ایرانی بود که خوشبختانه آثار او به دست نسل های پس از وی رسیده است. مثنوی معنوی مولانا مثنوی معنوی را به درخواست حسام الدین چلبی، یکی از مریدان مورد علاقه خود، سرود. این کتاب مهم، متشکل از 27 هزار بیت شعر است که بازتاب دهنده نگاه عرفانی مولانا به جهان است. مولانا هنگام سرودن مثنوی، بالغ بر 50 سال سن داشت و به همین دلیل می توان این کتاب را پخته ترین اثر او دانست. دیوان غزلیات شمس تبریزی دیوان غزلیات مولانا، بالغ بر 3 هزار غزل را شامل می شود. این دیوان همچنین شامل 61 هزار بیت شعر به زبان فارسی است و در آن تعداد انگشت شماری شعر به زبان های دیگر از جمله عربی و یونانی نیز دیده می شود. غزلیات مولانا علاوه بر ایران در تمام جهان از شهرت ویژه ای برخوردار هستند. رباعیات مولانا دیوان غزلیات مولانا، متشکل از غزل های او که بخش اعظم دیوان را تشکیل می دهند- و تعداد زیادی رباعی است. 1659 رباعی از مولانا به یادگار مانده است. فیه ما فیه و مجالس سبعه و مکتوبات فیه ما فیه درواقع بخشی از درسگفتارهای مولانا است که به همت فرزند او، سلطان ولد، و تعدادی دیگر از مریدان مولانا به رشته تحریر درآمده است. همچنین در مورد مجالس سبعه نیز باید گفت که این کتاب دربردارنده محتوای بخشی از مجالس وعظ و اندرز مولاناست که به نظر می رسد این کتاب حاصل سال های جوانی مولانا و پیش از دیدار او با شمس تبریزی باشد. مکتوبات مولانا نیز مجموعه ای مشتمل برصد و پنجاه نامه است که از مولانا به یادگار مانده است. آفاق اندیشه و شعر مولانا مولانا شاعری بسیاری شهودی و ذوقی است. این مسئله را می توان به سادگی از نوشته های او نیز دریافت. به هرحال او شاعری است که شعر را از پنجره عرفان و صوفی گری می بیند و همین مسئله کافی است تا غالب اشعار او را اشعاری ذوقی تشکیل بدهند. شعر مولانا را نمی توان بدون نگاه به تفکرات و اعتقادات او بررسی کرد. به عنوان مثال، رقص و سماع که یکی از ویژگی های جهان بینی صوفیانه است، باعث شده است تا مولانا غالب اشعارش را در اوزان خیزابی و پرتلاطم بنویسد. نقل است که مولانا روزی از کنار حجره زرکوبیِ صلاح الدین زرکوبی می گذشت و با شنیدن صدای چکش هایی که بر ظروف می خوردند، شروع به رقص و سماع کرد. در ادامه صلاح الدین زرکوبی نیز از حجره بیرون آمد و با مولانا به سماع پرداخت و این شروع یک رابطه مرشدومریدی بین مولانا و صلاح الدین بود. پرواضح است که فردی با این میزان از سرشاری ذوق، اشعاری می نویسد که سرشار از ذوق و تفکرات عارفانه هستند. اگر بخواهیم آثار مولانا را تقسیم کنیم، باید مثنوی را نتیجه برون ریزی جهان درونی او و دیوان غزلیاتش را برآمده از شوروشوق ناشی از سرشاری درونی اش بدانیم. بی دلیل نیست که اشعار مولانا در دوره ای که جهان غرب در صنعتی ترین حالت خود به سر می برد، ناگهان گل می کنند و مخاطبین غربی اشعار مولانا از نوشته های او به عنوان درمانی بر زخم های خود استفاده می کنند. جهان صنعتی و بی ذوق غرب در قرن بیستم و بیست و یکم، مولانا را به چشم شاعری ذوق مند می پذیرد و از او استقبال می کند. روی هم رفته باید گفت که اشعار مولانا مانند دارویی درمانی است که می توان آن ها را برای جان های مریض و یخ زده ای که مدت هاست از خودشان فاصله گرفته اند تجویز کرد. |