صفحه اصلی     اقتصادی     اجتماعی     سیاسی     ورزشی     بین الملل     RSS     تماس با ما  
دوشنبه، 7 مهر 1404 - 16:53   
 آخرین خبرها
  71 تحریم‌ جدید انگلیس علیه ایران
  6 شرط وزیر اسراییل برای نتانیاهو درباره پایان جنگ غزه
  ببینید؛ طلای خاکستری تاجیکستان
  شورای نگهبان: هیچ‌جا هتل یا مرکز تفریحی نداریم
  چالش‌های ناتمام رشته پزشکی/ کلاس‌ها به صورت فله‌ای تشکیل می‌شود
 
- اندازه متن: + -  کد خبر: 43992صفحه نخست » اخبار مهمدوشنبه، 7 مهر 1404 - 15:35

فقره عجیب پاکستان و درسهای این «ببرکاغذی» برای سیاستمداران ایرانی!


شهباز شریف، نخست‌وزیر پاکستان، در سازمان ملل دونالد ترامپ را «مرد صلح» و شایسته نوبل معرفی کرد؛ موضعی که نشان داد اسلام‌آباد در سیاست خارجی تنها منافع ملی خود را دنبال می‌کند،

فرارو- قاسم توکلی؛ شهباز شریف نخست وزیر پاکستان روز جمعه (4 مهرماه) رسماً از تریبون سازمان ملل متحد دونالد ترامپ را مرد صلح نامید و او را شایسته دریافت جایزه صلح نوبل اعلام کرد! این اظهارات شهباز شریف آب سردی بود که بر سر رویاپردازان ایرانی و فانتزی های کودکانه آنها در نظام بین الملل ریخته شد. تحلیل گران پرمدعای مدیای فارسی که ظاهراً از همان غذاهای فلفل دار پاکستانیها نوش جان می کنند و در رویای جنگ جهانی سوم با پشتوانه بمب اتمی اسلامی پاکستان به سر می برند از روز جمعه در برابر این سیاستهای عجیب و غریب و حتی متناقض اسلام آباد سکوت اختیار کرده اند و البته به نظر می رسد این عادت همیشگی آنهاست که چشم شان را بر روی واقعیات دردناک نظام بین الملل ببندند و صرفاً شواهدی را ببینند که همسو با پیش فرضهای ایدئولوژیک و آرمانی آنهاست!

به گزارش فرارو، ظاهراً پاکستانی ها سخت پایبند آن سخن مشهور چرچیل اند که در سیاست بین الملل دوستی و دشمنی دائمی وجود ندارد و تنها چیزی که دائمی است منافع ملی کشورهاست ! سوال میلیون دلاری اما آن است که وقتی حتی پاکستان هم به عنوان یک دولت تازه تاسیس (که حدود 70 سال از تولدش در نظام بین الملل می گذرد) منافع ملی اش را می شناسند، منافع ملی ما کجاست؟ نگارنده در این یادداشت بر آن است تا با یک تبارشناسی مختصر از تاریخ تولد پاکستان، روابط پر فراز و نشیب سیاسی و اقتصادیِ این نخستین جمهوری اسلامی در نظام بین الملل را با جمهوری اسلامی ایران به بررسی گرفته و در نهایت گریزی هم به دیپلماسی نیرومند و عبرت آموز این کشور در جهت تامین منافع ملی اش داشته باشد.

1- پدیده عجیبی به نام پاک ستان!

پاکستان از جمله کشورهای تازه تاسیس (1947) است که حقیقتاً موجودیت آن خیلی با منطق ژئوپلتیک طبیعی و درون ماندگار جنوب آسیا جور درنمی آید! یعنی اگر مبنای تحلیل را تحولات تاریخی و معادلات درونی منطقه جنوب آسیا درنظر بگیریم طبیعتاً چنین کشوری نباید وجود می داشت. حتی نام این کشور هم نشان می دهد بنیانگذاران آن درک درستی از ماهیت و موجودیت خودشان وسط بلبشوی پس از جنگ جهانی دوم و آغاز عصرپسااستعماری نداشته اند. اما حضور یک قدرت استعماری مثل بریتانیا و قریب به دو قرن سیطره آن بر شبه قاره هند زمینه ساز ظهور کشورهای عجیب و غریبی در جنوب و جنوب غرب آسیا شده است که پاک ستان هم یک نمونه از آنهاست.

در قرن 19 و نیمه اول قرن 20 که استعمار پیر تمام شبه قاره هند را تحت کنترل خود داشت، از افغانستان به عنوان منطقه حائل بین خودش و امپراطوری توسعه طلب روسیه تزاری استفاده می کرد. این سیاستی بود که تاریخ نگاران به آن بازی بزرگ می گفتند اما هر بازی همانطور که روزی آغاز می شود روزی هم به پایان می رسد (کتاب بازی بزرگ اثر پیتر هاپکرک شاید جذاب ترین روایت از این بازی باشد که به زبان فارسی ترجمه و در دسترس است). در نهایت وقتی مهاتما گاندی با یک قیام ضداستعماری سرانجام انگلیسی ها را از هندوستان بیرون انداخت آنها با تاسیس دو کشور اسلامی (پاکستان غربی و شرقی) در جناحین هند و تفرقه اندازی مذهبی بین هندوها و مسلمانان، انتقام خودشان را از هندی ها گرفتند و یک کانون نزاع ابدی با یک زخم باز (کشمیر) بیخ گوش این کشور تاسیس کردند.

مردم ساکن در قلمرویی که امروز به نام پاکستان شناخته می شود تا قرن 19 مثل کل شبه قاره هند به زبان فارسی تکلم می کردند. بعد از تجربه استعمار و نفوذ زبان انگلیسی در فرهنگ این منطقه، یک زبان جدید خلق شد که معجونی غریب (درست مثل غذاها و سیاست خارجی شان) از فارسی، عربی، انگلیسی، هندی و... بود و نامش را هم گذاشتند زبان اردو! و اینگونه به هزار سال حضور زبان فارسی در شبه قاره هند پایان داده شد. زبان اردو هم مثل کشور پاکستان یک زبان جدیدالتاسیس است و حدود 2 قرن از تولد آن می گذرد.

وقتی بریتانیا از هند اخراج شد، شروع به کارشکنی کرد (دقیقاً مثل زمانی که دستش از نفت مفت ایران در سال 1329 کوتاه شد) انگلیسی ها از همان منطقه حائل یا لایه امنیتی که برای محافظت ازین غنیمت استعماری بهره می بردند، اینبار به شکل معکوسی برای مهار این کشور تازه استقلال یافته استفاده کردند و اینگونه بود که پاکستان شکل گرفت و اتحاد استراتژیک I S I (سازمان استخبارات پاکستان) با M I 6 در لندن، نسل به نسل تا امروز ادامه یافت و هر زمان که نیاز به ورود غرب به منطقه جنوب و مرکز آسیا باشد، این اتحاد استراتژیک توسط لندن نشینان فعال می شود. سازماندهی گسترده جنگجویان عرب-افغان در دهه 1980 علیه شوروی و توزیع میلیاردها دلار پول نقد و تجهیزات نظامی برای مقابله با مداخله روسها در افغانستان بدون مثلث پاکستان، بریتانیا و امریکا هرگز ممکن نمی شد.

البته حذف بن لادن در سال 2011 و هدف قرار گرفتن ملا اختر منصور (رهبر وقت طالبان) در سال 2016 (هر دو در خاک پاکستان) را هم باید در ادامه همین همکاریهای استخباراتی بین ارتش پاکستان و سازمانهای اطلاعات بریتانیا و امریکا تحلیل کرد. نکته حیرت انگیز درباره پاکستان آن است که این کشور طی چند دهه گذشته موفق شده است ضمن حفظ همکاری خودش با گروههای بنیادگرای غرب ستیز همزمان بخشی لاینفک از اتحاد استراتژیک با امریکا و بریتانیا نیز باقی بماند و از همه این روابط پیچیده و چند لایه برای پیش برد منافع ملی خودش در منازعات ژئوپلتیک منطقه ای علیه هند بر سر مسئله کشمیر بهره برداری کند.

2- پاکستان و قبای گشاد برادر بزرگتر در جهان اسلام

سیاست خارجی پاکستان در نظام بین الملل طی تقریبا هفتاد سالی که از تشکیل آن می گذرد یک قطب نمای ثابت داشته است: رقابت خصمانه با هندوستان! و تمام تلاشهای این کشور برای اتحاد و ائتلاف با کشورهای اسلامیِ عربی و غیرعربی همیشه معطوف به همین هدف بوده است یعنی یارگیری در نظام بین الملل علیه یک دشمن ژئوپلتیک دیرینه. مسئله هند و جامو و کشمیر آنقدر برای پاکستان حیاتی است که حتی موضع گیریهای تند اسلام آباد علیه اسراییل را هم باید در همین راستا دید و تحلیل کرد به این معنی که هرچه دهلی و تلاویو نزدیک تر می شوند، موضع گیریهای ضد اسراییلی اسلام آباد هم شدیدتر می شود.

پاکستانی ها روی همین ملاحظه رقابت با هندوها است که قابلیت اتمی شان را ذیل نام بمب اتمی اسلامی معرفی کرده اند یا همیشه در نزاع اعراب و اسراییل تلاش کرده اند حداقل در ظاهر هم که شده اسلام آباد را برادر بزرگتر و سخنگوی جهان اسلام معرفی کنند. به هر حال رقابت با یک قدرت اتمی غیراسلامی (هند) و کنترل یک جمعیت عظیم مسلمان (250 میلیون نفر) که غرق در افراط گرایی مذهبی و فرقه ای هستند نیازمند یک ایدئولوژی روبنایی اسلامگرایانه هم در عرصه داخل و هم در سیاست خارجی است. نکته مهم هم دقیقاً همینجاست؛ بیش از آنکه جهان اسلام به سیاستهای حمایتی پاکستان نیاز داشته باشد، این پاکستان است که به اسلام و حمایتهای سیاسی کشورهای اسلامی برای پیش برد نزاع ژئوپلتیک اش با هندوستان نیاز دارد!

ساموئل هانتینگتون در کتاب مشهور خود (برخورد تمدنها و بازسازی نظم جهانی) جهان اسلام را یک آگاهی بدون وحدت معرفی می کند، تمدنی متشکل از تعداد زیادی کشور مدعی که یک قدرت کانونی با قابلیت وحدت بخشی به این تکثر در میان آنها وجود ندارد. از همین رو طی چند دهه اخیر یکی از مدعیان رهبری جهان اسلام پاکستان بوده است، اما از نظر هانتینگتون این کشور قادر نیست چنین نقشی را ایفا کند چون که پاکستان کشوری کمابیش فقیر است و دچار فرقه گرایی شدید قومی و محلی است.

ضمناً پاکستان دارای سابقه بی ثباتی سیاسی بوده، در رابطه با هند نگرانی های امنیتی دارد که تا حدودی ناشی از علاقه این کشور به گسترش روابط با دیگر کشورهای اسلامی و قدرتهای غیرمسلمان مثل امریکا و چین می باشد (کتاب برخورد تمدنها و بازسازی نظم جهانی. ساموئل هانتینگتون. ترجمه محمدعلی حمیدرفیعی. ص 283) ناگفته پیداست که این کشور در جغرافیای سیاسی سر حد واقع شده (به قول هانتینگتون دقیقاً روی خط گسل فعال تمدنی) و تمام تلاش چنین کشورهایی با این موقعیت خطیر ژئوپلتیک، حفظ توازن و تعادل قوا بین جهان های متضادی است که در کرانه های آنها ایستاده اند.

3- روابط پر فراز و نشیب پاکستان و جمهوری اسلامی ایران الف؛ رقابت سیاسی بر سر افغانستان

علیرغم همکاری های جسته و گریخته دانشمندان پاکستانی (بویژه عبدالقدیر خان) طی چند دهه گذشته در توسعه صنعت اتمی ایران، نخستین آزمون جدی سیاست خارجی دو کشور در دهه 1990 رقم خورد؛ حول موضوع افغانستان! زمانی که پس از خروج شوروی از افغانستان و سرنگونی دولت دکتر نجیب در سال 1992 اسلام آباد تمام قد از ائتلاف مجاهدین جنوب (متشکل از گروههای اسلامگرای پشتون و در رأس آن تحریک طالبان و چریکهای عرب-افغان) و ایران از ائتلاف مجاهدین شمال (متشکل از گروههای اسلامگرای تاجیک تبار و شیعیان هزاره) حمایت کردند.

البته این رقابت با سیطره کامل طالبان بر خاک افغانستان به نفع پاکستان خاتمه یافت و ایران بدلیل حمایت از طرف بازنده جنگ (ائتلاف شمال) تا سال 2001 با یک تهدید امنیتی جدی در سراسر 945 کیلومتر مرز خودش با افغانستان روبرو بود. تهدیدی که در نهایت با مداخله ائتلاف بین المللی به رهبری امریکا در افغانستان و سرنگونی طالبان، خاتمه یافت. اینگونه بود که دو کشور موقتاً دست از رقابت سیاسی در افغانستان برداشتند و وارد یک دوره از همکاریهای اقتصادی مشترک شدند، همکاریهایی که مثل همان رقابت سیاسی دهه 1990 در نهایت به زیان ایران تمام شد.

ب؛ همکاریهای اقتصادی زیان بار

در دولتهای مرحوم هاشمی رفسنجانی و بعدتر خاتمی طرفین (البته با ابتکار ایران) تلاش کردند با تاسیس خط لوله صلح منابع عظیم گاز میادین نفتی خلیج فارس را از طریق خاک پاکستان به هندوستان برسانند. هدف طرف ایرانی این بود که با یک تیر چند نشان بزند؛ اول اینکه برای حفظ اتصال خود با قاره آسیا در شرایطی که افغانستان تحت کنترل امریکا و ناتو قرار داشت یک راه ترانزیت از طریق پاکستان با هندوچین برقرار کند. دوم اینکه جایگاه سیاسی و اقتصادی ایران را در جنوب آسیا و شبه قاره هند تثبیت کند.

سوم اینکه از طریق همکاریهای اقتصادی، واسطه بهبود روابط بین دو دولت متخاصم (پاکستان و هند) شود و نهایتاً با شکستن تحریمهای غرب از طریق احداث این خط لوله، یک قرارداد پرسود فروش انرژی را نیز نصیب اقتصاد ایران کند. اما متاسفانه با بدعهدی پاکستان تمام این رویاهای شیرین نقش بر آب شد.

احداث خط لوله 2700 کیلومتری که باید به ترتیب در قلمرو سرزمینی کشور ایران، پاکستان و هند انجام می گرفت از سال 2002 آغاز شد اما به جز ایران دو طرف دیگر به تعهدات خودشان عمل نکردند. احداث خط لوله فقط در ایران عملیاتی شد که هزینه اولیه سنگینی هم برای کشور بدنبال داشت. سال 2009 که پاکستانی ها وجود تحریمهای امریکا را بهانه کردند، ایران از احداث کامل خط لوله تا هند صرف نظر کرد و قرار شد صرفاً گاز ایران به پاکستان صادر شود و قرارداد جدیدی بین دو طرف منعقد شد که موعد پایان آن سال 2014 تعیین شد اما باز هم پاکستانی ها خُلف وعده نموده و از زیر بار تعهدات خودشان شانه خالی کردند. انعطاف طرف ایرانی تا آنجا بود که حتی سال 2019 در قرارداد بازنگری کردند به امید آنکه پاکستانی ها آن را اجرایی کنند، اما علیرغم این همکاری و کوتاه آمدن طرف ایرانی باز هم اسلام آباد پشت ایران را خالی کرد.

اکنون ایران مانده است و یک زیان 18 میلیارد دلاری ناشی از عدم همکاری پاکستان و دوندگی در محاکم بین المللی جهت استیفای حقوق از دست رفته اش (از جمله غرامت روزانه 1 میلیون دلار بدلیل تاخیر پاکستان در احداث خط لوله در داخل خاک خود) که تا امروز به نتیجه خاصی نرسیده است! نکته تاسف برانگیز در این قرارداد 25 ساله آن است که ایران 1100 کیلومتر خط لوله گازی خود را از سواحل خلیج فارس تا نقطه صفر مرزی با پاکستان طبق قرارداد تکمیل کرده اما طرف پاکستانی 700 کیلومتر خط لوله داخل خاک خود را احداث نکرده است.

اینکه این پروژه یِ شکست خورده، چند میلیارد دلار به بیت المال ضرر و زیان وارد کرده و هزینه عدم النفع این حاتم بخشی یک طرفه طی دو دهه گذشته برای اقتصاد ایران چقدر بوده است را فقط خدا می داند! اما خب ظاهراً سیاستمداران پاکستانی بعد از هر بار خنجر زدن از پشت (چه در حوزه سیاسی و چه اقتصادی)، مهارت بالایی در لفاظی های عوام پسندانه در عرصه بین المللی و نرم کردن دل دولتمردان ایرانی دارند!

ج- میزبانی از گروهکهای تروریستی و تجزیه طلب

اگر از آن قرارداد زیان بار خط لوله صلح و سیطره دوباره پاکستان بر افغانستان (از طریق حمایت مجدد از گروه طالبان در سال 2021) بگذریم، این کشور از دیرباز میزبان گروهک های تروریستی و تجزیه طلب مثل جندالله، جیش العدل، لشکر طیبه، القاعده، داعش خراسان و... نیز بوده و هست. گروههای تروریستی ای که در بحبوحه منازعات منطقه ای ایران با اسراییل یا امریکا بلافاصله از داخل خاک پاکستان به درون خاک ایران وارد می شوند و پس از انجام جنایات متعدد، دوباره به پناهگاههای امن خود در آن کشور بازمی گردند. تاکنون صدها سرباز و مرزبان بیگناه ایرانی در طول 909 کیلومتر مرز با پاکستان در جبهه مبارزه علیه ترانزیت موادمخدر و بویژه مقابله با گروهکهای تروریستی به شهادت رسیده اند اما برادران پاکستانی ظاهراً اعتنایی به این مسئله ندارند و علاقه ای به کنترل این قبیل فعالیتهای تروریستی هم نشان نمی دهند.

وقتی سال 1402 صبر نیروهای نظامی ایران لبریز شد و تلاش کردند پایگاههای تروریستها در خاک پاکستان را هدف حمله قرار دهند ناگهان ارتش پاکستان با یک حمله هوایی همه جانبه به شهرستان سراوان واکنش نشان داد. پاکستان با بمباران مناطق مسکونی، قتل 10 غیرنظامی و زخمی کردن تعداد زیادی زن و کودک نام خودش را به عنوان اولین کشوری که بعد از جنگ ایران و عراق به صورت رسمی به داخل خاک ایران تجاوز نظامی کرده است به ثبت رساند! تجاوز آشکاری که بامداد 28 دیماه سال 1402 با چند فروند جنگنده و اصابت تعداد زیادی موشک دوربرد همراه بود و البته دستگاه دیپلماسی ما هم زیرسبیلی موضوع را رد کرد، به نحوی که تقریباً می توانیم بگوییم این تجاوز را نادیده گرفت!

4- جنگ 12 روزه و بازی دوگانه ببرکاغذی بین ایران و امریکا

یکی از عجیب ترین فجایعی که لابه لای اخبار جنگ 12 روزه و تحولات پس از آن گم شد، حملات همزمان گروهک های تروریستی از داخل خاک پاکستان به شهرهای مرزی در استان سیستان وبلوچستان بود.

اقدامی که دقیقاً همان روزهایی رخ داد که وزارت خارجه پاکستان تجاوز اسراییل به ایران را محکوم می کرد. مشرق نیوز (رسانه نزدیک به نهادهای نظامی در ایران) پس از حمله جیش العدل به دادگستری زاهدان (در تاریخ 4 مرداد) مدعی همکاری و هماهنگی عوامل تجزیه طلب حاضر در خاک پاکستان با موساد شد و اینکه پیش از آغاز جنگ تحمیلی 12 روزه گروهک جیش العدل با گرفتن عکس هوایی و ساخت ماکت فرودگاه کنارک در منطقه دالبندی پاکستان، بارها عملیات تسخیر آن را تمرین کرده بودند! پرسش مهمی که مطرح می شود آن است که آیا این هماهنگی بین اوج گیری منازعه نظامی در روابط پرتنش ایران و اسراییل با حملات همزمان تروریستها از خاک پاکستان به شهرهای مرزی شرق کشور امری طبیعی است؟ دولت پاکستان چه اقدامات عملی و قاطعانه ای برای مهار این گروهک های تروریستی تاکنون انجام داده است؟ دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس برادران پاکستانی را؟

یک بخش اساسی از خیالبافی تحلیل گران ایرانی در موضع گیری هایشان در رابطه با پاکستان همین نادیده گرفتن فکتها و شواهد نقیض است. از یک سو در جریان جنگ 12 روزه و پس از آن بسیاری از تحلیلگران و حتی سیاستمداران ایران (مثل محسن رضایی) از آغاز اتحاد استراتژیک بین پاکستان و ایران (و حتی کره شمالی) علیه اسراییل و امریکا و حرکت نظم بین الملل به سوی جنگ جهانی سوم سخن می گفتند و از سوی دیگر دقیقاً در همان روزهای اوج جنگ (31 خرداد) ژنرال عاصم منیر فرمانده ارتش پاکستان به امریکا سفر و در کاخ سفید با ترامپ دیدار و گفتگو می کند! هرچند طرف پاکستانی دلیل این سفر را تشکر از ترامپ برای میانجی گری در بحران اخیر میان هند و پاکستان عنوان کرد اما اینکه حمله امریکا به تاسیسات هسته ای ایران دقیقاً یک روز بعد از این ملاقات با فرمانده ارتش پاکستان رخ می دهد باید برای تحلیل گران تیزبین معنادار باشد!

موضوع محکومیت تجاوز اسراییل به ایران از سوی دولت و مجلس پاکستان چنان توسط تحلیلگران و برخی سیاستمداران ایرانی بزرگنمایی و اغراق شد که صحبت از امکان وقوع جنگ جهانی سوم و حمله متقابل اتمی پاکستان به اسراییل در حمایت از ایران به میان آمد، خلاصه که شایعات آنقدر اوج گرفت که در نهایت وزیر امور خارجه پاکستان (محمد اسحاق دار) مجبور شد با یک موضع گیری رسمی به این قبیل شایعات پایان دهد و آب سردی روی آتش تند خیالبافان ایرانی بریزد. وزیر خارجه پاکستان، در واکنش به اظهارات محسن رضایی در مجلس ملی این کشور گفت: این کاملاً خبری غیرمسئولانه و دروغ است. خدا پاکستان را کشوری هسته ای قرار داده و بسیاری از کشورهای جهان از این بابت نگرانند.

جدایِ از سفر فرمانده ارتش پاکستان به واشنگتن (درست یک روز قبل از حمله امریکا به ایران) و درخواست جایزه صلح نوبل برای ترامپ از سوی نخست وزیر این کشور، نکته تامل برانگیزتر اما اهداء نشان عالی نظامی پاکستان در تاریخ 7 مرداد توسط رییس جمهور این کشور (آصف علی زرداری) به ژنرال مایکل کوریلا فرمانده مرکزی سنتکام و مسئول مستقیم حملات امریکا به ایران در جریان جنگ 12 روزه بود. آیا پاکستانی ها از این رفتار تناقض آمیزشان هدف خاصی را دنبال می کنند؟ بله، تامین منافع ملی کشورشان!

5- آنچه می توان از ببرکاغذی آموخت؛ توزان قوا و اولویت منافع ملی

بنا بر منطق رئالیسم همه بازیگران دولتی در صفحه شطرنج سیاست بین الملل یک هدف واحد را تعقیب می کنند و آن هم بیشینه ساختن منافع ملی و افزایش قدرت خودشان در جغرافیای سیاسی منطقه ای و بین المللی است. طبیعتاً برای افزایش قدرت در برابر سایر بازیگران رقیب، دولتها وارد بازی اتحاد و ائتلاف با سایر بازیگران پیرامون خود می شوند تا در برابر رقبا اقدام به ایجاد توازن قدرت کنند. پاکستان هم از این قاعده مستثنی نیست. عرصه سیاست بین املل عرصه هست هاست و نه عرصه باید ها، عرصه عقلانیت است و نه عرصه اخلاق و آرمانهای ایدئولوژیک. عقلانیت هم در ساده ترین تعریفش دیدن چیزهاست آنگونه که هستند، نه آنگونه که ما می خواهیم باشند ! پاکستان یک بازیگر واقع گرا و معقول در محیط آنارشیک بین الملل است که تلاش می کند از طریق تحبیب قلوب کشورهای اسلامی و عربی، هم از منافع پرسود اقتصادی برخوردار شود و هم در رقابت ژئوپلتیک با هند به تعادل و توازن قوای مطلوب خودش دست یابد.

این کشور به شکلی زیرکانه هم اتحاد استراتژیک خودش با امریکا و غرب را حفظ می کند، هم روابط متقابل نظامی با چین و روسیه دارد و هم با سیاستهای اعلانی و لفاظی های اسلام گرایانه تلاش می کند روابط حسنه ای با همسایگان مسلمان خودش داشته باشد. آیا تا به حال دیده اید که اسلام آباد مثلاً به سرکوب مسلمانان اویغور سین کیانگ توسط پکن اعتراض کند؟ یا سرکوب مسلمانان قفقاز توسط پوتین را محکوم کند؟

جدای از این مسائل مهمترین درسی که به زعم نگارنده این سطور سیاستمداران ایرانی می توانند از پاکستان بیاموزند جدیت و قاطعیت این کشور نه در برابر اسراییل یا امریکا که در برابر افغانستان است! پاکستان یک سیاست موثر و کارآمد هیدروپلتیک (سیاست آبی) طی چند دهه گذشته در برابر افغانستان در پیش گرفته است که مانع از سوءاستفاده مقامات کابل از اهرم فشار آب بر ضد پاکستان می شود. سیاستی که به نظر می رسد متاسفانه جزو اولویتهای دستگاه دیپلماسی ما نیست.

پاکستان هم مثل ایران سرچشمه بسیاری از رودخانه های مرزی اش در کوههای هندوکش افغانستان (حوزه آبریز کابل) قرار دارد. اتفاقاً حجم آبهایی که از کوههای داخلی افغانستان منشاء می گیرند و به پاکستان می ریزند بسیار بیشتر از حقآبه ایست که از افغانستان به ایران می ریزد! حقآبه ای که طی دو دهه گذشته افغانستانی ها با احداث سدها و بندهای متعدد (مثل سد کمال خان، سد کجکی فاز یک و دو، سد سلما، بعلاوه یک دو جین سد ریز و درشت خاکی دیگر) تقریباً به صفر رسانده اند. سدهایی که درست مقابل چشم مقامات ایرانی و حتی با سیمان و مصالحی که از ایران می خریدند ساخته شد.

افغانستان با پاکستان 2640 کیلومتر مرز مشترک دارد یعنی سه برابر مرز مشترکی که با ایران دارد، اما مقامات کابل هرگز موفق نشده اند سدهای عظیمی که نزدیک مرز با ایران ساخته اند را روی آبهای مرزی با پاکستان بسازد و بخش زیادی از قلمرو این کشور را عملاً خشک کنند! هرچند اخیراً طالبان بدنبال احداث چند بند و سد محدود در این مرز مشترک با کمک چین است اما مهمترین دستاورد مقامات پاکستانی طی دو دهه اخیر همین محدود کردن کابل در انسداد رودخانه های مشترک مرزی بوده است، موضوعی که سیاستمداران ایرانی متاسفانه تاکنون هیچ توفیقی در آن نداشته اند.

پاکستان که به خوبی متوجه تنگناهای ژئوپلتیک افغانستان به عنوان یک کشور محصور در خشکی است، از این اهرم فشار به خوبی برای مهار زیاده خواهی و قلدریهای سیاستمداران کابل نشین در موضوع حقآبه خود استفاده کرده است. اما ایران که معاهده رسمی و بین المللی با افغانستان برای کسب حقآبه خود دارد و طبق قرارداد سال 1973 بین تهران و کابل میزان حقآبه ایران از هیرمند 26 مترمکعب بر ثانیه تعیین شده، تاکنون نه تنها موفق به استیفای این حق قانونی خود نگردیده که حتی با تمسخر و کارشکنی عمدی طرف افغانی نیز در این زمینه روبرو بوده است. تنها سیاستمدار ایرانی که یک بار به صورت جدی و علنی درباره کارشکنی افغانها در واریز حقابه قانونی ایران صحبت کرد مرحوم رییسی بود که بلافاصله مقامات طالبان با تخلیه آب چند بشکه زردرنگ در بیابان ها اطراف سد کجکی، واکنش توهین آمیزی به یک مطالبه مشروع نشان دادند که البته باز هم طبق معمول دولتمردان ایرانی چشم خود را بر روی این اقدام بستند.

معیشت مردم پاکستان هم (مثل بخش اعظم مردم ایران) وابسته به اقتصاد کشاورزی است و میلیونها نفر در مناطق شمالی این کشور حیات و ممات شان وابسته به آب است، به همین دلیل مقامات این کشور در زمینه دفع تهدیدهایی که علیه منافع ملی شان در این زمینه وجود دارد با کسی شوخی ندارند. اسلام آباد از تمام اهرم فشارهای دیپلماتیک و غیردیپلماتیکی که در اختیار دارد برای دفاع از اقتصاد و معیشت مردم خودش استفاده می کند اما متاسفانه در ایران بدلیل صفر شدن واریز حقآبه قانونی از سوی طرف افغانی، نه تنها کشاورزی که عملاً امکان زندگی در چند استان شرقی مثل سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی ناممکن شده است. آنچه مقامات ایرانی باید از پاکستانی ها یاد بگیریند نه دانش اتمی یا لفاظی های اغراق آمیز این ببرکاغذی بالییودی در پرده سینمایِ سیاست بین الملل، که جدیت رهبران این کشور در تامین منافع ملی مردم خودشان در برابر قلدریهای آبی مقامات افغانستان است.

   
  

نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
آدرس وب:
عنوان:
نظر
  قبل از ارسال نظر آنرا ویرایش کرده و قواعد نگارش را در آن رعایت کنید.
لطفاً در مطالب خود اخلاق اسلامی و قوانین کشور را مد نظر داشته باشید.
نمایش نظرات کاربران در خبرها به معنای تایید آنها توسط سایت نیست.

  کد امنیتی:
 
6 شرط وزیر اسراییل برای نتانیاهو درباره پایان جنگ غزه
  6 شرط وزیر اسراییل برای نتانیاهو درباره پایان جنگ غزه
«بتسلییل اسموتریچ» وزیر دارایی رژیم صهیونیستی و رییس حزب «صهیونیسم دینی» در اظهاراتی تأکید کرد که در هر توافق احتمالی پیرامون پایان جنگ غزه،
چالش‌های ناتمام رشته پزشکی/ کلاس‌ها به صورت فله‌ای تشکیل می‌شود
  چالش‌های ناتمام رشته پزشکی/ کلاس‌ها به صورت فله‌ای تشکیل می‌شود
ما مجبوریم یک کلاس یک ساعت و نیمه را با 600 دانشجو برگزار کنیم، به طوری که نفرات آخر کلاس حتی استاد را نمی‌بینند؛
تحریم‌های ایران بازار ژاپن را ملتهب کرد
  تحریم‌های ایران بازار ژاپن را ملتهب کرد
رادیو تلویزیون ملی ژاپن از رکودشکنی قیمت طلا در بازار این کشور در پی تحریمهای ایران خبر داد.
فقره عجیب پاکستان و درسهای این «ببرکاغذی» برای سیاستمداران ایرانی!
  فقره عجیب پاکستان و درسهای این «ببرکاغذی» برای سیاستمداران ایرانی!
شهباز شریف، نخست‌وزیر پاکستان، در سازمان ملل دونالد ترامپ را «مرد صلح» و شایسته نوبل معرفی کرد؛ موضعی که نشان داد اسلام‌آباد در سیاست خارجی تنها منافع ملی خود را دنبال می‌کند،
پیام رهبر انقلاب به آیت‌الله سیستانی
  پیام رهبر انقلاب به آیت‌الله سیستانی
رهبر انقلاب خطاب به آیت‌الله سیستانی صادر کرد.
تیگو 8 جدید چه مشخصاتی دارد؟
  تیگو 8 جدید چه مشخصاتی دارد؟
چری تیگو 8 جدید با طراحی مدرن و کابین پنج‌نفره رونمایی شد.
هشدار: دانش‌آموزان در مصرف این نوشیدنی احتیاط کنند
  هشدار: دانش‌آموزان در مصرف این نوشیدنی احتیاط کنند
مدیرکل فرآورده‌های غذایی و آشامیدنی سازمان غذا و دارو، نسبت به افزایش مصرف کافیین در میان دانش‌آموزان هشدار داد و گفت: مصرف بیش از حد کافیین باعث اختلال خواب،
«جناب خان» به مهمانی جدید رفت
  «جناب خان» به مهمانی جدید رفت
رخدادهای اخیر درباره عروسک محبوب «هزار و یک»، شائبه‌هایی درباره واگذاری حقوق مادی آن به وجود آورده است.
تأکید رگولاتور ارتباطی بر نقش آینده‌ساز همراه اول در اقتصاد دیجیتال
  تأکید رگولاتور ارتباطی بر نقش آینده‌ساز همراه اول در اقتصاد دیجیتال
در جریان بازدید رییس سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی از سالن اختصاصی همراه اول در الکامپ 1404، بر جایگاه این اپراتور به‌عنوان بازیگری آینده‌ساز در مسیر توسعه اقتصاد دیجیتال کشور تأکید شد.
طرز تهیه کوایندیم؛ دسر طلایی برزیل با طعمی درخشان
  طرز تهیه کوایندیم؛ دسر طلایی برزیل با طعمی درخشان
دسر کوایندیم دسر مشهور و محبوب کشور برزیل است که بافتی نرم و طعمی درخشان دارد.
منبع اصلی بی ثباتی در خاورمیانه
  منبع اصلی بی ثباتی در خاورمیانه
موج خشم جهانی علیه رفتارهای اسراییل در غزه به اوج رسیده و برخی دولت‌های غربی به شناسایی رسمی فلسطین روی آورده‌اند، در حالی‌که حمله اسراییل به قطر نگرانی عمیق دولت‌های عربی را برانگیخته است.
کشف گنج طلای 1400 ساله با دستگاه فلزیاب!
  کشف گنج طلای 1400 ساله با دستگاه فلزیاب!
گنجینه‌ای خیره‌کننده از سکه‌های طلای بیزانسی و جواهرات 1400 ساله در اطراف دریاچه جلیل کشف شد؛ یافته‌ای که می‌تواند اسرار تازه‌ای از اقتصاد و زندگی مردم عصر بیزانس را فاش کند.
  پربیننده ترین اخبار       
  تعطیلی پنجشنبه‌ها قطعی شد؟
  آخرین وضعیت پرونده قتل کودک 9 ساله‌ رشتی
  ببینید؛ رفتار وحشیانه گورخر با یک پوکوی تازه متولد شده
  قیمت طلا امروز دوشنبه 7 مهر؛ بازار آرام گرفت
  زیدآبادی: سعید جلیلی در بازی عینی قدرت پیروز شده/ پزشکیان هنوز متوجه داستان نشده است!
  اعدام یک متهم به جاسوسی اسراییل/ بهمن چوبی که بود؟
  ببینید؛ بلندقدترین الاغ جهان معرفی شد
  مبلغ سود سهام عدالت بالاخره مشخص شد
  ایران به سازمان ملل اعتراض کرد/ هشدار ایروانی به رییس شورای امنیت!
  حمید لولایی جواب داد؛ برسه به دست ناهید
  گلایه شریعتمداری: لااقل به این پیشنهاد من عمل کنید!/ فرمول برخورد «زدی ضربتی، ضربتی نوش کن‌» باشد
  قیمت دلار امروز دوشنبه 7 مهر 1404
  هشدار رسانه اسراییلی/ اگر جنگ فرسایشی رخ دهد بیش از ایران متضرر می‌شویم
  کف قیمت خودرو به 600 میلیون رسید
  قیمت روز خودرو | جدول جدید امروز
  پیش بینی آینده دیپلماسی میان ایران و غرب در عصر پساتحریم
  بیانیه جدید موهان باگان علیه سپاهان و ایران!
  سود ثبت‌نام طرح فروش ایران‌خودرو چقدر است؟
  شمارش معکوس برای بمب ساعتی پرسپولیس
  کودتای زیرپوستی علیه وحید هاشمیان در پرسپولیس؟
© شبکه خبری سرنویس 1404

All rights reserved