سعید نیاکوثری، مجمع سازمان ملل و نمایندگانی که هرساله می آیند تا سرنوشت میلیاردها انسان در جغرافیای زمین را تعیین کنند. شعارها همه عاری از عمل و خط و نشان ها در رقابتی شدید پر رنگ تر. اما آنسوتر از این قلیل مساحت ناچیز زمین، زمان شاهد واقعیتهای تلخ جنابتهایی است که با اشاره همین مدعیان حقوق بشر از اندک مجال زیستن محروم و فریاد دادخواهی شان تا پشت دیوارهای سازمان ملل و سد غرور و خودخواهی ددمنشانی که متوهم جهان اول بودن، آتشبارهای جنگی شان پروایی از جنایت جنگی ندارد و گداخته های آتش جنگشان بی رحمانه کودکان زنان و مردان بی گناه غزه را به کام می گیرد. گرگهای بر سریر قدرت نشسته و پنجه های تیزشان که خون ملت ها از آن می چکد، برق دندان های تیزشان، بی شرمانه مهر محکومیت بر سرنوشت قربانیان جنگ می زنند و همچنان بر طبل جنگ می کوبند. مرزها آن سوتر اما بوی مرگ از چادرهای آوارگان بر می خیزد و گرسنگی بر پیکر نحیف کودکان شلاق می زند غزه خالی از آواز چلچله ها اما پر از غرش موشک ها سوخته در آنش شرارت و جنگ هر روز مرگ را در میان مردم بی پناه تقسیم می کند. تاریخ بیزار از آنچه می بیند، کتاب زمان را ورق می زند و شرمسار از آنچه برصفحه می نگارد. ماشین های لوکس. بادیگاردهای کهنه کار و نمایندگان کشورهایی که می آیند تا در فرصت سالانه، از تریبون سازمان ملل فریادی باشند در رثای ملتهای مظلومشان یا عربده ای بر رذالت ابلیس صفتانه شان… معترضین جنگ ایستاده در خیابانهای منتهی به مقر سازمان ملل، پرچم هایشان نماد مظلومیت بشریت و بغض نهفته در فریادشان، دادخواهی کودکان معصومی که سهم شان از جهان کودکی آوارگی است و حسرت آغوش گرم مادر سرگردان در میان تل آوارها، خوابشان آشفته، پای برهنه بر زمینی که دیگر امن نیست و سرزمینی که دیگر جز خون و آتش نشانی از آن نیست. جهان خشم می خروشد و فریادهای اعتراض *هووووویی* می شود به هنگام خروج از سرسرای اصلی سالن سازمان ملل در رسوایی مردی که مدال افتخارش خون هزاران فلسطینی بی گناه است و دستهای جنایتی که از آستین اقتدارش بیرون و بی اعتنا به فجایع جنگ و غزه سوخته در آتش کینه او. از زبان یاوه گویش، شراره اعتراض به 150 کشوری که فلسطین مظلوم را به رسمیت شناخته اند. دستهایش کوتاه از وصول اهداف جنگی اما مشت هایش محکم بر طبل جنگ و در همان حال که راکتهای جنگی اش خون هزاران بی گناه بر خاک زمین می ریزد، از صلح و آرامشی سخن می گوید که با جنگ و وحشیگری حاصل می شود کارنامه سیاسی او پرونده سیاهی است در دست تاریخ که خون کودکان غزه از آن می چکد. قباحت حرفهایش انچنان که هم پیمانانش نیز تاب یاوه گویی هایش نمی آورند و جلسه را ترک می کنند. افعی قدرت بی پروا از لعن تاریخ، مست قدرت نظامی و ابزارهای جنگی متوهم چنگ اندازی بر جغرافیای غزه، دلخوش به تریبون سازمان ملل از حقی سخن می گوید که باطلی بیش نیست پشت دیوارهای بلند سازمان ملل، وجدانهای بیدار فریادهای اعتراضشان بلند تر و کوبنده تر. نتانیاهو چگونه متوقع حضور نمایندگان ملت ها در سخنرانیش است آنگاه که اینگونه بی پروا از شرافت جنایت می کند؟ |