وزیرخارجه پیشین جمهوری اسلامی ایران با اشاره به اینکه هنوز فرصت برای دیپلماسی در پرونده هسته ای ایران است، گفت: گزینه هایی مثل تشکیل کنسرسیوم، تجدید همکاری ایران با آژانس، آغاز مذاکرات میان ایران و سه کشور اروپایی به علاوه روسیه و چین و شاید در ادامه پیوستن آمریکا به این روند، همچنان روی میز هستند و می توانند بررسی شوند اما به شرط آنکه اروپا دست از ریاکاری بردارد. به گزارش ایرنا، محمدجواد ظریف وزیرخارجه پیشین کشورمان شامگاه پنجشنبه 3 مهرماه در سخنانی در نشست انجمن کنترل تسلیحات در واشنگتن که به صورت آنلاین و از تهران صورت گرفت به بیان مواضع و دیدگاه های خود پیرامون وضعیت برنامه هسته ای ایران و بن بست مذاکراتی پیرامون آن پرداخت. محمدجواد ظریف در بخش پرسش و پاسخ این نشست با اشاره به اینکه اروپا نباید و نمی تواند خود را در جایگاه طلبکار در پرونده برجام فرض کند تاکید کرد که هنوز فرصت برای دیپلماسی وجود دارد. مشروح این پرسش و پاسخ را در زیر می خوانید: به احتمال قریب به یقین سه کشور اروپایی مکانیسم اسنپ بک برای بازگشت خودکار تحریم های شورای امنیت علیه ایران را فعال خواهند کرد و در اینصورت، شرایط پیش روی ایران و اروپا در مذاکرات هسته ای را چگونه می بینید؟ کشورهای اروپایی شرط هایی گذاشته بودند. آقای عراقچی معتقد است که با امضای توافقی با آقای گروسی، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی و همچنین با پیشنهاد ادامه مذاکرات، این شروط را برآورده کرده است. فراموش نکنیم که مذاکرات در جریان بود اما ایالات متحده با حمله نظامی به ایران در حقیقت به این مذاکرات شلیک کرد. من نمی دانم اروپا دقیقاً به دنبال چیست. نتیجه رفتار اروپا فقط این خواهد بود که خودش را از جایگاه یک شریک معتبر در مذاکرات محروم کند. به نظر من، به راحتی می توان بر اساس پیشنهادهای ایران پیش رفت و در جریان مذاکرات اصلاحاتی هم انجام داد، مشروط بر اینکه اروپا از این موضع خودبرتربینی و ریاکاری دست بردارد و بپذیرد که در این میان مقصر بوده است. تروییکای اروپایی نباید خود را تنها گروه یا تنها سه کشوری بداند که به برجام پایبند مانده اند. آنها خودشان برجام را از بین بردند، چرا که پس از خروج ترامپ از توافق، به تعهداتشان پایبند نماندند. آنها 11 تعهد به ایران داده بودند اما حتی یکی از آنها را هم عملی نکردند. آنها باید پاسخگوی این رفتار باشند و به جای گرفتن ژست اخلاقی، به آینده نگاه کنند و ببینند از این مسیر چه منافعی می توانند کسب کنند. از نظر حقوقی هیچ توجیهی برای بازگرداندن مکانیسم ماشه ندارند. البته از نظر سیاسی می توانند این کار را بکنند، همان طور که قبلاً هم با فشار آوردن به کشورها توانستند در شورای امنیت رای جمع کنند. اما از نظر حقوقی و اخلاقی هیچ مشروعیتی برای بازگرداندن قطعنامه های شورای امنیت ندارند. من معتقدم همچنان گزینه هایی مثل تشکیل کنسرسیوم، تجدید همکاری ایران با آژانس، آغاز مذاکرات میان ایران و سه کشور اروپایی به علاوه روسیه و چین و شاید در ادامه پیوستن آمریکا به این روند، همچنان روی میز هستند و می توانند بررسی شوند. در صورت فعالسازی مکانیسم اسنپ بک، واکنش هایی چون خروج ایران از NPT یا پایان همکاری با آژانس مطرح است. شما درباره این دو گزینه چه نظری دارید؟ واقعیت این است که استدلال کسانی که بر ادامه همکاری بیشتر با آژانس تاکید دارند، امروز بسیار ضعیف شده است. بعد از خروج ترامپ از برجام، ایران یک سال کامل به طور تمام عیار با آژانس همکاری کرد و همه تعهدات برجامی خود را اجرا نمود. این استدلال که ایران باید به طور یک طرفه به چنین توافقی پایبند بماند، نه در افکار عمومی و نه در مجلس که هیچ گاه روی خوشی به برجام و این قبیل تعهدات ایران نشان نداده است، دیگر خریداری ندارد. نمی خواهم آنها را سرزنش کنم؛ زیرا واقعیت این است که کارنامه آمریکا و اروپا در عمل به تعهداتشان یک کارنامه مملو از شکست های پی درپی است. خروج یا حتی اعلام خروج از NPT به معنای ساخت بمب نیست؛ بلکه به این معناست که ایران نمی خواهد در یک توافق کاملاً یک طرفه باقی بماند. من این اقدام را تأیید نمی کنم، اما قابل درک است؛ زیرا در عین حال 90 روز فرصت برای مذاکره فراهم می کند. بنابراین من معتقدم در هر دو حالت، چه ایران سطح همکاری کامل با آژانس را کاهش دهد و چه اطلاعیه خروج از NPT را ارسال کند، ما هنوز زمان برای مذاکره خواهیم داشت. بسیاری در آمریکا گفته اند که مکانیسم ماشه پایان دنیا نیست؛ همان طور که ارسال اطلاعیه خروج از NPT هم پایان دنیا نخواهد بود. من فکر می کنم طرف مقابل بسیار کمتر از ایران توجیه دارد که قطعنامه 2231 را نقض و برگرداند، در حالی که ایران طبق ماده 10 پیمان NPT می تواند استدلال کند که از حق قانونی برای خروج برخوردار است. تأسیسات هسته ای ایران بمباران شده، حسن نیت ایران نادیده گرفته و توافقش نقض شده است. بنابراین ایران از نظر حقوقی می تواند بگوید که طبق ماده 10 حق ارسال اطلاعیه خروج را دارد و حتی در این صورت نیز سه ماه فرصت برای مذاکره وجود خواهد داشت. شما در مقاله ای در گاردین پیشنهاد تشکیل کنسرسیوم هسته ای میان کشورهای منطقه به اسم مناره را داده اید. اندکی درباره این طرح و جزییات آن توضیح دهید؟ کارهایی که می توان هم زمان انجام داد، دو مورد است: اول، ایجاد یک رژیم سخت گیرانه عدم اشاعه که شامل نظارت های متقابل جدی کشورهای منطقه بر یکدیگر باشد؛ به این معنا که نمایندگان و کارشناسان همین کشورها بر تعهدات هسته ای یکدیگر نظارت کنند. مشابه چنین سازوکاری بین آرژانتین و برزیل وجود دارد و می تواند در خاورمیانه هم برقرار شود. دوم، گسترش همکاری های هسته ای. کشورهای مختلف منطقه برنامه های هسته ای متفاوتی دارند. ایران توانایی غنی سازی، دانش و فناوری مربوط به آن را دارد؛ دیگران توانمندی ها و تخصص های دیگری دارند. ما می توانیم بر اساس سطح تخصص، توان مالی و دیگر سازوکارها، یک کنسرسیوم ایجاد کنیم؛ نه فقط برای غنی سازی و تولید سوخت، بلکه حتی برای تحقیقات در حوزه همجوشی (Fusion). من معتقدم آینده انرژی هسته ای در همجوشی است و ما می توانیم با عربستان سعودی و دیگر کشورها در این حوزه همکاری کنیم. وقتی معاون رییس جمهور بودم، ایده هایی مطرح شد ـ از جمله توسط برخی شرکت های آمریکایی ـ که می توانیم در قالب یک همکاری سه جانبه میان ایران، عربستان و آمریکا در زمینه تحقیق و توسعه در حوزه همجوشی وارد عمل شویم. همان طور که می دانید، ایران فقط در حوزه غنی سازی توانمند نیست؛ بلکه در حوزه های مختلف فناوری هم توانایی بالایی دارد. خود ایلان ماسک اذعان کرده که بهترین مهندسان و برنامه نویسان، ایرانی هستند. ما در ایران یک منبع عظیم دانش و ظرفیت فناورانه داریم، برخی کشورهای دیگر سرمایه مالی دارند، و برخی دیگر توان علمی خاصی دارند. اگر این منابع را کنار هم بگذاریم، می توانیم اعتمادسازی کنیم، نظارت های متقابل برقرار نماییم و همزمان بر عدم اشاعه و ایجاد منطقه عاری از سلاح های کشتار جمعی در خاورمیانه تاکید داشته باشیم. |