فرارو- آخرین نمونه از عروسی های مجلل سلبریتی ها، مراسم ازدواج محمد نادری بود؛ تنها چند روز پس از جشن ازدواج کامران تفتی و متین ستوده. به گزارش فرارو، مدتی است ویدئوهایی از مراسم ازدواج سلبریتی ها و برخی چهره های سینمایی در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود. این اتفاق در شرایطی رخ می دهد که بسیاری از تالارهای عروسی خالی مانده اند و آمار ازدواج در کشور روندی کاهشی دارد. این مراسم های مجلل می تواند برای جوانانی که به مجردی برای ابد یا تجرد قطعی فکر می کنند، پیام های متفاوتی داشته باشد. چطور می توان با تفکری انتقادی به این مراسم ها نگریست و نه تنها جنبه منفی آن بلکه ابعاد مثبتش را برای یک زندگی واقعی در نظر گرفت؟  سید کمیل حسینی، جامعه شناس فرهنگی در این زمینه به گفت وگو با فرارو پرداخت: غریزه ای که پاسخ داده نشود، منجر به انحرافات اجتماعی می شود/ حاکمیت و فضای فرهنگی در تسهیل ازدواج سهیم اند سید کمیل حسینی به فرارو گفت: ما در شرایطی زندگی می کنیم که طبق برخی آمارهای اخیر، حدود 17 میلیون مجرد در سن ازدواج وجود دارد. این آمار نشان می دهد با معضلی جدی روبه رو هستیم؛ چرا که بسیاری از نیازهای جنسی، عاطفی، فکری و غریزی که باید در بستر خانواده تأمین شود، برآورده نمی گردد و همین امر آسیب هایی را به زندگی فردی و اجتماعی وارد می کند. او افزود: غریزه ای که پاسخ داده نشود، می تواند به جلوه گری های افراطی، خشونت و انواع انحرافات تبدیل شود که در نهایت به زیان جامعه خواهد بود. برای مواجهه با این وضعیت، یکی از راهکارها تسهیل شرایط ازدواج است. این تسهیل هم به تلاش حاکمیت برای فراهم کردن مسکن، شغل و آموزش های لازم برای زندگی بستگی دارد، و هم به فضای فرهنگی جامعه. او یادآور شد: برخی مراسم و تجملات غیرضروری باید کنار گذاشته شوند تا امکان ازدواج برای طبقات مختلف فراهم شود. در حالی که برای بخشی از جامعه این فرهنگ سازی صورت گرفته، اما برای اکثریت جوانان در سن مناسب، چنین امکانی وجود ندارد. از هزینه های بالای برگزاری مراسم عروسی گرفته تا تهیه جهیزیه، همگی موانعی جدی محسوب می شوند.اگر گروهی از جامعه به این وضعیت دامن بزنند، عملاً موجب تداوم یک آسیب اجتماعی خواهند شد و مسأله ازدواج همچنان حل نشده باقی می ماند. چنین الگویی توقعات را بالا می برد، مقایسه ها را سخت تر می کند و در نهایت ممکن است برخی جوانان به این نتیجه برسند که ازدواج برایشان دست نیافتنی است. صرف آگاهی داشتن از تاثیرپذیری، به معنای پیشگیری نیست/ماجرا به برداشت های آگاهانه ختم نمی شود این جامعه شناس گفت: اخیراً در کشورهای اروپایی پژوهش هایی درباره فضای مجازی انجام شده است. در این تحقیقات به موضوع انتظارات و تصاویری که زنان از بدن خود دارند و احساس نارضایتی ناشی از آن اشاره شده بود. در همان کشورها برای کنترل این وضعیت، تمهیداتی نیز در نظر گرفته شد. او افزود: نکته اینجاست که صرفِ آگاهی داشتن از چنین تأثیراتی، لزوماً به معنای پیشگیری از آن ها نیست. در یک پژوهش میدانی، وقتی از جوانان درباره میزان تأثیرگذاری سلبریتی ها پرسیده شد، بسیاری گفتند: ما انتخاب می کنیم که از چه کسی پیروی کنیم؛ اگر سلبریتی را دوست داریم به معنای آن نیست که همه ابعاد او را بپذیریم. این نوع رفتار، آگاهانه است. اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود؛ چراکه در سطح ناخودآگاه، تأثیرات متفاوتی شکل می گیرد. تصویر بازنمایی شده در ناخودآگاه کار خود را انجام می دهد/ پیام ناخودآگاه می تواند بر معیارهای انتخاب من در آینده اثر بگذارد حسینی گفت: ممکن است فردی هیچ علاقه ای به یک سلبریتی نداشته باشد، اما همچنان تحت تأثیر او قرار گیرد؛ زیرا رسانه ها پیام هایی ناخودآگاه منتقل می کنند که نیازی به آگاهی ما ندارند. فرض کنید تصویر یک سلبریتی روی بیلبورد شهر باشد. شاید از نظر من چهره اش جذاب نباشد، اما در ناخودآگاه این پیام شکل می گیرد که لابد در نگاه دیگران زیباست که تصویرش در این جایگاه قرار گرفته. در نتیجه، هرچند سلیقه من چیز دیگری است، اما همین پیام ناخودآگاه می تواند بر معیارهای انتخاب من در آینده اثر بگذارد.برای نمونه، ممکن است پیام آشکار یک تبلیغ فروش یک پالتو باشد، اما پیام پنهان آن بازتاب چهره یا اندام فردی است که آن پالتو را نمایش می دهد. او به موضوع مراسمات ازدواج بازگشت و اشاره کرد: در موضوع ازدواج نیز چنین اتفاقی رخ می دهد. شاید در ظاهر دنبال مراسم های سنگین نباشیم، اما وقتی این نوع مراسم به شکل گسترده تبلیغ و بازنمایی می شود، در ذهن ما پیامی شکل می گیرد که لابد بخشی از جامعه توان برگزاری چنین مراسمی را دارد یا شاید این کار ارزشمند است اما من امکانش را ندارم. بنابراین حتی اگر موضع ما در ظاهر متفاوت باشد، تصویر بازنمایی شده در ناخودآگاه کار خود را انجام می دهد. پیام مثبت این مراسمات اثبات اهمیت خانواده است/ نباید با پلیس بازی جلویشان را بگیریم/ جریان پویایی جامعه خود را بازسازی می کند این جامعه شناس فرهنگی گفت: این تصاویر از مراسم ها می توانند جنبه های مثبت هم داشته باشند. برای مثال، وقتی سلبریتی ای مانند محمدرضا گلزار ازدواج می کند، پیامی به جامعه منتقل می شود که خانواده مهم است و دنیا صرفاً محدود به روابط ناپایدار نیست. حتی افرادی که تمکن مالی بالایی دارند، تشکیل خانواده را باارزش می دانند. این هم بخشی از پیام های ناخودآگاه چنین تصاویر است که می تواند مثبت باشد.بنابراین، نباید برای جلوگیری از پیام های ناخودآگاه به سمت محدودسازی، پلیس بازی یا جلوگیری از انتشار این تصاویر و برگزاری این نوع مراسم ها رفت. این ها مسائلی هستند که در جریان پویایی اجتماعی باید تجربه و طی شوند تا جامعه بتواند خود را بازسازی کند. سلبریتی محبوب است که در بزنگاه تاریخی در کنار توده مردم بایستد او افزود: وقتی درباره این موضوع صحبت می کنیم، در واقع به این معناست که باید به همه ابعاد ماجرا توجه داشته باشیم. به نظر می رسد سلبریتی هایی که ماندگاری و محبوبیت بیشتری پیدا می کنند ـ نه صرفاً شهرت ـ همان هایی هستند که در بزنگاه های تاریخی توانستند در کنار توده مردم بایستند. آن ها می توانستند مراسم های پرزرق وبرق برگزار کنند و جوانان را دچار افسوس کنند، اما برخی مسیر دیگری را انتخاب کردند و در یک فضای ساده و عادی نشان دادند که من هم مثل شما هستم؛ حتی اگر ثروت داشته باشم، باز می خواهم شبیه شما زندگی کنم. این همان هنر یک سلبریتی است؛ اینکه بداند چگونه رفتار کند. سلبریتی ها نمره پایینی از مردم گرفته اند/ فالو کردن یک سلبریتی لزوماً به معنای پیروی از او نیست/ باید تفکر انتقادی را بیاموزیم این کارشناس مسائل فرهنگی گفت: پیمایشی با عنوان بینش ها و نگرش های ایرانیان انجام شده بود که در بخشی از آن به موضوع سرمایه اجتماعی گروه های مختلف جامعه از جمله روحانیت، سلبریتی ها، پزشکان و دیگر اقشار پرداخته شد. نتایج نشان داد یکی از پایین ترین نمرات مربوط به سلبریتی هاست. این به آن معناست که برخلاف تصور رایج، جامعه در سطح خودآگاه تمایل چندانی به سلبریتی ها ندارد . او تاکید کرد: فالو کردن یک سلبریتی لزوماً به معنای پیروی از او نیست و گاهی صرفاً ناشی از کنجکاوی است. بنابراین نمی توان گفت سلبریتی ها تماماً الگوی زندگی طرفدارانشان به شمار می آیند.از سوی دیگر، امکان ایجاد آگاهی بیشتر در جامعه نسبت به این مسئله وجود دارد و در همین مسیر، آموختن و تقویت تفکر انتقادی ضرورتی اساسی است. نیاز به ایجاد ممنوعیت نیست، جامعه خود به ذوق و درک می رسد/ باید خلا و کمبودها پر شود/ باید سواد رسانه ای ایجاد شود حسینی گفت: تفکر انتقادی باید از دوران کودکی آموزش داده شود. در این فضا، تفکر نقاد به ما می آموزد که هر آنچه می بینیم را بی چون وچرا باور نکنیم. آنچه مشاهده می کنیم ممکن است تنها بخشی از زندگی یک فرد باشد و ما از دیگر ابعاد آن باخبر نباشیم.در کنار آن، تفکر خلاق نیز اهمیت دارد. در این نوع نگاه، ذهن نباید تنها بر یک بُعدی که برجسته سازی شده متمرکز شود؛ بلکه باید ابعاد دیگر را نیز در نظر گرفت، آن ها را تصور کرد و ساخت. او تاکید کرد: به تعبیری، نیازی به ایجاد ممنوعیت نیست؛ بلکه جامعه باید به سطحی از ذوق و درک برسد که مسائل را خود دریابد. چه بسا دخالت بیرونی، مسئله را پیچیده تر کند. اما در فضای ایجابی می توان گام های مؤثری برداشت: از آموزش های هدفمند گرفته تا ایجاد زمینه های اشتغال، استعداد یابی و معنا دادن به زندگی. این اقدامات کمک می کند افراد دچار خلأ و کمبود نشوند و زمانشان به شکلی درست پر شود؛ تا دیگر نیازی به پناه بردن به رسانه یا صرفاً دنبال کردن افراد در فضای مجازی نداشته باشند.در نهایت، آن ها باید سواد رسانه ای و سواد محتوایی پیدا کنند. اگر محدودیت حاکمیت برپایه منطق باشد جامعه حمایت می کند/ دوره افول اینستاگرام آمده این جامعه شناس گفت: اگر جامعه به این نتیجه برسد که حاکمیت با هوشمندی و بر پایه منطقی مشخص محدودیت هایی ایجاد می کند، همراهی بیشتری نشان خواهد داد. برای نمونه، در برخی کشورها قانونی تصویب شد که اگر فردی از فیلتر برای تصاویر خود استفاده می کند، باید آن را اعلام کند. این کار باعث می شود حس نارضایتی از چهره واقعی کاهش یابد. او افزود: از سوی دیگر باید توجه داشت هر رسانه ای دوره ی اوج و افول دارد. به نظر می رسد اینستاگرام نیز مانند بسیاری از رسانه های دیگر در حال ورود به دوره افول است. هیجان استفاده از آن به مرور کمتر می شود، هرچند نه به طور کامل. زمانی بلوتوث رایج بود، اما امروز کارکرد آن تغییر کرده است . او اشاره کرد: همچنین جامعه نیز به سمتی حرکت می کند که تمام زندگی خود را صرف تماشای زندگی یک بلاگر نکند یا فقط با آن اوقات فراغت را پر نسازد. بلکه استفاده از این فضا بیشتر برای رفع نیاز مشخص خواهد بود. این تغییر رفتاری به تدریج و هوشمندانه تر در حال رخ دادن است. صدا و سیما محفلی شده/ کارشناسان صداوسیما از یک جریان فکری مشخص اند/ سبک زندگی ترویجی همه مردم را نمایندگی نمی کند حسینی گفت: در این میان باید اشاره کرد که صدا و سیما به دلیل غلبه یک رویکرد خاص، به فضایی محفلی تبدیل شده و نتوانسته رسانه ملی به معنای واقعی باشد. کارشناسانی که در صدا و سیما حضور دارند، عموماً متعلق به یک جریان فکری مشخص هستند و سبک زندگی ای که تلاش می شود ترویج شود، همه ایرانیان را نمایندگی نمی کند. در واقع، صدا و سیما خودآگاه نخواسته رسانه ای برای همه باشد یا بازتاب دهنده ی همه اقشار مردم باشد. همین مسئله باعث ایجاد فاصله ی جدی میان آنچه صدا و سیما عرضه می کند و آنچه در کف جامعه جریان دارد، شده است. او یادآور شد: مقایسه کنید برنامه هایی را که تهیه کنندگان صدا و سیما در پلتفرم های دیگر می سازند؛ با وجود محدودیت ها، آن آثار موفق تر از تولیدات خود صدا و سیما عمل می کنند. این موضوع نشان دهنده ضعف در ساختار فکری مدیران صدا و سیماست. آن ها نتوانسته اند سرمایه اجتماعی لازم را برای سازمان فراهم کنند یا اولویتی برای آن در ذهن جامعه ایجاد کنند. همچنین نمایندگی از اقشار و گروه های مختلف به خوبی در صدا و سیما دیده نمی شود. وقتی مخاطب احساس تعلق به فضا نکند از آن دور می شود/ صداوسیما از سلبریتی ها برای دادن پیام اخلاقی استفاده می کند او ادامه داد: وقتی مخاطب احساس کند آنچه در صدا و سیما گفته می شود متعلق به او نیست، دیگر آن را روشن نمی کند. اگر این فضا حس تعلق ایجاد نکند، مخاطب خود را از آن دور می کند. خاموش کردن تلویزیون و نداشتن مرجعیت برای آن، پیامدهای متعددی در ابعاد مختلف اجتماعی دارد. این جامعه شناس گفت: در چنین شرایطی، پرسش مهم این است که حاکمیت چگونه می تواند سلبریتی ها را به درستی معرفی کند، در حالی که مرجعیتی در صدا و سیما وجود ندارد. می توان از سلبریتی ها به عنوان ابزاری برای ایجاد همبستگی اجتماعی بهره گرفت، اما نباید آن ها را بیش از اندازه بزرگ کرد. گاهی از سلبریتی خواسته می شود پیام اخلاقی به مردم بدهد یا به عنوان الگو معرفی شود تا ناخودآگاه به جامعه بگوید چطور باشید . اما این پیام می تواند بدون بزرگ نمایی نیز منتقل شود؛ به شکلی که سلبریتی صرفاً به عنوان فردی شبیه مردم و در متن جامعه دیده شود. او در نهایت گفت: نحوه مواجهه، نوع پرسش ها و حتی میزان سن در رسانه می تواند بر ساخت چهره ی او تأثیر بگذارد. بنابراین باید با هوشمندی عمل کرد؛ به جای مرجعیت دادن به سلبریتی ها، از آن ها در حد و اندازه ی واقعی شان استفاده شود. |