فرارو- فریدون مشیری، شاعر معاصر ایرانی است. او یکی از معروف ترین و مهم ترین چهره های ادبی معاصر ایران است که قسمت اعظم فعالیتش را در سال های پیش از انقلاب انجام داد. به گزارش فرارو، مشیری یکی از اولین افرادی بود که به شیوه نیما یوشیج شروع به شعرگفتن کرد. او سال ها در رادیو و دیگر مطبوعات ایران مشغول انجام کارهای فرهنگی بود. از فریدون مشیری به عنوان یکی از چهره های مهم فرهنگی و هنری معاصر ایران یاد می شود. زندگی فریدون مشیری فریدون مشیری در 30 شهریور 1305 متولد شد. خانواده مشیری از خانواده های اصیل و صاحب منصب در ایران بودند. پدربزرگ مادری او، از اشراف زادگان قاجار و همچنین از اولین نمایندگان شورای ملی بود. پدر او، ابراهیم مشیری، کارمند اداره پست تهران بود و دایی اش، فضل الله بایگان، از کارگردانان و منتقدان پیشرو سینما و تئاتر ایران به شمار می رود. سال های ابتدایی زندگی مشیری، به دلیل اشتغال پدرش در اداره پست، در سفر گذشت. او پس از گذراندن سال های ابتدایی تحصیلش در تهران، به همراه خانواده به مشهد رفت و چند سالی را ساکن مشهد بود. در نهایت و پس از چند سال مجددا به تهران برگشت و بخشی از دوره دبیرستان را در دبیرستان دارالفنون گذراند و در نهایت هم برای ادامه این دوره، به دبیرستان ادیب تهران رفت. مشیری پس از اتمام دبیرستان، به استخدام وزارت پست و تلگراف درآمد و تا 33سالگی در این وزارتخانه اشتغال داشت. او علاوه بر کار در وزارت پست و تلگراف، در آموزشگاهی فنی که متعلق به این وزارتخانه بود به تحصیل پرداخت. در ادامه برای تحصیل در رشته ادبیات وارد دانشگاه ادبیات تهران شد، اما به دلیل اشتغالاتی که داشت، موفق به اتمام تحصیلاتش نشد. رفته رفته مشیری وارد مطبوعات شد و به عنوان روزنامه نگار به فعالیتش ادامه داد. مشیری که شعرگفتن را از 15سالگی آغاز کرده بود، تعدادی از اشعارش را در مجله های مختلفی به چاپ رساند. او در ادامه و بین سال های 1332 تا 1351 مسئول صفحه شعر و ادب مجله روشنفکر بود. مشیری همچنین یکی از چهره های بسیار مهم رادیو در سال های پیش از انقلاب بود که به دلیل علاقه ای که به موسیقی سنتی ایران داشت، چندین سال با همکاری هوشنگ ابتهاج و سیمین بهبهانی و... در رادیو ملی، به ساخت برنامه در این مورد پرداخت. فریدون مشیری در سال 1377 برای شعرخوانی به آمریکا و آلمان و سوئد سفر کرد. مراسم شعرخوانی او با استقبال بی نظیری روبه رو شد که نشان از محبوبیت او در بین علاقه مندان به شعر داشت. گلشیری در نهایت در سال 1379 دار فانی را وداع گفت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد. شعر فریدون مشیری شعر فریدون مشیری شعری بی پیرایه و ساده است که در عین سادگی مخاطب را درگیر می کند. غالب اشعار او را چهارپاره ها و اشعار نیمایی اش تشکیل می دهند. او تحت تاثیر نیما یوشیج و همراه و همگام با افرادی مانند مهدی اخوان ثالث، شعر نیمایی را به عنوان قالب اصلی اشعار خودش انتخاب کرد. مشیری از آن دسته از شاعرانی است که در عین حال که اشعار بی پیرایه ای دارند، قلم آن ها سرشار از عاطفه است. شعر کوچه، معروف ترین و محبوب ترین شعر اوست. با وجود اینکه مشیری پیشتر هم اشعارش را به چاپ رسانده بود، این شعر کوچه بود که برای اولین بار نام او را بر زبان ها انداخت. مشیری با این شعر علاوه بر اهالی فن، نزد عموم مردم نیز به عنوان شاعری توانا شناخته شد. بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم شدم آن عاشق دیوانه که بودم در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطره پیچید یادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم ساعتی بر لب آن جوی نشستیم تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت من همه محو تماشای نگاهت شب و صحرا و گل و سنگ همه دلداده به آواز شباهنگ یادم آید تو به من گفتی : از این عشق حذز کن! لحظه ای چند بر این آب نظر کن آب آیینه عشق گذران است تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است باش فردا که دلت باد گران است! تا فراموش کنی چندی از این شهر سفر کن با تو گفتم حذر از عشق ندانم سفر از پیش تو هرگز نتوانم نتوانم روز اول که دل من به تمنای تو پر زد چون کبوتر لب بام تو نشستم تو به من سنگ زدی من نه رمیدم نه گسستم باز گفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم "حذر از عشق؟" ندانم نتوانم اشکی از شاخه فرو ریخت مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت.... اشک در چشم تو لرزید ماه بر عشق تو خندید یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم پای در دامن اندوه کشیم نگسستم نرمیدم رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر هم نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم نکنی دیگر از آن کوچه گذر هم... بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم |