فرارو- فیلم سینمایی نبردی پس از دیگری (One Battle After Another) 25 سپتامبر در سینماهای جهان اکران خواهد شد. اثری با بازی لئوناردو دی کاپریو که نگاهی انتقادی به سیاست و سیاستمداران دارد. به گزارش فرارو، این فیلم، ساخته توماس اندرسون ، روایتگر داستانی برآمده از بحران ها و نبردهای جامعه مدرن که یک پیام امیدوارکننده برای مخاطب دارد، ادامه بده! مبارزه کن. نبردی پس از دیگری اقتباسی از رمان واینلند نوشته توماس پنجین که به پایداری افراد انقلابی در دهه 60 میلادی در آمریکا می پردازد. داستان در دو بازه زمانی روایت می شود و ماجرا به 16 سال پیش برمی گردد، جایی که باب با بازی لئوناردو دی کاپریو یک انقلابی دو آتشه بود و برای ساخت آمریکایی متفاوت در یک گروه چریکی می جنگید. او عاشق همرزمش و همسرش، زنی به نام پرفدیا بود که به نظر می رسید اسلحه را به هر چیزی حتی خانواده ترجیح داده و به دنبال دستگیری سرهنگ شرور منطقه لاک جاو است. بعد از مرور گذشته داستان به دنیای امروزی برمی گردد. جایی که باب افسرده و شکست خورده از مبارزه با دخترش ویلا به طور مخفیانه زندگی می کند. همچنین سال های طولانی نیز از لاک جاو با بازی شان پن خبری نبود. با این حال وقتی دوباره ظاهر می شود و ویلا را می رباید تا انتقام گذشته را از پدر بگیرد. باب تمام ذرات وجودش را برای مبارزه جمع می کند تا دخترش را نجات دهد. نگاهی انتقادی به جامعه امرزوی  نبردی پس از دیگری با پرداخت به تضادهای پیچیده میان شخصیت ها، به ویژه رابطه باب با سرهنگ لاک جاو نماد نیروهای خشونت گرا دنیایی را به تصویر می کشد که در آن مرز میان مقاومت، آزادی و سلطه نامشخص است. در عین حال این فیلم فقط مبارزه علیه ساختارها نیست، بلکه تصویری واضح از نبردهای بی پایان روزمره انسان هاست. نبردهایی درونی که گاهی هیچ کس در آن برنده نیست. مبارزه باب با افسردگی و خاطرات تلخ گذشته تا برای نجات دخترش به دورانی برگردد که بی مهابا می جنگید. یکی از نقاط قوت فیلم، در دقایق پایانی رقم می خورد، زمانی که کاراکترها درگیر یک تعقیب و گریز خیابانی مرگبار می شوند. صحنه ای که بی تردید در زمره بهترین سکانس های تاریخ سینما قرار می گیرد. در عین حال کارگردان با بهره گیری از شخصیت های اغراق آمیز اما آشنا، داستانی پیچیده را روایت می کند که به نوعی تقلیدی از سینمای سیاسی و انقلابی دهه های گذشته به شمار می رود. بازی لئوناردو دی کاپریو در این فیلم درخشان است. او نقش مردی را ایفا می کند که دلشکسته از آرمان های انقلابی مجبور به نجات جان دخترش می شود. در واقع قدرت بازیگری دی کاپریو و ارتباط انسانی میان کاراکترها نبردی پس از دیگری را از یک اثر صرفا اعتراضی جدا می کند. با این حال نقطه عطف بازیگری فیلم، متعلق به شان پن در نقش مردی نژاد پرست، قدرت طلب و بیمار روحی و روانی است. چرا که این بازیگر نه فقط قدرت و نفوذ بلکه پیچیدگی روانی شخصیت را به نمایش می گذارد. نبردی پس از دیگری با یادآوری تاریخ آمریکا، اشاره ای نیز به مسائل گروه های مختلف نژادی در این کشور دارد. از تجاوز سازمان یافته به زنان سیاهپوست گرفته تا امروزه که برخی از سفیدپوستان آنها را انکار می کنند. در واقع فیلم نشان می دهد که چگونه گروه های سیاسی مختلف از شعار برابری نژادها یا جداسازی آنها سواستفاده می کنند.در حالی که فیلم یک بیانیه انقلابی درباره وضعیت امروزی اما می توان آن را اثری عمیقا انسانی دانست که مخاطب را وادار به دلسوزی برای کاراکترها می کند. ناامیدی باب از مبارزه و نگرانی اش برای جان دخترش، تبدیل به ترس و ترحم در نگاه مخاطب می شود. در نهایت نبردی پس از دیگری ، اثری تلخ و گزنده از بحران های سیاسی و اجتماعی جامعه امروزی ست که مخاطب را به تفکری عمیق درباره وضعیت دعوت می کند. |