موضوع همکاری ایران و چین از مسائلی است که طی سال های گذشته توجه تحلیلگران و حتی سیاستمداران را در فضای بین الملل به خود معطوف کرده است. به گزارش روزنامه ایران به نقل از Foreign Affairs ، رابطه تهران-پکن به ویژه بعد از جنگ تحمیلی 12 روزه اخیر علیه ایران از پربسامدترین سوژه های تحلیلی در جهان بود. این در حالی است که این رابطه با فضاسازی خاص محافل صهیونیستی روبه رو شده است. رسانه های عبری از آغازین روزهای پس از جنگ ژوئن، سعی در ادراک سازی حول این گزاره داشتند که ایران از سیستم تصمیم سازی و سبد سیاست خارجی چین کنار گذاشته شده است، اما تلاش های اسراییلی حتی منجر به مداخله در رابطه دو شریک شرقی شد؛ جایی که مقامات صهیونیستی از دولت شی جین پینگ خواستند با ایران همکاری نظامی نداشته باشد. با وجود این، موضع گیری مقامات چینی نسبت به این خواست تل آویو نشان داد، پس از جنگ 12 روزه و نبرد ایران با 2 واحد اتمی جهان که یکی از آنها هژمون نظام بین الملل است از نظر پکن ارزش راهبردی ایران در منطقه و فرامنطقه افزایش پیدا کرده است. در حال حاضر دو کشور به سمت سرعت بخشیدن به توافق جامع راهبردی خود بوده و دعوت از مسعود پزشکیان برای حضور در رژه روز پیروزی چینی ها که رییس جمهور این کشور تلاش کرد، تصویر معناداری از این رویداد به نمایش بگذارد، نشان از همگرایی روزافزون تهران-پکن دارد. این در شرایطی است که دولت چین در آخرین تحول اعلام کرده روند بازگشت تحریم های سازمان ملل علیه ایران موسوم به اسنپ بک را به رسمیت نشناخته و آن را اجرا نخواهد کرد. فارن افرز، رسانه متعلق به شورای روابط خارجی آمریکا در تحلیل جدید خود متذکر شده، پکن دیگر خود را ملزم به پیگیری سیاست سنتی خود در خاورمیانه نمی بیند که همواره مبتنی بر موازنه گری میان واحدهای سیاسی منطقه بوده و در مقطع کنونی به شراکت دفاعی-نظامی با ایران رغبت بیشتری پیدا کرده است. این رسانه آمریکایی می نویسد برای پکن، تهران شریک قابل اتکایی در مواقع بحرانی است. یک سال خسارت های پی درپی، راهبرد کلان ایران را دگرگون ساخته است. تضعیف حماس، حزب الله لبنان و سقوط دولت بشار اسد در سوریه، بین ایران و متحدانی که مدت ها برای تهدید اسراییل به آنها تکیه داشت، فاصله انداخت. در نتیجه، اسراییل توانست در ماه ژوئن جنگ 12 روزه خود را علیه ایران با ریسک کمتر گسترش تنش در منطقه به انجام رساند. این جنگ، یک فرض دیرینه درباره بازدارندگی ایران را با سؤال مواجه کرد که تهران می تواند به شکلی مؤثر به حملات مستقیم و آشکار علیه خاک خود پاسخ دهد. از نظر عملی نیز، این جنگ به سامانه های پدافند هوایی ایران آسیب زد، توانایی های موشک های بالستیک آن را با وقفه مواجه کرد و برنامه هسته ای کشور را عقب انداخت. بی تردید ایران تلاش خواهد کرد تا قدرتش را بازیابی کند اما تحولات منطقه پس از 7 اکتبر 2023 و ادامه موضع گیری نظامی تهاجمی اسراییل، انجام اقداماتی از سوی تهران برای تقویت نفوذ منطقه ای را شاید دشوارتر کرده است. در کوتاه مدت، محتمل ترین اقدام ایران تلاش برای بازسازی توان دفاعی نظامی اش از طریق گسترش شراکت با چین خواهد بود. تا همین اواخر، پکن از جانبداری از یک جناح خاص در خاورمیانه خودداری می کرد اما محاسبات چین نیز ممکن است در حال تغییر باشد. این احتمال وجود دارد که پکن فرصت های تازه ای را در کمک به ایران برای بازیابی بخشی از قدرت ازدست رفته اش ببیند، بویژه با توجه به افزایش تنش ها میان اسراییل و کشورهای عربی پس از حملات اسراییل در اوایل سپتامبر علیه رهبری حماس در قطر. فرصت های جدید سرنگونی دولت اسد در دسامبر گذشته و موضع ضدایرانی ای که حاکمان جدید دمشق اتخاذ کرده اند ـ مانعی کمتر شناخته شده برای توانایی تهران در بازسازی راهبرد منطقه ای به شمار می رود. سوریه برای دهه ها به طور مستقیم حزب الله را تجهیز می کرد. اگرچه این تلاش پس از آغاز جنگ داخلی سوریه با مقاومت روبه رو شد، چرا که اسراییل شروع به حملات منظم علیه انبارهای تسلیحاتی در سوریه کرد. با این حال ایران همچنان توانست از حزب الله پشتیبانی کند. علی رغم برخی موفقیت های اولیه، دولت احمد الشرع در یکپارچه کردن کشور با مشکل روبه رو شده است. ایران می تواند از شکاف های نهفته اجتماعی-سیاسی در سوریه بهره گرفته و به طور پنهانی از جناح های ناراضی از رژیم جدید یا گروه هایی که پذیرای مشوق های مالی باشند، حمایت کند. اگر خروج نیروهای نظامی ایالات متحده از سوریه تکمیل شود، ایران می تواند فرصت های بیشتری برای نقش آفرینی در سیاست سوریه به دست آورد. ایران هم اکنون با برخی شبکه های قبایل سنی سوری رابطه دارد. در صورت کاهش اقتدار دمشق بر جنوب سوریه، ایران می تواند این شبکه ها را به اقدامات بیشتری ترغیب کند. مسیر بازسازی ایران می تواند از راهبرد منطقه ای خود فاصله گرفته و برای احیای بازدارندگی به سوی نقطه گریز هسته ای روی آورد. علی رغم حملات اسراییل و آمریکا به تأسیسات هسته ای ایران در ژوئن، ایران هم اکنون به اندازه کافی اورانیوم با غنای بالا در اختیار دارد تا چند سلاح هسته ای بسازد و باور بر این است که دانش فنی لازم برای ساخت آنها را نیز دارد. اگر ایران بتواند تأسیسات غنی سازی را تعمیر یا بازسازی کند (یا اگر چنین تأسیسات مخفی ای از پیش داشته باشد)، می تواند این اورانیوم را ظرف چند هفته به سطح تسلیحاتی ارتقا دهد. با این حال، حتی اگر ایران بخواهد به سمت بازدارندگی هسته ای پیش برود، برداشتن گام های لازم برای این کار با ریسک بالایی همراه خواهد بود. هرگونه اقدام به غنی سازی بیشتر اورانیوم خطر افشای آن نزد دشمنان ایران و آغاز موج جدیدی از حملات احتمالی را به همراه دارد. بنابراین، توسعه توانایی هسته ای به تنهایی بدون داشتن دفاع هوایی متعارف قوی نمی تواند بازدارندگی ایران را بازسازی کند. ایران باید کاستی های موجود در توانمندی های متعارف نظامی خود را برطرف کند. ایران در طول جنگ 12 روزه راه هایی برای تحمیل هزینه به اسراییل یافت. اینکه ایران چگونه زرادخانه اش را بازسازی کند، بستگی به درس هایی دارد که از جنگ 12 روزه آموخته است. بسیاری از جزییات درباره سامانه های موشکی مختلف ایران در این درگیری همچنان نامشخص است، اما فرماندهان ایرانی بدون شک درک بیشتری از این یافته اند که کدام سامانه ها عملکرد بهتری داشته اند و کدام تاکتیک های عملیاتی مؤثرتر بوده اند، حتی اگر حملات اسراییل همواره قوی تر بوده باشد. این درس ها جهت گیری نظامی ایران را مشخص خواهد کرد. برای نمونه، ممکن است ایران بیش از پیش روی تولید داخلی تسلیحات پیشرفته مانند موشک های هایپرسونیک (مانند فتاح و خرمشهر-4 ) سرمایه گذاری کند، یا سامانه های دوربردتری توسعه دهد که بتوان آنها را از شرق ایران شلیک کرد، جایی که هدف قرار دادنش برای اسراییل دشوارتر است. نیاز ایران به تقویت پدافند هوایی اولویت بالاتری دارد. در ژوئن، اسراییل پدافندهای هوایی ایران در مناطق مرکزی و غربی کشور را هدف قرار داد؛ از جمله سامانه های موشکی زمین به هوای اس-300 ساخت روسیه را که پیشرفته ترین سامانه های موجود در ایران بودند. در چنین شرایطی ایران به ناچار باید به دنبال کمک خارجی باشد. مسکو مدت ها نزدیک ترین شریک دفاعی تهران بوده، اما جنگ روسیه در اوکراین توانایی این کشور برای فروش سلاح به خریداران خارجی را کاهش داده است. مسکو ممکن است در نهایت قرارداد تحویل جنگنده های سوخو-35 به ایران را عملی کند، اما با توجه به تأخیرها و محدودیت های صنعت دفاعی روسیه، ایران شاید تصمیم بگیرد به دنبال گزینه های دیگری باشد. تهران-پکن؛ اتحادی تازه این وضعیت چین را به بهترین منبع ایران برای دستیابی به تجهیزات نظامی بیشتر تبدیل می کند. چین به طور سنتی تلاش کرده است روابط خود را در خاورمیانه متوازن نگه دارد. این کشور به ایران در دور زدن تحریم های نفتی کمک کرده و کمک های نظامی محدودی ارائه داده است؛ اما ممکن است دیگر نیازی به این موازنه گری چین نباشد. در مارس 2023، ایران روند عادی سازی روابط دیپلماتیک با عربستان سعودی را آغاز کرد، اقدامی که با میانجیگری چین انجام شد و یکی از محرک های اساسی سیاست پیشین پکن در خاورمیانه را دگرگون کرد. با افزایش تنش ها میان پکن و واشنگتن، ظرفیت بالقوه تهران درجهت ایفای نقش راهبردی برای پکن نیز بیشتر شده است. نزدیک تر کردن ایران به چین می تواند در سناریوهایی بحران زا ــ مثلاً درباره تایوان ــ برای پکن سودمند باشد. پدافند هوایی خلأ حیاتی ای است که چین می تواند به ایران در پر کردن آن کمک کند. سامانه پدافند هوایی متحرک HQ-9 چین مشابه سامانه پیشرفته تر اس-400 روسیه است. اگر پکن این سامانه را به تهران بفروشد، می تواند به ایران کمک کند تا بخشی از حفاظت هوایی خود را بازیابد. ایران همچنین می تواند به دنبال معامله ای با چین برای نوسازی نیروی هوایی خود باشد، مانند خرید جنگنده های چنگدو 10-J ساخت چین که در جنگ کوتاه مدت نظامی پاکستان با هند در ماه مه عملکرد خوبی داشتند. در میان مدت، این بهبودها می توانند حملات به ایران را دشوارتر و پرهزینه تر سازند و دشمنان را از تشدیدهای مقطعی بازدارند. دست کم، این بهبودها می توانند برای ایران فرصتی بخرند تا ذخایر موشکی تولید داخل خود را بازسازی و اصلاح کند و بهتر برای درگیری بعدی آماده شود. هرچه تهدید جنگ برای ایران دورتر شود، ریسک های فوری بیشتری را می تواند متحمل شود. |