فرارو- در روزهای اخیر فیلم سینمایی خوش شانس (good fortune) در جشنواره تورنتو به نمایش درآمد و به زودی نیز اکران آن در سینماهای جهان آغاز خواهد شد.

به گزارش فرارو، ایده شباهت زیادی به فیلم زندگی شگفت انگیز دارد که در سال 1946 ساخته شده، با این حال ضعف در روایت و شخصیت پردازی ایده و مفهوم سبب شده خوش شانس در حد کمدی معمولی باقی بماند.

داستان با تصویری رنگارنگ از شهر آغاز می شود، گابریل ، فرشته ای است که ماموریتش جلوگیری از پیامک زدن حین رانندگی است. با این حال تلاش می کند که با استفاده از قدرت الهی اش کارهای بیشتری انجام دهد.

او مطمئن است که می تواند تاثیر زیادی در جلوگیری از حوادث رانندگی داشته باشد. گابریل دستورات رییسش مارتا را نادیده می گیرد و به کمک روح گمشده ای به نام آرج می رود. او بی خانمانی است که ماشینش تنها چیزی است که دارد و حالا به خط پایان رسیده، به همین دلیل گابریل برای نجاتش اقدام می کند.

با این حال حتما مانعی وجود داشته که مارتا ساده ترین ماموریت ها را به گابریل داده است، به مرور نیت خیر خواهانه اش از کنترل خارج می شود و مشکلات فراوانی را برای همه به وجود می آورد.

ماجرا از جایی شروع می شود که او می فهمد آرج به خاطر اشتباهی ناخواسته از شرکت یک کارآفرین موفق و ثروتمند به نام جف اخراج شده و درگیر بحران هویتی و معنای زندگی است. گابریل استدلال می کند اگر این کارمند شکست خورده مدتی را به جای رییسش زندگی کند به مرور متوجه می شود که دنیای ثروت و تجملات پوچ و تهی است.

این در حالی است که نقشه خیلی سریع شکست می خورد، چون آرج از زندگی لوکس و جدیدش راضی است و حاضر نیست آن را ترک کند، گابریل تلاش می کند تا همه چیز را به روز اول برگرداند، اما همه چیز را پیچیده تر می کند.

گابریل یکی از متفاوت ترین نقش هایی است که کیانو ریوز تا به حال ایفا کرده است. او ترکیبی از معصومیت، طنز و جاه طلبی را به تصویر می کشد که بیننده کمتر از این بازیگر دیده است.

در عین حال کارگردان دو عنصری را به کار برده که هر یک به تنهایی برای ساخت یک اثری کمدی کافی است. عناصر جابجایی بدن و وجود یک فرشته نگهبان بیش از حد کنجکاو. با این حال به دلیل ساختار نامنظم به راحتی از جذابیت آنها عبور می کند و به تیکه کلام های میان کاراکترها بسنده می کند.

بخشی از جذابیت فیلم مدیون پیچ و خم های غیرمنتظره داستان برای مخاطب است که باعث شده خوش شانس اثری خنده دار باشد. همچنین تلاش می کند به مسائل مهم چون نابرابری طبقاتی، بحران هویت و تضادهای اجتماعی مدرن بپردازد، اما تبدیل به فیلمی می شود که با روایتی سطحی موضوعات را بیان کند.

درنهایت شانس خوب ، ایده جذابی دارد، با این حال روایت پراکنده سبب شده تا اثری شلخته باشد که فقط بازی کیانو ریوز باعث شده از سقوط جلوگیری کند.