یک اندیشکده صهیونیستی در گزارشی نوشت: ایالات متحده در طول جنگ بیش از 150 موشک رهگیر تالود و تاد 80 موشک رهگیر SM-3 به کار گرفت که شامل حدود 70 درصد از کل رهگیرهای مصرف شده در جنگ می شود. این میزان تقریباً معادل 25 درصد از کل ذخایر رهگیرهای تاد (THAAD) آمریکا بود و جایگزینی آن ها ممکن است 18 ماه طول بکشد. به گزارش ایرنا، در تابستان 2025، رویارویی ایران و رژیم اسراییل فصل تازه ای در تاریخ جنگ های مدرن گشود؛ نبردی که بدون مرز زمینی مشترک، با موشک های دوربرد و پهپادها رقم خورد و وابستگی شدید رژیم اسراییل به پشتیبانی ایالات متحده را آشکار ساخت. اندیشکده صهیونیستی جینسا (JINSA) در گزارشی نوشت: در طول 12 روز در ژوئن 2025 و طی مسافتی حدود 2 هزار کیلومتر، [رژیم] اسراییل و ایران وارد نخستین جنگ مدرن با موشک های دوربرد و پهپادها شدند؛ جنگی هوایی میان دو کشوری که هیچ مرز مشترکی نداشتند. این نبرد هوایی بی سابقه، از 13 تا 24 ژوئن، محدودیت های سامانه های دفاع موشکی را به نمایش گذاشت. با توجه به این که ایران قطعاً دوباره مسلح خواهد شد، امنیت آینده [رژیم] اسراییل و ایالات متحده وابسته به رسمی سازی و گسترش شبکه منطقه ای پدافند هوایی و سرمایه گذاری در افزایش ذخایر و قابلیت های نوآورانه دفاعی خواهد بود. این جنگ شکاف های حیاتی در فناوری و پدافند هوایی منطقه را آشکار کرد. حمله غافلگیرانه اولیه [رژیم] اسراییل ظرفیت موشکی ایران را محدود ساخت، اما ایران با حملات پیچیده تر و پرتعدادتر خود را تطبیق داد و خسارت بیشتری به [رژیم] اسراییل وارد کرد، ذخایر رهگیر [رژیم] اسراییل و آمریکا را فرسوده ساخت و اسراییل را به شدت به حمایت پدافندی آمریکا وابسته نمود. اگر [رژیم] اسراییل و ایالات متحده پیشاپیش هماهنگی و پوشش دفاعی گسترده تری ایجاد نکرده بودند، موشک های بیشتری از ایران می توانست از سد دفاع [رژیم] اسراییل عبور کند. با کاهش ذخایر رهگیر [رژیم] اسراییل در برابر آتش بی سابقه ایران، اسراییل ناچار به اتکای گسترده به پدافند هوایی آمریکا شد. بدون این کمک، اسراییل ممکن بود مجبور شود ذخایر خود را بیش از این کاهش دهد و درگیری های آینده با خطری بالاتر از حملات مرگبار و ویرانگر موشکی مواجه شود. ایالات متحده در طول جنگ بیش از 150 موشک رهگیر تالون (Talon)، تاد (THAAD) و 80 موشک رهگیر SM-3 به کار گرفت که شامل حدود 70 درصد از کل رهگیرهای مصرف شده در جنگ می شود. این میزان تقریباً معادل 25 درصد از کل ذخایر رهگیرهای تاد آمریکا بود و جایگزینی آن ها ممکن است یک ونیم سال طول بکشد. بنابراین، برای [رژیم] اسراییل و ایالات متحده حیاتی است که درک کنند در یک رقابت تسلیحاتی پرشتاب با ایران و دیگر رقبای جهانی مانند روسیه، چین و کره شمالی قرار دارند؛ کشورهایی که [به اعتقاد نویسنده این گزارش] از سلاح های ایران بهره می گیرند یا به توسعه ی آن ها کمک می کنند. نتیجه درگیری های آینده به این بستگی دارد که کشورها تا چه اندازه توان تهاجمی و دفاعی خود را بهبود بخشند. [رژیم] اسراییل و ایالات متحده هر دو با یک نیاز فوری روبه رو هستند، ارتقای سامانه های دفاع هوایی، افزایش ذخایر رهگیرها و اجرای راهبردهای تازه برای مقابله با حملات موشکی فشرده و غیرقابل پیش بینی زیرا هرگونه کمبود در آینده، آسیب پذیری بزرگی ایجاد خواهد کرد. کارآمدی سامانه IAMD [رژیم] اسراییل به شدت به رهبری ایالات متحده و اعزام سریع تجهیزات آمریکایی وابسته بود. کشورهای عربی تنها مشارکتی محدود در ائتلاف پدافند هوایی داشتند و از توان کافی برای مقابله با حملات موشکی ایران برخوردار نبودند. ارتقای همکاری امنیتی منطقه ای مستلزم آن است که ایالات متحده IAMD را از یک ائتلاف موقت به یک شبکه رسمی و دائمی تحت رهبری آمریکا تبدیل کند؛ شبکه ای که بتواند به حملات غافلگیرانه و تجاوز علیه اهداف کمتر محافظت شده از [رژیم] اسراییل پاسخ دهد. برای تقویت امنیت منطقه، ایالات متحده باید IAMD را از یک ائتلاف موقت به شبکه ای دائمی و رسمی تبدیل کند و تمرکز را بر اشتراک گذاری داده های آنی، حسگرهای یکپارچه، برنامه ریزی مشترک و منابع کافی برای همه ی شرکا بگذارد. برای پیشبرد این تلاش ها و بهبود پدافند هوایی، کنگره باید فرماندهی مرکزی آمریکا (CENTCOM) را موظف کند که کارآمدی IAMD را ارزیابی کرده، شکاف های سامانه را برطرف سازد و پروتکل های مشترک برای دفاع موشکی منطقه ای تدوین کند. آماده سازی برای درگیری های آینده همچنین نیازمند افزایش بودجه برای تجدید و گسترش ذخایر رهگیرها، ظرفیت تولید و همکاری مشترک با [رژیم] اسراییل برای توسعه ی سامانه های نوآورانه دفاع موشکی است. |