فرارو- حمله حماس به اسراییل در 7 اکتبر 2023 (معروف به عملیات طوفان الاقصی) نقطه عطفی در مناقشات خاورمیانه بود که منجر به جنگ گسترده در غزه، درگیری های مرزی با حزب الله در لبنان، حملات موشکی حوثی ها از یمن و تنش های فزاینده با ایران شد. به گزارش فرارو، تا سپتامبر 2025، این درگیری ها بیش از دو سال طول کشیده و اقتصاد اسراییل را تحت فشار شدیدی قرار داده است. بر اساس گزارش های رسمی بانک اسراییل و وزارت دارایی، هزینه های مستقیم و غیرمستقیم جنگ تا کنون به بیش از 100 میلیارد دلار رسیده، که معادل حدود 20 درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) کشور در سال های اخیر است. این مقاله به تحلیل دقیق هزینه های نظامی و اقتصادی از ابتدای درگیری تا کنون می پردازد، سناریوهای احتمالی آینده را بررسی می کند و ظرفیت اسراییل برای ادامه وضعیت جنگی را در برابر تهدیدهای چندجانبه ارزیابی می نماید. هزینه های جنگ و تسلیحات از 7 اکتبر 2023 تا سپتامبر 2025 از ابتدای حمله حماس در 7 اکتبر 2023، اسراییل وارد یک جنگ چندجانبه شد که شامل عملیات زمینی و هوایی در غزه، درگیری های محدود با حزب الله در لبنان شمالی و پاسخ به حملات موشکی حوثی ها بود. هزینه های مستقیم نظامی، شامل خرید تسلیحات، عملیات رزمی و جبران خسارات، به سرعت افزایش یافت. طبق برآورد بانک اسراییل و وزارت دارایی، تا می 2024، هزینه های مالی جنگ غزه به 250 میلیارد شِکِل (NIS) یا حدود 68 میلیارد دلار رسید، که شامل 100 میلیارد NIS برای عملیات نظامی مستقیم و بقیه برای جبران خسارات اقتصادی مانند از دست رفتن نیروی کار و اختلال در تجارت بود. این رقم تا پایان 2024 به طور قابل توجهی افزایش یافت، به ویژه با گسترش درگیری ها به لبنان. در سال 2024، بودجه نظامی اسراییل 65 درصد افزایش یافت و به 46.5 میلیارد دلار رسید، که بیشترین رشد سالانه از زمان جنگ شش روزه در 1967 است. از این مبلغ، حدود 31 میلیارد دلار (112 میلیارد NIS) صرفاً به جنگ های غزه و لبنان اختصاص یافت، شامل هزینه های عملیات هوایی، موشک های رهگیر (مانند سیستم گنبد آهنین) و تأمین تسلیحات از ایالات متحده. برای مثال، اسراییل در 2024 بیش از 5.7 میلیارد دلار کمک نظامی از آمریکا دریافت کرد، که بخش عمده ای برای خرید مهمات و پهپادها استفاده شد. تا ژوییه 2025، دولت اسراییل بودجه دفاعی را 12.5 میلیارد دلار افزایش داد تا با تهدیدهای ایران و ادامه عملیات در غزه مقابله کند، که این افزایش بودجه کلی را به حدود 47 میلیارد دلار رساند. تا سپتامبر 2025، کل هزینه های مستقیم جنگ از 2023 تا کنون حدود 55.6 میلیارد دلار تخمین زده می شود، که معادل 10 درصد GDP اسراییل است. اما هزینه های غیرمستقیم، مانند کسری بودجه (که از 1.5 درصد GDP در 2023 به 7.7 درصد در 2024 رسید)، افزایش بدهی عمومی (به بیش از 70 درصد GDP در 2025) و خسارات اقتصادی (مانند کاهش 24 درصدی اشتغال در کرانه باختری و رکود در بخش فناوری) را باید اضافه کرد. مجموع این هزینه ها تا پایان 2025 به حدود 67 میلیارد دلار می رسد، با تمرکز بر تسلیحات پیشرفته مانند موشک های بالستیک و سیستم های دفاع هوایی. ایالات متحده نیز حداقل 22.76 میلیارد دلار برای عملیات اسراییل و عملیات مرتبط خود در منطقه هزینه کرده، که بخش عمده ای به صورت کمک به اسراییل است. این هزینه ها نه تنها بودجه را تحت فشار قرار داده، بلکه منجر به تورم 4-5 درصدی و کمبود نیروی کار (به دلیل بسیج 360 هزار سرباز ذخیره) شده است. بخش فناوری اسراییل، که 18 درصد GDP را تشکیل می دهد، 20 درصد از سرمایه گذاری های خارجی را از دست داد، و گردشگری و صادرات به شدت آسیب دید. سناریوهای پیش رو: عدم خلع سلاح حزب الله، تداوم حملات حوثی ها و احتمال جنگ با ایران درگیری های اسراییل فراتر از غزه رفته و به یک جنگ چندجانبه تبدیل شده است. سناریوهای آینده بر اساس وضعیت فعلی (سپتامبر 2025) شامل عدم خلع سلاح کامل حزب الله، ادامه موشک باران حوثی ها و احتمال تشدید تنش با ایران است، که هر کدام هزینه های اضافی به همراه خواهد داشت. عدم خلع سلاح حزب الله: تا سپتامبر 2025، تلاش های بین المللی برای خلع سلاح حزب الله ادامه دارد، اما پیشرفت کند است. ارتش لبنان برنامه ای برای خلع سلاح جنوب رود لیتانی در سه ماه آینده اعلام کرده، و کابینه لبنان این طرح را در سپتامبر 2025 تأیید کرد، اما بدون زمانبندی مشخص. حزب الله این را "فرصت" می داند اما بر توقف حملات اسراییل اصرار دارد و خلع سلاح را "هدیه به اسراییل" می خواند. از نوامبر 2024 (پس از آتش بس موقت با اسراییل)، حزب الله بخشی از تسلیحات را به ارتش لبنان تحویل داده، اما انبارهای اصلی دست نخورده باقی مانده. اگر خلع سلاح ناقص بماند (سناریوی محتمل با احتمال 70 درصد)، درگیری های مرزی با هزینه ماهانه 1-2 میلیارد دلار برای اسراییل ادامه خواهد یافت. این سناریو همچنین می تواند به جنگ تمام عیار در لبنان منجر شود، مشابه جنگ 2006، با هزینه های 50-100 میلیارد دلاری. تداوم موشک باران حوثی ها: حوثی های یمن حملات موشکی خود را از اکتبر 2023 ادامه داده و تا 2025 بیش از 40 موشک شلیک کرده اند، از جمله موشک های جدید با کلاهک های خوشه ای در اوت 2025. اسراییل در پاسخ، حملات هوایی به صنعا و سایت های تبلیغاتی حوثی ها انجام داده، که منجر به کشته شدن 35 نفر در سپتامبر 2025 شد. آتش بس ژانویه 2025 حملات را موقتاً متوقف کرد، اما حوثی ها تهدید به ادامه کرده اند، به ویژه در حمایت از حماس. در سناریوی تداوم (احتمال 80 درصد)، اسراییل باید ماهانه 500 میلیون تا 1 میلیارد دلار برای رهگیری موشک ها هزینه کند، که سیستم گنبد آهنین را تحت فشار قرار می دهد. حملات تلافی جویانه به یمن نیز لجستیک پیچیده ای دارد و می تواند به درگیری دریایی در دریای سرخ منجر شود که قطعا بر اقتصاد اسراییل تاثیر خواهد گذاشت. احتمال جنگ با ایران: تنش با ایران در 2025 به اوج رسیده، با سناریوهای مختلفی از کنترل شده تا جنگ گسترده. در ژوئن 2025، اسراییل حملاتی به ایران انجام داد که به "جنگ 12 روزه" منجر شد. در سناریوی جنگ تمام عیار، هزینه ها برای اسراییل 100-200 میلیارد دلار خواهد بود. این سناریوها می توانند هزینه های کلی نظامی اسراییل را تا 50 درصد افزایش دهند. ظرفیت ادامه وضعیت جنگی و آسیب پذیری های اسراییل اسراییل با GDP حدود 550 میلیارد دلار در 2025، ذخایر ارزی 200 میلیارد دلاری و حمایت آمریکا، ظرفیت کوتاهی برای ادامه جنگ دارد، اما در طولانی مدت آسیب پذیر است. بودجه دفاعی 9 درصد GDP را تشکیل می دهد (بالاتر از میانگین جهانی 2.2 درصد)، در حالی که IMF رشد 2-3 درصدی را برای اسراییل در 2025 پیش بینی می کند. کسری بودجه 4.9 درصد GDP با جنگ می تواند به 7-8 درصد برسد. سازمان های اقتصادی در فوریه 2025 هشدار دادند که جنگ های چندجانبه می تواند بدهی اسراییل را به 70 درصد GDP برساند و تورم را تشدید کند. آسیب پذیری اقتصادی: جنگ طولانی می تواند منجر به رکود شود، با از دست رفتن 20-30 هزار شغل در بخش فناوری و گردشگری (که 10 درصد GDP است). کمبود نیروی کار (به دلیل بسیج) و مهاجرت نخبگان (هزاران متخصص فناوری در 2024-2025 مهاجرت کردند) اقتصاد را فلج می کند. تعرفه های ترامپ در 2025 می تواند صادرات را 15 درصد کاهش دهد. در سناریوی جنگ با ایران، اختلال در دریای سرخ تجارت را 20 درصد مختل می کند. آسیب پذیری اجتماعی و نظامی: اعتراضات داخلی علیه نتانیاهو افزایش یافته، و بسیج مداوم روحیه عمومی را تضعیف کرده. ذخایر موشکی محدود (60-70 درصد رهگیری موفق) در برابر حملات همزمان حزب الله (150 هزار موشک) و ایران آسیب پذیر است. جنگ طولانی می تواند مهاجرت را دو برابر کند و اعتماد سرمایه گذاران را از بین ببرد. در مجموع، اسراییل می تواند 1-2 سال دیگر وضعیت جنگی را با کمک خارجی تحمل کند، اما بیش از آن، ریسک فروپاشی اقتصادی (مانند بحران 1985) وجود دارد. |