ابراهیم ایوبی در هم میهن نوشت: …طبیعتاً یکی از اختیارات وزرا این است که مدیران خود را منصوب کنند. مسلماً به اختیار وزیر مربوطه احترام گذاشته می شود، اما مطمئن هستیم که ان شاءالله دولت و سایر اعضای دولت با تدبیر شایسته ای که دارند، از ظرفیت های بسیار بالای این بانوی شایسته در بخش های دیگر دولت استفاده خواهند کرد. این ها عبارتی است که سخنگوی دولت در پاسخ به پرسشی درباره علت برکناری معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرده اند. جملاتی کلیشه ای که برای عزل هر مدیر دولتی می توان بکار برد! بعید است افکار عمومی از این جواب قانع شده باشند، زیرا دلیل برکناری خانم نادره رضایی در اظهارات سخنگوی دولت دیده نمی شود. نتیجه اینکه بعد از تحولات در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شایعات بسیاری پخش شد که با بیان دلیل واقعی تصمیم وزیر، هم افکار عمومی آگاه می شد و هم بازار شایعه رونق نمی گرفت. سنت وجود سخنگوی دولت در ایران به دولت محمد مصدق بر می گردد، برای اولین بار سیدحسین فاطمی در اردیبهشت 1331 به عنوان سخنگوی یک دولت منصوب شد. پس از انقلاب اسلامی از زمان دولت موقت که عباس امیرانتظام اولین سخنگوی دولت شد تاکنون که فاطمه مهاجرانی این جایگاه را بر عهده دارد، پانزده نفر در این مقام قرار گرفته اند. البته این دوران پرفرازونشیب بوده و در مقاطعی مثل دولت دوم میرحسین موسوی، شخص نخست وزیر این نقش را ایفا می کرد و در دوران ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی نیز در عمل معاون اول (حسن حبیبی) افکار عمومی را از برنامه های دولت آگاه می ساخت. با شروع دوران اصلاحات این مقام پررنگ شد و عطاءالله مهاجرانی علاوه بر اینکه سخنگوی دولت بود، در مقام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز هر هفته با خبرنگاران جلسه برگزار می کرد و پاسخ گوی سئوالات وزارتخانه خود بود. به مرور زمان گرچه این مقام توسعه یافته و تشکیلاتی چون شورای اطلاع رسانی نیز به آن اضافه شد، اما در عمل انفعالی عمل می کند و حتی پاسخ مناسبی هم به پرسش ها داده نمی شود. بسیاری از اوقات در جریان قرارداد دیرهنگام افکار عمومی نه تنها کمکی نمی کند، بلکه به ابهامات هم اضافه خواهد کرد. بر اساس اصل یکصد و بیست و یکم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: رییس جمهور در حدود اختیارات و وظایفی که به موجب قانون اساسی و یا قوانین عادی به عهده دارد در برابر ملت و رهبر و مجلس شورای اسلامی مسئول است ، بخشی از این مسئولیت در پاسخ گویی به افکار عمومی از طریق سخنگو یا برگزاری نشست خبری است. متأسفانه امسال نشست رسانه ای رییس جمهور با خبرنگاران که همه ساله به مناسبت هفته دولت برگزار می شود به شکل ضبط شده و با سه مصاحبه گر که همگی خبرنگار نبودند برگزار شد که یک پسرفت در زمینه پاسخگویی محسوب می شود. در مورد وزا، اصل یکصد و سی و هفتم قانون اساسی بیان می کند: هر یک از وزیران مسئول وظایف خویش در برابر رییس جمهور و مجلس است و در اموری که به تصویب هیأت وزیران می رسد مسئول اعمال دیگران نیز هست . در این اصل مانند رییس جمهور، مسئولیت در برابر ملت دیده نمی شود؛ اما امروزه روز پذیرفتنی نیست که وزیر جوابگوی ابهامات وزارتخانه خود مقابل افکار عمومی نباشد. همچنین بر اساس بند چهارم ماده 2 قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (12 اسفند 1365) بررسی اخبار و اطلاعات فعالیت دستگاه های دولتی به منظور انتشار آن ها، از وظایف این وزارتخانه است که حداقل انتظار اطلاع رسانی شفاف در مورد دلیل واقعی برکناری معاون هنری این وزارتخانه است. وضع دیگر قوا نیز بهتر از دولت نیست. در همه جای دنیا به رییس مجلس، عنوان سخنگوی مجلس اطلاق می شود؛ اما در کشور ما این جایگاه عنوان ریاست دارد و برای پاسخگویی به افکار عمومی سمت سخنگوی هیئت رییسه مجلس ایجاد شده است. قوه قضاییه نیز پس از دوران اصلاحات و تحت تأثیر فضای جدید سمت سخنگوی قوه قضاییه را در نظر گرفت. در بیشتر نشست های خبری پاسخ ها کلی بوده و از این دست است: تصمیم درباره علنی بودن یا نبودن پرونده طبق قانون با قاضی است یا اگر خبر جدیدی بوده اطلاع داده می شود . در دنیای کنونی اطلاع رسانی از عملکرد دیگر لطف در حق مخاطب نیست، جزیی از حقوق شهروندی بوده و تکلیف دولت به حساب می آید. طبق قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات (6 بهمن 1387) به جز در مواردی چون اسرار دولتی، حریم خصوصی و اطلاعات تجاری، دولت وظیفه آگاهی رسانی به عموم مردم دارد. روش پاسخگویی سخنگویان، نیازمند بازنگری جدی است. |