فرارو سیمون تیسدال ستون نویس روزنامه گاردین به نقل از روزنامه گاردین، چاپلوسی برای دونالد ترامپ هیچ گاه عمر درازی ندارد و نارندا مودی تازه ترین رهبر جهانی است که این واقعیت را با بهایی سنگین تجربه کرد. نخست وزیر اقتدارگرای هند، با امید به جلب نظر دوست واقعی اش در کاخ سفید، می پنداشت توانسته دل بی قرار ترامپ را به دست آورد. اوج این نمایش رفاقت در سال 2019 رقم خورد؛ زمانی که هر دو دست در دست یکدیگر در گردهمایی هَودی مودی در تگزاس ظاهر شدند. اما این رابطه چندان پایدار نماند. تعرفه های تجاری ترامپ علیه هند و نزدیکی او به پاکستان همه چیز را بر هم زد. مودی، همچون دلداده ای سرخورده، هفته گذشته در چین بی پروا به آغوش ولادیمیر پوتین شتافت. ماجرای ترامپ و مودی به پایان رسید؛ هرچند واقعیت این است که این رابطه از همان آغاز نیز چیزی جز سطحی نگری نبود. استارمر و نقش ناخوشایند زمزمه گر ترامپ در سیاست بریتانیا دیگر شیفتگان دونالد ترامپ نیز سرنوشتی جز دل شکستگی نداشتند. امانوئل مکرون، رییس جمهور فرانسه، با همه هنرهای دیپلماتیکش تلاش کرد او را در مراسم باشکوه بازگشایی کلیسای جامع نوتردام تحت تأثیر قرار دهد. اما خیلی زود، پس از مشاجره بر سر جنگ غزه، ترامپ بی رحمانه او را کنار گذاشت و مکرون را خودنما و همیشه در اشتباه خواند. اورسولا فون در لاین، رییس کمیسیون اروپا، نیز با اشتیاق راهی زمین گلف ترامپ در اسکاتلند شد تا دیداری خصوصی داشته باشد. حاصل اما چیزی نبود جز یکی از تحقیرآمیزترین و یک طرفه ترین قراردادهای تجاری تاریخ؛ توافقی که بسیاری آن را هم سنگ معاهدات نابرابر بریتانیا با چین در قرن نوزدهم دانسته اند. فهرست پیمان های نقض شده و امیدهای بربادرفته آن قدر بلند است که به سادگی قابل شمارش نیست. روابط میان کشورها معمولاً بر پایه قدرت، سیاست و منافع استراتژیک شکل می گیرد، اما در دنیای بی وفا و دمدمی مزاج ترامپ، همه چیز رنگ وبوی شخصی و موقتی دارد. او حتی به طرز نگران کننده ای به کلودیا شینباوم، رییس جمهور مکزیک، ابراز علاقه کرد و گفت خیلی دوستش دارد ، اما بلافاصله تهدید نمود برای مقابله با کارتل های مواد مخدر به کشورش یورش خواهد برد. رهبران کشورهایی چون کانادا، آلمان، ژاپن، کره جنوبی و آفریقای جنوبی نیز هر کدام تلاش کردند دل او را به دست آورند، اما سرانجامی جز ناکامی نداشتند. این تجربه ها باید برای کی یر استارمر، نخست وزیر بریتانیا، در آستانه سفر دولتی دونالد ترامپ به لندن طی روزهای آینده هشداری آشکار باشد. ایفای نقش ناخوشایند او به عنوان زمزمه گر ترامپ تاکنون نه تنها سودی در پی نداشته، بلکه به بهای خدشه به اعتبار بریتانیا تمام شده است. با این حال، استارمر همچنان گمان می کند مدیریت روابط با آمریکا از دستاوردهای مهم نخستین سال نخست وزیری او به شمار می رود. اما واقعیت خلاف این تصور است: ترامپ نه تنها درخواست های او برای آتش بس در غزه را نادیده گرفت، بلکه با تصمیم بریتانیا برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین نیز مخالفت کرد. علاوه بر این، او با نشست بی حاصل خود در آلاسکا، ولادیمیر پوتین، دشمن دیرینه لندن را به طور چشمگیری تقویت کرد. تضمین های امنیتی آمریکا برای اوکراینِ پساجنگ نیز چیزی جز سراب به نظر نمی رسد. در همین حال، تعرفه های فولاد و سیاست های حمایت گرایانه ترامپ همچنان کارگران بریتانیایی را متضرر می کند. ترامپ؛ قلدر حیاط مدرسه که فقط به قدرت احترام می گذارد دومین سفر دولتی دونالد ترامپ چشم اندازی هراس انگیز دارد؛ امتیازی که به روشنی برازنده او نیست. آنچه ترامپ از این سفر خواهد برد آشکار است: تأیید سلطنتی، فرصتی برای نقش آفرینی در قالب شاه دونالد و سکویی ممتاز برای سر دادن شعارهای تفرقه افکن و پوپولیستی در برهه ای حساس از شکنندگی اجتماعی در آمریکا و بریتانیا. نظرسنجی ها نشان می دهد بخش بزرگی از افکار عمومی بریتانیا با این سفر مخالف اند و اکثریت نسبت به آمریکا بی اعتمادند. از همین رو، دستاوردی که کی یر استارمر در پی آن است همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد. به دست آوردن حسن نیت گذرا از دیکتاتوری بالقوه ای که دموکراسی آمریکا را فرسوده و نظم جهانی مبتنی بر قانون را تضعیف می کند، چیزی جز زیان برای لندن به همراه نخواهد داشت. صحنه ای که ترامپ در آن از زیردستان تحقیرشده اش طلب سرسپردگی می کند، تصویری خواهد ساخت که بریتانیا را در نگاه جهانیان کشوری مطیع و بی جرئت نشان می دهد؛ کشوری که حتی از دفاع از ارزش های بنیادین خویش هراس دارد. دولت استارمر آن چنان دچار بحران اخلاقی شده که حاضر نیست بپذیرد اسراییل با پشتیبانی کامل ترامپ در غزه مرتکب نسل کشی است، اما هم زمان پوشیدن یک تی شرت طرفدار فلسطین را عملی تروریستی قلمداد می کند. این مضحکه ترامپ چیزی جز رسوایی تازه و نشانه ای دیگر از سقوط بریتانیا در ورطه بندگی استعماری نیست. اکنون و با نزدیک شدن به دویست وپنجاهمین سالگرد استقلال آمریکا، رابطه ویژه میان دو کشور بار دیگر به شکلی بیمارگونه و نابرابر به نقطه آغازین خود بازگشته است. اما همه در برابر دونالد ترامپ زانو نمی زنند. شواهد روزبه روز بیشتر نشان می دهد که به جای کرنش، مقاومت بهترین راه مهار این قلدر حیاط مدرسه است. حرکت دیپلماتیک نارندا مودی در چین ثابت کرد که در مواجهه با ترامپ، داشتن اراده ای قاطع و گزینه های جایگزین مؤثرترین راهبرد است. سخنرانی سرسختانه شی جین پینگ، رهبر چین، نیز بازتاب همین درک بود. او و ولادیمیر پوتین هر دو دریافته اند که هرگاه در موضوعاتی چون اوکراین، تجارت یا تحریم ها پافشاری کنند، ترامپ عقب نشینی خواهد کرد. شی از همان آغاز موضعی سازش ناپذیر اتخاذ کرد و پوتین نیز با بهره گیری از چاپلوسی ماهرانه، روحیه شکننده ترامپ را دست کاری کرد. نتیجه اما یکی است: ترامپ، مانند همه بزدلان، به قدرت احترام می گذارد، زیرا ذاتاً ضعیف است و در نهایت ناگزیر به عقب نشینی می شود. ترامپ؛ قلدر همیشه بازنده در برابر قدرت هرچه حریف قدرتمندتر باشد، واکنش دونالد ترامپ نرم تر و رام تر می شود. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل که با اتهام جنایت جنگی روبه رو است، نشان داد که با پافشاری بر مواضع خود می تواند ترامپ را عقب براند؛ حتی فراتر از آن، توانست او را وادار سازد به اردوگاهش بپیوندد. پس از حمله اسراییل به ایران در ژوئن، نتانیاهو کاخ سفید را به همراهی کشاند. البته ترامپ طبق عادت همیشگی، خود را قهرمان پیروزی ای ساختگی معرفی کرد. کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، نیز در دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ او را فریب داده بود. با این حال، ترامپ که همچنان رؤیای دست نیافتنی جایزه صلح نوبل را در سر می پروراند، بار دیگر در اندیشه گفت وگویی بی قید و شرط با کیم جونگ اون است. لوییز ایناسیو لولا دا سیلوا، رییس جمهور برزیل، مسیر متفاوتی را برگزیده است. هرچه دونالد ترامپ با تعرفه های سنگین و سیل انتقادها فشار بیشتری وارد می کند، لولا محکم تر در برابر او ایستادگی می کند. نگرانی اصلی ترامپ سرنوشت ژاییر بولسونارو است؛ همان سیاستمداری که درست مانند ترامپ تلاش کرد با کودتای انتخاباتی نافرجام قدرت را حفظ کند. اما لولا بی اعتنا به این فشارها، موضع خود را روشن کرده است. او بی پرده اعلام کرد: اگر ایالات متحده نخواهد از ما خرید کند، ما به سراغ شرکای جدید می رویم. دنیا بزرگ است و مشتاق تجارت با برزیل. |