در واقع رخداد این هفته تنها یک ماهگرفتگی جزیی است، اما این ماهگرفتگی چندان هم بیشباهت به ماهگرفتگی کلی نیست: 97 درصد سطح قابلمشاهده ماه در سایه کامل قرار خواهد گرفت و تنها یک باریکه کوچک از این جرم آسمانی روشن خواهد ماند. سایه سرخ طی مدت سه ساعت و نیم بهآرامی در سراسر ماه حرکت خواهد کرد و سپس دوباره بهتدریج کم و محو خواهد شد. اینکه این ماهگرفتگی تا این حد طول میکشد به خاطر آن است که [موقعیت ماه]با نقطهای در مدار ماه به دور زمین منطبق است که در آن، ماه در دورترین نقطه نسبت به ما قرار دارد و گاهی با نام «ریز ماه» شناخته میشود. در نتیجه ماه مجبور خواهد شد در بخش وسیعتری درون سایه زمین حرکت کند. بسیار خب، اما چرا به رنگ سرخ؟ پاسخ به این سوال به این مسئله ربط دارد که امواج نوری چگونه از محیطهای مختلف از قبیل هوا و آب حرکت میکنند و اینکه چشمان ما چگونه نور حاصل را درک میکند. نور، نوعی از تابش الکترومغناطیسی است، درست شبیه به مایکروویو که ما برای پخت غذا یا پرتوایکس که برای تصویربرداری از بدنهایمان از آن استفاده میکنیم. نور مریی فقط بخشی از چیزی است که ما آن را «طیف» الکترومغناطیسی مینامیم. شبیه به یک گام موسیقی، که برای چشم انسان قابل مشاهده است. رنگها به بیان ساده چگونگی درک چشمان ما از انواع مختلف نور در میان این بخش [از طیف الکترومغناطیسی]است، به این معنا که [درک ما از]طیف رنگها تنها یک جزء از یک محدوده بهمراتب بزرگتر است. خورشید تابش را در سراسر این طیف، از پرتوگاما گرفته تا نور مریی و ریزموج و امواج رادیویی انتشار میدهد. رنگ موجها از منظر ما به طول موج آنها یعنی به فاصله بین هر نقطه اوج و قعر در نمودار موجی آن بستگی دارد. ما همچنین میتوانیم رنگ را برحسب اینکه چند بار الگوی موجی خود را تکرار میکند، یعنی بسامد [یا فرکانس]آن ارزیابی کنیم. قرمز و نارنجی طولانیترین طول موج و کمترین فرکانس را دارند و در هر ثانیه بین 430 تا 510 تریلیون بار تکرار میشوند. آبی و بنفش دارای کوتاهترین طول موج و بیشترین بسامد هستند و بین 670 تا 750 تریلیون بار در ثانیه تکرار میشوند. به همین دلیل است که انواع نوری فراتر از گستره مریی با نامهای فروسرخ و فرابنفش خوانده میشوند که اولی به معنای «زیر سرخ» است و کمتر از 300 تریلیون بار در ثانیه تکرار میشود در حالی که دومی به معنای «بالای بنفش» است و بیش از هزار تریلیون بار بر ثانیه تکرار میشود. این چه ارتباطی به ماه ما دارد؟ بسیار خب، زمانی که ما درون سایه زمین حرکت میکند، نور خورشید مجبور است از اطراف و لبههای سیاره ما عبور کند تا به ماه برسد و از بین لایه طولانی و چگال اتمسفر ما بگذرد. بخشی از نور طی این مسیر به ذرات گاز برخورد میکند و در اتمسفر «پراکنده» میشود. طولموجهای کوتاه در مقایسه با طولموجهای بلند در برابر این [پدیده]حساسترند، ازاینرو رنگهای مایه آبی پراکنده میشوند و رنگ قرمز از آن عبور میکند و به ماه میتابد. از قضا این اثر پراکندگی، همان دلیل سرخ بودن طلوع و غروب خورشید است: زمانی که خورشید در افق زمین سر میزند، پرتوهای آن از درون اتمسفر «از پهلو» به ما برخورد میکند و پرتوهای آبی پراکنده میشوند. از منظر ماه، یک ماهگرفتگی، یک غروب خورشید نیز محسوب میشود غروب خورشید در پشت زمین. این همچنین دلیل آن است که چرا آسمان برای ما آبی به نظر میرسد. زیرا پرتوهای پراکنده شده آبی و سبز در اتمسفر ما پخش میشوند. بااینحال زمانی که ما به خود خورشید نگاه میکنیم رنگهای آبی زیادی پراکنده نشدهاند، ازاینرو آسمان سفیدتر و خورشید نیز زرد به نظر میرسد. آیا نگاه کردن به ماه خونی خطرناک است؟ بههیچوجه، مگر آنکه گرگینه باشید. ماه برخلاف خورشیدگرفتگی که بسیار پرنور است و نمیتوان مستقیم به آن نگاه کرد و باید با محافظ چشمی مخصوص یا با بازتاب یا سایه مشاهده شود، صرفا پرتوهای خورشید را منعکس میکند و خیره شدن به آن بیخطر است. اما یکجورهایی اسرارآمیز و هراسآور به نظر میرسد؛ نه؟ کاملا، و پیشینیان ما نیز همینطور فکر میکردند. تمدنهای باستانی غالبا [رخدادهای]شوم را به ماه خونی نسبت میدادند و برای جلوگیری از طالع شیطانی آن، مراسم آیینی برگزار میکردند. از قرار معلوم، اینکاها بر این باور بودند که یک جگوار آسمانی حمله کرده و تلاش میکند که ماه را بخورد. ازاینرو اینکاها دستکم آنطور که استعمارگران اسپانیایی ادعا کردند -که [البته]منبع کاملا بیغرضی [هم]محسوب نمیشوند- نیزههای خود را تکان میدادند و سروصدا ایجاد میکردند تا آن را دور کنند. در بین النهرین باستان، تصور میشد که ماه خونی نشانه حمله به پادشاه است. آنها درست شبیه به دیکتاتورهای امروزی برای اینکه از مهلکه ترور جان به درببرند از بدل استفاده میکردند و بهموقع، شاه را با یک شاه بدل عوض میکردند و شاه واقعی وانمود میکرد که یک شهروند عادی است. سایر تمدنها دیدگاه دوستانهتری دارند. یک افسانه بین مردم باتامالیبا در توگو و بنین میگوید که ماهگرفتگی، در زمان ستیز میان ماه و خورشید رخ میدهد و انسانها باید برای ترغیب این زوج برای حلوفصل اختلاف خود، اختلافات خود بر روی زمین را حل کنند. داستان دیگری از سوی قبیله لویسینیو بومیهای آمریکایی، کالیفرنیای امروزی نقلشده که [بر اساس آن]ماه بیمار است و انسانها باید برای کمک به بهبود آن سرود، دعا و مناجات بخوانند. منبع: منیبان | پربینندهترین |