محسن سلیمانی فاخر، منتقد و نویسنده در هم میهن نوشت: سینمای ایران سال هاست میان دو قطب گرفتار مانده است: از یک سو جشنواره های پرزرق و برق و دولتی که بیش از آن که به کیفیت آثار توجه کنند، درگیر مناسبات فراسینمایی و مصلحت اندیشی اند، و از سوی دیگر جشن ها و آیین هایی که قرار بود مستقل و حرفه ای باشند، اما گاه خود نیز در دام همان الگوهای بازاری و عامه پسند گرفتار می شوند. در چنین فضایی، جشن منتقدان سینمایی، که هشتم شهریور برگزار شد، بیش از هر زمان دیگری زیر ذره بین قرار دارد؛ چرا که انتظارعمومی از آن، ارائه بدیلی جدی و تخصصی است، نه تکرار همان سازوکارهای کلیشه ای. کارکرد اصلی نقد در سینما، اصلاح مسیر و ارتقای کیفیت آثار است. نقد، برخلاف تصور رایج، ابزار تخریب نیست، بلکه موتور حرکت یک هنر-صنعت است. همین نکته در جشن اخیر به روشنی آشکار شد؛ جایی که مجید صالحی صادقانه اعتراف کرد نقدها باعث شدند شکل دیگری از بازیگری را تجربه کند، مسیرش را عوض کند و درنهایت به جایزه ای غیردولتی و به دور از مصلحت سنجی برسد. این اعتراف یک بازیگر نشان می دهد که نقد می تواند فراتر از گزارش یا یادداشت روزنامه ای عمل کند و عملاً سرنوشت حرفه ای هنرمندان را تغییر دهد. چنین تجربه ای کوچک نیست؛ بلکه مؤید همان چیزی است که سال ها جامعه سینمایی بر آن تأکید کرده: رشد سینمای یک کشور بدون نقد جدی و آزاد ممکن نیست. این تجربه فردی، نمادی از تأثیر جمعی نقد است. سینمای ایران در سال های اخیر با محدودیت ها، کمبود منابع و فشارهای نهادی روبه رو بوده است؛ اما نقد توانسته است همچون چراغی مسیر تازه ای نشان دهد. نقدی که از دل جشن های مستقل مانند جشن منتقدان برمی آید، نه تنها در تحلیل هنری، بلکه در تربیت نگاه اجتماعی و فرهنگی هم اثرگذار است. به همین دلیل این جشن ها صرفاً یک مراسم تقدیر نیستند، بلکه بخشی از فرایند سیاست گذاری غیررسمی سینما محسوب می شوند. با این حال، پرسش جدی این است که جشن منتقدان تا چه اندازه توانسته است فاصله خود را با جشنواره های عامه پسند و بازاری روشن کند؟ انتظار از چنین رویدادی این است که گرفتار همان رویکردهایی نشود که سینمای ایران را به تکرار و تجاری سازی سوق داده اند. برای تثبیت اعتبار این رویداد، باید به بخش های بنیادین سینما توجه شود؛ مثلا حوزه هایی چون موسیقی فیلم، مهندسی صدا، طراحی صحنه و… که کمتر در حیطه تخصصی منتقد است به فراموشی سپرده شوند. ویژگی ممتاز جشن منتقدان می تواند در الگودهی باشد نه الگوبرداری. این جشن باید مسیر تازه ای را پیشنهاد دهد، نه آنکه تکرارکننده مناسبات رایج باشد. توجه به سینمای اقتباسی، تمرکز بر نوآوری در فیلمنامه و کارگردانی، حمایت از سینمای کم هزینه اما جریان ساز، می تواند جهت گیری تازه ای به سینماگران جوان بدهد. در شرایطی که سینمای بدنه گرفتار بازار و محدودیت های نهادی است، تنها نقد تخصصی و جشن های مستقل می توانند امید به تغییر را زنده نگه دارند. از همین رو ایده تشکیل یک آکادمی سالیانه منتقدان قابل تأمل است. نهادی که فارغ از هیاهوی جشن های پرهزینه، به طور مستمر به ارزیابی آثار بپردازد و مرجعیت نقد را تثبیت کند. در چنین ساختاری، حتی نیازی به برگزاری جشن باشکوه نخواهد بود؛ همان طور که تجربه جشن نگاه که توسط رسانه فیلم نیوز برگزار شد نشان داد، یک آیین کوچک با اهدای لوح نیز می تواند اجرایی و عملی شود، بدون آنکه مرعوب اسپانسرها یا فشارهای بیرونی شود. مهم این است که نقد تخصصی در بستری آزاد ادامه یابد و جریان ساز باشد. در نهایت باید یادآور شد که ارزش جشن منتقدان نه در زرق و برق مراسم، بلکه در صداقت نقدها و استقلال داوری هاست. این جشن می تواند با فاصله گرفتن از نگاه های بازاری، و با تأکید بر ابعاد فنی و خلاقانه، الگویی تازه برای کل سینمای ایران بسازد. اگر چنین شود، نقد به جایگاه واقعی خود بازمی گردد: نیرویی که نه تنها مسیر هنرمندان را دگرگون می کند، بلکه کیفیت کلی سینمای یک کشور را ارتقا می دهد. همان طور که تجارب سینماگران نشان می دهد، یک نقد جدی می تواند سرنوشت یک سینماگر را تغییر دهد؛ و چه بسا ده ها هنرمند دیگر نیز در پرتو این نقدها بتوانند راهی تازه بیابند. بنابراین، جشن منتقدان باید خود را کارگاه اندیشه و تحلیل بداند، نه صرفاً محفلی برای اعطای جوایز. تنها در این صورت است که این رویداد می تواند به نقشی فراتر از یک جشن برسد: به مرجعی برای الگودهی، جریان سازی و حرکت به سوی سینمایی متفاوت و مستقل در ایران. |