فرارو- عماد خراسانی یکی از معروف ترین غزل سرایان قرن پیش ایران است. یکی از معروف ترین شعرهای او شعر این روزگار نیست است. به گزارش فرارو، عماد خراسانی در این شعر مواجهه انسان با روزگار را با وجود تمام نامهربانی های آن به زیبایی به تصویر می کشد. در ادامه این شعر زیبا را بخوانید. شعر این روزگار نیست از عماد خراسانی ما عاشقیم و خوشتر از این کار، کار نیست یعنی به کارهای دگر اعتبار نیست دانی بهشت چیست که داریم انتظار؟ جز ماهتاب و باده و آغوش یار نیست فصل بهار، فصل جنون است و این سه ماه هر کس که مست نیست یقین هوشیار نیست سنجیده ایم ما، بجز از موی و روی یار حاصل ز رفت و آمدِ لیل و نهار نیست دیشب لبش چو غنچه تبسم به من نمود اما چه سود ز آنکه به یک گل بهار نیست خندید صبح بر من و بر انتظار من زین بیشتر ز خوی توام انتظار نیست فرهاد یاد باد که چون داستان او شیرین حکایتی ز کسی یادگار نیست ناصح مکن حدیث که: صبر اختیار کن ما را به عشق یار ز خویش اختیار نیست کار تو بوسه بر مه و بار تو مشک ناب ای زلف یار، خوش تر از این کار و بار نیست برخیز دلبرا که در آغوش هم شویم کان یار یار نیست که اندر کنار نیست امید شیخ بسته به تسبیح و خرقه است گویا به عفو و لطف تو امیدوار نیست از ما گذشت نیک و بد اما تو روزگار فکری به حال خویش کن این روزگار نیست بگذر ز صید و این دو سه مه با عماد باش صیاد من! بهار که فصل شکار نیست |