زینب موسوی، طنزپرداز شناخته شده که با نام مستعار امپراطور کوزکو در شبکه های اجتماعی فعالیت می کند، این روزها بار دیگر در مرکز یک جنجال تازه قرار گرفته است. به گزارش برترین ها، موسوی که در سال های گذشته بیشتر با لهجه قمی و طنزهای اجتماعی و سیاسی شناخته می شد، این بار بی لهجه و با لحنی متفاوت رو به دوربین ایستاد و بخش هایی از شاهنامه فردوسی را با قرائت و برداشت شخصی اجرا کرد. اما همین اجرای کوتاه کافی بود تا موجی از واکنش ها را در میان کاربران به راه بیندازد. برخی منتقدان این حرکت را بازی در زمین نیروهای رادیکال دانسته و مدعی اند که موسوی به نوعی به هویت ملی گراها تاخته است. برخی حتی پای مواضع گذشته او در ماجرای سقوط پرواز 752 را دوباره وسط کشیده و نوشته اند او در همان زمان هم مواضعی جنجالی گرفته بود. کسی به این شوخی نخندید، همه عصبانی شدند در این میان چهره هایی چون مهدی تدینی و حسین عصاران نیز به ماجرا واکنش نشان داده اند. تدینی در یادداشتی نوشت که اگر موسوی به خود اجازه داده است شاهنامه را مسخره کند، پس باید پرسید آیا بقیه ارزش ها هم قابل شوخی اند؟ او کار موسوی را نوعی دیوزگی برای چند لایک بیشتر توصیف کرد. در مقابل، عصاران نگاه سبک تری داشت و تأکید کرد اساساً نباید چنین کارهایی را بیش از حد جدی گرفت، چرا که موسوی یک طنزپرداز است و البته طنزپرداز قابل ملاحظه ای هم نیست. او حتی یادآور شد که پیش تر احمد شاملو هم نقدهایی تند به فردوسی و شاهنامه داشت، بی آنکه چنین موجی از جنجال برپا شود. البته که جنس شوخی موسوی با شاهنامه کمی تند و بی پروا بوده است. اما فضای شبکه های اجتماعی نشان داد که بخش بزرگی از کاربران حساسیت بالایی روی شاهنامه و فردوسی دارند. به هر حال در این سال ها ملی گرایی یک نوع المان هویتی هم هست. به همین دلیل، آن ها قرائت موسوی را نوعی توهین به زبان فارسی و پرچمدار آن تلقی کردند. حتی برخی با زبان تندتر نوشتند که هیچ کس حق ندارد با شاهنامه شوخی کند و طنز در این حوزه به معنای بی حرمتی است. زینب جان این دفعه را بد کردی! واقعیت این است که زینب موسوی در سال های اخیر بارها نشان داده طنزپردازی برایش چیزی فراتر از سرگرمی است؛ او عمداً وارد حوزه هایی می شود که حساسیت برانگیزند، از نقدهای اجتماعی با لهجه قمی گرفته تا مسائل سیاسی و حالا هم سراغ متنی رفته که در نگاه بسیاری مقدس فرهنگی به حساب می آید. طبیعی است چنین انتخابی واکنش های شدید را به دنبال داشته باشد. حالا اما یک دوقطبی شدید ایجاد شده، شاید اگر فضای یکسان و عادلانه ای برای شوخی با تمام حوزه ها ممکن بود، کسی به موسوی نقد نمی کرد، می گیرید چه می گوید این متن؟ در نهایت به نظر می رسد این جنجال مانند بسیاری از جدل های مشابه در فضای مجازی، به سرعت از سطح یک اجرا فراتر رفته و بدل به میدان نبرد روایت ها شده است. یک سو کسانی که از شاهنامه دفاع می کنند و سوی دیگر کسانی که از حق طنزپردازی موسوی. فارغ از این که چه کسی پیروز این جدال خواهد بود، یک چیز قطعی است: زینب موسوی باز هم توانست نامش را در کانون توجه قرار دهد (به چه قیمتی؟)، آن هم با ابزاری به نام طنز. البته اگر این بار بشود اسمش را طنز گذاشت! |