فرارو- یکی از سوال هایی که از همان نخستین ساعات پس از آتش بس جنگ 12 روزه از سوی بسیاری از افراد به ویژه افکار عمومی پرسیده می شود این است که با توجه به تهدیدات رژیم اسراییل، زمان آغاز جنگ دوم میان ایران و صهیونیست ها چه وقت است؟ در این راستا، مقام های ارشد نظامی و سیاسی اسراییلی و البته دستگاه های تبلیغاتی همسو با آن ها، با انواع و اقسام شیوه ها سعی در اجرای عملیات روانی خود علیه ایران دارند و بر آن هستند تا گزاره جنگ دوم را قریب الوقوع نشان دهند. به گزارش فرارو؛ با این همه، آنچه واضح است این موضوع می باشد که برای جنگ تحمیلی دوم اسراییل علیه ایران، باید شرایطی فراهم باشد تا این رژیم ماجراجویی خود علیه ایران را امری بداند که ارزشش را داشته باشد. این مساله زمانی ابعاد جدی تری به خود می گیرد که بدانیم در جنگ 12 روزه، بارش موشک های ایرانی بر بخش های مختلف فلسطین اشغالی و نابود شدن اهداف راهبردی در عمق سرزمین های اشغالی، تا حد زیادی اسراییل را در ماجراجویی تازه علیه ایران، برخلاف مواضع کلامی رهبران اسراییلی، محتاط تر کرده است. از این رو، سوالِ میلیون دلاری این است: ملاحظات اصلی اسراییل برای ماجراجویی تازه علیه ایران چیست؟ در این رابطه، توجه به 3 مولفه ضروری است. 1: اسراییل از حمله به ایران چه به دست خواهد آورد؟ رژیم اشغالگر قدس باید مشخص کند که از حمله جدید به ایران در پیِ چیست؟ اگر این رژیم به دنبال نابودسازی کلیه توانمندی ها و تاسیسات هسته ای ایران است، این گزاره به ویژه با توجه به آمادگی های ایران پس از جنگ 12 روزه، بعیدتر از قبل به نظر می رسد. نکته قابل تامل اینکه حتی سرویس های های اطلاعاتی غربی نیز پیشتر هشدار داده بودند که انجام یک حمله علیه توانمندی های اتمی ایران، صرفا یک تاخیر چند ماهه در این حوزه ایجاد خواهد کرد و نابودی کامل را به دنبال نخواهد داشت. در عین حال، باید پرسید آیا واقعا اسراییل می تواند چیزی بیشتر از حملات خود در قالب جنگ 12 روزه علیه توان هسته ای ایران رو کند؟ به هر حال، ایران نیز پیش بینی های خاص خود را در مورد ماجراجویی های تازه علیه توان هسته ای اش داشته و دارد. وقتی محدودیت های راهبردی اسراییل در حمله مجدد به سایت های هسته ای ایران به ویژه در حوزه تسلیحاتی را مشاهده می کنیم نیز این مساله روشن می شود که حتی اگر آمریکا هم به کمک این رژیم بشتابد، باز شانس موفقیت اسراییل 100 درصد نیست. این در حالی است که ضربات تکان دهنده تر ایران در هرگونه جنگ آتی، امری 100 درصد و قطعی است. 2: اسراییل و معمای انسجام ملی در ایران جنگ 12 روزه یک خروجی مهم داشت که شاید اسراییل اساسا توقع آن را نداشت و آن هم اوج گیری روحیه ملی گرایی ایرانیان بود. اساسا همین روحیه بود که اثرگذاری ضربات موشکی ایران به اسراییل در بحبوحه جنگ 12 روزه را چندبرابر کرد و در همان آغاز کار، دستورکار تغییر نظام سیاسی در ایران از سوی صهیونیستها را نقش بر آب کرد. حال باید پرسید که آیا واقعا اسراییل می تواند این تحلیل را داشته باشد که با یک حمله تازه علیه ایران، این انسجام ملی جای خود را به بی ثباتی دهد و ایران به سمت پروژه سوریه سازی حرکت کند؟ حتی خوش بین ترین تحلیلگران نیز چندان روی این گزاره قمار نمی کنند زیرا هویت ملی و پیشینه تاریخی ایرانیان، در بحبوحه وقایع و بحران های مهم تاریخی نشان داده که آن ها در این دوره ها به جای اینکه از منیّت صحبت کنند، مایِ ایرانی را مد نظر دارند و حراست از کیان کشورشان را اولویت می دهند. این همان چیزی است که بسیاری از رسانه های غربی و حتی اسراییلی نیز در مدت اخیر بارها آن را مورد اشاره قرار داده اند. جالب اینکه نتانیاهو که اکنون در فلسطین اشغالی با سیلی از اعتراضات گسترده رو به رو است و موقعیت خود در قدرت را لرزان می بیند، سعی دارد با بازی های تبلیغاتی مخالف نظیر این ادعا که ایران در حوزه حکمرانی آب ضعیف است، مردم ایران را تحریک به سرنگونی نظام سیاسی کشورشان کند! این معادله و ابعاد منافقانه آن اکنون واضح تر از هر زمان دیگری پیش روی ایرانیان قرار گرفته و اینکه اسراییل بخواهد برنامه ریزی کند تا از طریق یک ماجراجویی تازه اقدام به ساقط کردن نظام سیاسی ایران کند را به یک پروژه از پیش شکست خورده تبدیل کرده است. اسراییل در جنگ دوم علیه ایران، اشتباهات جنگ اول را تکرار نمی کند. درست به همین دلیل است که برخلاف جنگ 12 روزه، اسراییل مدام سعی دارد در ایران ایجاد اغتشاش کند و سپس وارد میدان شود. گزاره ای که حداقل در شرایط فعلی چندان شانس توفیق ندارد. 3: اسراییل و معمای دخالت آمریکا در ماجراجویی جدید علیه ایران نتانیاهو به شدت به این نیاز دارد که دولت آمریکا را نیز با هرگونه ماجراجویی جدید علیه ایران همراه کند. با این حال، اگر مواضع کلامی ترامپ را کنار بگذاریم، وی نشان داده خواهان جنگ تمام عیار علیه ایران نیست و آن را در راستای منافع راهبردی خود نمی بیند. او با طیفی از پرونده های باز طرف است که هنوز راه حلی برای آن ها ارائه نکرده است. در عین حال، برخی صاحب نظران معتقدند که تاکیدات ترامپ مبنی بر نابودشدن سایت های هسته ای ایران در جریان جنگ 12 روزه، تا حد زیادی ناشی از این مساله است که او سعی داشته به اسراییل و لابی های متحد آن این پیام را برساند که نمی خواهد وارد دور تازه درگیری ها با ایران شود. با این همه، حتی اگر زور این لابی ها به رییس جمهور آمریکا بچربد، ترامپ خود می داند که ورود به جنگ کسترده علیه ایران، سرمایه سیاسی او در داخل آمریکا را به شدت به خطر خواهد انداخت. از این رو، اما و اگرهای اسراییل در همراه کردن ترامپ با خود در جنگ گسترده علیه ایران بسیار زیاد است. این اما و اگرها در شرایطی که قدرت پدافندی این رژیم نیز از حیث تدارکاتی و تسلیحاتی به شدت اُفت کرده، ماهیت جدی تری را به خود می گیرند. |