فرارو- درست است که در سال های اخیر، ساخت فیلم های حماسی در سینما کمرنگ شده، با این حال فیلمسازانی مانند ریدلی اسکات به حفظ و زنده نگه داشتن این ژانر کمک کرده اند.

به گزارش فرارو، فیلم های حماسی به طور ویژه ای قدرت و عظمت لحظات تاریخی را به تصویر می کشند. در عین حال هر یک از این آثار داستانی جذاب را خلق می کنند، مانند اسپارتاکوس و گلادیاتور که داستان نبرد بردگان را در میدان مبارزه با امپراطوران رم به تصویر می کشند. در ادامه به معرفی برخی از بهترین آثار ژانر حماسی تاریخ سینما خواهیم پرداخت.

این فیلم در فرانسه و دوران جنگ های صلیبی روایت می شود. جایی که کاراکتر بالین ابلین برای دفاع از پادشاهی اورشلیم در برابر صلاح الدین ایوبی مبارزه می کند. قلمرو بهشت در دل یک داستان تاریخی روایتی پیچیده و جذاب از یک ملودرام انسانی ارائه می دهد.

این فیلم بر اساس کتابی به همین نام روایتگر داستان زندگی شخصیتی به نام پویی است. او آخرین بازمانده خاندان منچوری است که در سه سالگی از مادرش جدا می شود و به عنوان امپراطور در شهر ممنوعه بر تخت می نشیند. آخرین امپراطور ، اولین اثر شرق شناسانه برتولوچی محسوب می شود که در شهر ممنوعه چین فیلمبرداری شده است. این فیلم به طرز چشم گیری با طراحی صحنه و دکورهای باشکوه عظمت مقام امپراطوری و وقایع تاریخی را به تصویر می کشد. در عین حال با بررسی عمیق کاراکتر پویی تجربه ای احساسی و تاثیرگذار را برای مخاطب رقم می زند.

این فیلم داستان واقعی دوئل میان دو شوالیه فرانسوی به نام های ژان دو و ژاک لو است که بر اثر اتهامی ترسناک شکل می گیرد. آخرین دوئل ، قصه را از سه زاویه مختلف روایت می کند و به مخاطب اجازه می دهد که کاراکترها را قضاوت کند و در مورد سرنوشت آنها احساس نگرانی کند. این فیلم در حالی که به درستی یک واقعه تاریخی را به تصویر می کشد با بررسی موضوعاتی چون عدالت و برابری در مبارزه به راحتی توانسته بیننده را با خود همراه کند.

این فیلم داستان داستان زندگی ویلیام والاس ، قهرمان ملی اسکاتلند را روایت می کند. او کسی است که مردم ستمدیده کشورش را علیه حکومت استبدادی انگلستان رهبری می کند. شجاع دل ، تصویری رمانتیک و سوپر قهرمانانه از والاس ارائه می دهد و انگیزه های او برای مبارزه را به گونه ای نشان می دهد که به گفته مورخان برگرفته از تخیل است. این فیلم یکی از جذاب ترین آثار سینما در این ژانر است که برای مل گیبسون جایزه اسکار بهترین کارگردانی را به ارمغان آورد. همچنین شجاع دل به طرز ماهرانه ای صحنه های نبرد و خشونت بی رحمانه کاراکترها در میدان جنگ را به تصویر می کشد و همین موضوع سبب شده تا این اثر با گذشت سال ها همچنان در ذهن مخاطب ماندگار باشد.

این فیلم اثری بود که ریدلی اسکات در ژانر حماسی ساخت و جان تازه ای به این سبک داد. داستان درباره یک مردی به نام ماکسیموس است که بعد از خیانت امپراطور کومودوس به عنوان برده فروخته می شود و کم کم تبدیل به گلادیاتور می شود. او به مرور در نزد مردم به محبوبیتی می رسد که دوباره تبدیل به یک تهدید برای امپراطوری رم می شود. گلادیاتور از همان صحنه آغازین نبرد، حس ماجراجویی و هیجان را به مخاطب القا می کند. در عین حال در درون خود عناصری دارد که برای خلق یک حماسه تمام عیار موثر و کافی است، به همین دلیل بعد از گذشت بیست سال همچنان در نگاه مخاطب جذاب است.

قبل از موفقیت گلادیاتور به کارگردانی ریدلی اسکات یک حماسه تاریخی دیگر با محوریت گلادیاتور وجود داشت که در دهه 1960 میلادی توسط استنلی کوبریک کارگردانی شده بود. فیلمی به نام اسپارتاکوس که کاراکتری به همین نام شورشی بزرگ علیه امپراطوری روم رهبری می کند. این فیلم از نظری بصری خیره کننده است و در میان بهترین آثار این ژانر نیز برجسته به نظر می رسد. با این حال آنچه اسپارتاکوس را برای مدت طولانی محبوب نگه داشته، داستان گویی عمیق درباره احساسات و عواطف انسانی است. این فیلم روایتگر شجاعت در برابر طبقه حاکم است، داستانی که در زمان برای مخاطب جذاب است. صحنه نمادین من اسپارتاکوس هستم نه تنها یکی از لحظات به یادماندنی تاریخ سینماست، بلکه نشان می هد یکی از دلایل ماندگاری فیلم ها ریشه در پیام انسانی اثر دارد.

این فیلم یکی از بهترین آثار نمادین ژانر حماسی سینمای هالیوود است، اثری که الهام بخش بسیاری از آثار بعد از خود شد و نشان داد که چگونه می توان روایت ها و وقایع عظیم تاریخی را روی پرده سینما نشان داد. یهودا بن هور از دوست صمیمی اش خیانت می بیند و ماجرای از جایی آغاز می شود که او تصمیم به انتقام می گیرد. آن چیزی که بن هور را در حافظه ژانر حماسی جاودانه کرده است، سکانس مسابقه ارابه رانی آن است که با گذشت سال ها هنوز یکی از نفس گیرترین لحظات اکشن تاریخ سینما محسوب می شود. در عین حال که مدت زمان فیلم بیش از سه ساعت است، اما در طول تماشای آن لحظه ای کسالت بار وجود ندارد.

این فیلم اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته جیمز فنیمور است که به نبرد میان فرانسویان و سرخ پوستان در آمریکا می پردازد. داستان درباره پسری سفیدپوست به نام هاوک است که توسط بازماندگان قبیله موهیکان ها به فرزندی پذیرفته می شود. در جریان جنگ های سرخ پوستان و استعمارگران او و خانواده اش مامور می شوند تا از یک سرهنگ انگلیسی و دو دخترش در برابر حملات محافظت کنند. در آخرین بازمانده موهیکان ها ، صحنه های نبرد نقطه قوت محسوب می شوند، به خصوص نبرد پایانی که تنش بالایی میان کاراکترها وجود دارد. همچنین ترکیب داستانی عاشقانه با ماجراهایی هیجان انگیز، این فیلم را به یک اثر حماسی متفاوت تبدیل کرده است.

این فیلم یکی از تاثیرگذارترین فیلم های حماسی اکشن در تاریخ سینماست که نشان داده اثری با کیفیت بالا می تواند فراتر از مرزهای فرهنگی حرکت کند و داستانی را نمایش دهد که برای همه افراد با هر زبانی قابل درک کردن باشد. داستان این اثر با طرحی ساده آغاز می شود. گروهی سامورایی دور هم جمع می شوند تا از روستا در برابر حملات راهزن ها محافظت کنند. همین قصه ساده، اثری را شکل داده که با فیلم ها بزرگ جهان قابل مقایسه است. روابط میان سامورایی ها و روستاییان، طنز ظریف فیلم و مرگ غم انگیز شخصیت ها، همگی در کنار هم داستانی جذاب را به وجود آورده که با گذشت دهه ها همچنان تاثیرگذار و تماشایی است.

این فیلم درباره افسر ارشد ارتش بریتانیا لورنس است که قبایل عرب را متحد می کنند تا در جنگ جهانی اول مقابل عثمانی مبارزه کنند. او شخصیتی چند لایه دارد و در عین حال که هوش بالایی دارد پر از ویژگی های متضادی است که تماشای داستان را برای مخاطب جذاب می کند. در واقع با اینکه دیگر اثری، مانند لورنس عربستان ساخته نمی شود اما این فیلم نوعی معیار و الگو برای ساخت آثار حماسی و ماجراجویانه است.