محمدهادی جعفرپور طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: ملی شدن صنعت نفت در سال 1329 به رهبری دکتر محمد مصدق، نقطه اوج جنبش های استقلال طلبانه مردم ایران بود. برای نخستین بار یک دولت قانونی توانست در برابر قدرت های خارجی بایستد و ثروت ملی را بازپس گیرد. این اقدام اما به شدت منافع بریتانیا را تهدید کرد و موجبات بحران میان ایران و غرب را فراهم ساخت. انگلیسی ها که سال ها بر صنعت نفت ایران سیطره داشتند، به موازات ملی شدن این صنعت از هیچ کوششی برای مقابله با این جنبش ملی فروگذار نکردند. آنان که با تحریم های اقتصادی، فشارهای دیپلماتیک و حتی تهدید نظامی نتوانستند مصدق را وادار به عقب نشینی کنند، تصمیم گرفتند با کمک امریکا راه حل نظامی - سیاسی دیگری را پیگیری کنند. طراحی کودتا یا عملیات آژاکس در تابستان 1332، سیا و ام آی6 طرح مشترک براندازی دولت مصدق را نهایی کردند. کرمیت روزولت، مامور ارشد سیا، به تهران آمد و با شاه، فضل الله زاهدی و برخی روحانیون و سیاستمداران مخالف دولت ملی ارتباط برقرار کرد. بودجه هنگفتی به کار گرفته شد: خرید روزنامه ها برای انتشار اخبار و یادداشت های رسانه ای علیه مصدق، اجیر کردن اوباش خیابانی برای ایجاد آشوب و تطمیع افسران ارتش برای خیانت به مصدق و نقض سوگند وفاداری. تلاش نافرجام 25 مرداد نخستین گام کودتا در شب 25 مرداد با دستگیری سرهنگ نصیری، مجری حکم عزل مصدق، ناکام ماند. در نخستین روزهای 25 مرداد 1332، روزی که به عنوان یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر ایران شناخته می شود، تحولات سریعی رخ داد که سرنوشت سیاسی کشور را به شدت تحت تاثیر قرار داد. در این روز، نصیری، یکی از عوامل کلیدی کودتا، به خانه نخست وزیر وقت، دکتر محمد مصدق، رسید تا حکم برکناری وی را به او ابلاغ کند. لحظاتی پس از ابلاغ این حکم، نصیری توسط پرسنل نظامی محافظ خانه مصدق دستگیر شد. این اقدام ضربه مهمی به روند کودتا وارد کرد، چراکه برنامه ریزی شده بود در صورت مقاومت مصدق، او به سرعت بازداشت شود. دستگیری نصیری، به معنای ناکامی اولیه کودتاچیان بود، اما این پایان ماجرا نبود. در پی این اتفاق، تلاش هایی برای دستگیری و بازداشت دیگر شخصیت های کلیدی کابینه مصدق، از جمله جهانگیر حق شناس، وزیر امور خارجه، وزیر راه و احمد زیرک زاده به عنوان نمایندگان اصلی دولت، صورت گرفت. هر چند که این عملیات ها تا حدی موفق بودند و این افراد دستگیر شدند، اما حملات نیروهای وفادار به مصدق برای بازپس گیری موقعیت ها با شکست مواجه شد. رادیو تهران در ساعت 7 صبح روز 25 مرداد، نخستین اطلاعیه های مرتبط به شکست کودتا را پخش کرد، شاه که شاهد شکست های پی درپی کودتا بود، نهایتا از کشور گریخت. این وقایع نشان دهنده پیچیدگی و در عین حال حساسیت اوضاع سیاسی آن روزهاست، جایی که تلاش برای تغییر حکومت قانونی کشور با شکست های متعدد همراه شد. پیروزی کودتا در 28 مرداد در 28 مرداد با سازماندهی دوباره و حمایت مالی بیشتر، گروه های اجیر شده به خیابان ها ریختند. روزنامه های وابسته اخبار و شایعات علیه مصدق را منتشر کردند و بخشی از ارتش نیز به کودتاچیان پیوست. خانه مصدق هدف حمله قرار گرفت و پس از مقاومت چندساعته سقوط کرد. مصدق بازداشت شد و فضل الله زاهدی به نخست وزیری رسید. شاه با اطمینان خاطر از رم به تهران بازگشت. در کودتای 28 مرداد نیروهای متنوعی دخالت داشتند: نقش روحانیت در این کودتا برجسته بود. بخش مهمی از روحانیت وقت، به ویژه آیت الله کاشانی، در آغاز از جنبش ملی حمایت کردند. اما اختلافات سیاسی و شخصی با مصدق، زمینه جدایی را فراهم کرد. در روزهای منتهی به کودتا، برخی روحانیون با سخنرانی ها و بیانیه ها فضای ضد دولتی را تشدید کردند و به مشروعیت بخشی به حرکت کودتاچیان یاری رساندند. نقش مطبوعات، تبلیغات و واکنش مردم ده ها روزنامه و نشریه با پول های سیا و ام آی6 در تهران و شهرستان ها فعال شدند. آن ها با تیترهای بزرگ، دولت مصدق را متهم به وابستگی به شوروی، دشمنی با دین و ناکارآمدی اقتصادی می کردند. این تبلیغات گسترده افکار عمومی را دچار سردرگمی کرد و بستر اجتماعی لازم برای حرکت کودتاچیان را فراهم آورد. بخش بزرگی از مردم، به ویژه طبقات متوسط و روشنفکران، حامی مصدق بودند. اما فشار اقتصادی ناشی از تحریم نفتی و فضای تبلیغاتی منفی باعث شد بخشی از جامعه از دولت فاصله بگیرد. در روز 28 مرداد، خیابان ها میدان رویارویی مردم عادی، اوباش اجیر شده و نیروهای ارتش بود. مقاومت پراکنده حامیان مصدق نتوانست نتیجه کودتا را تغییر دهد. بازتاب جهانی کودتای 28 مرداد در سطح بین المللی بازتاب گسترده ای داشت. شوروی آن را نشانه ای از امپریالیسم امریکا و انگلیس دانست. در جهان عرب و کشورهای تازه استقلال یافته، این کودتا به عنوان نمونه ای از دخالت آشکار غرب در سرنوشت ملت ها محکوم شد. اما در غرب، سقوط مصدق به عنوان پیروزی در برابر نفوذ کمونیسم معرفی شد. اما آنچه به عنوان میراث تاریخی از این کودتا یاد می شود شامل: بازگشت سلطنت مطلقه و حذف آزادی های سیاسی، زندانی و تبعید شدن یاران مصدق و سرکوب شدید مخالفان، گسترش وابستگی ایران به امریکا، به ویژه در عرصه اقتصادی و نظامی، شکل گیری بی اعتمادی عمیق مردم ایران به امریکا و انگلیس و زنده ماندن نام مصدق به عنوان نماد استقلال طلبی و الهام بخش مبارزات سیاسی است. |