فرارو- اکران فیلم سینمایی غریزه به کارگردانی سیاوش اسعدیان به زودی از شهریورماه در سینماهای کشور آغاز خواهد شد. به گزارش فرارو، این فیلم بعد از 4 سال توقیف اکران خواهد شد و داستان درباره خانواده ای است که هر کدام از اعضای آن با مشکلی دست و پنجه نرم می کند. غریزه به خوبی فضای بصری قصه را به وجود آورده است و تلاش می کند به فیلمی جذاب درباره سینما و عشق تبدیل شود با این حال فیلم ایراداتی دارد که ممکن است برای مخاطب جذاب نباشد. در ادامه نگاهی به این فیلم خواهیم داشت. غریزه در سال 1400 توسط سیاوش اسعدی ساخته شد اما خبری از اکران عمومی آن به دلایل نامشخص نبود. این اثر یکی از کاندیداهای حضور در جشنواره فیلم فجر 1400 بود، اما نامی از غریزه در لیست نهایی آثار بخش مسابقه نبود. براساس خبرهای غیررسمی، وجود ممیزی ها و عدم اصلاحات توسط عوامل غریزه دلیل اصلی کنار گذاشتن این اثر از جشنواره بوده است. فیلم بعد از مدتی در چندین جشنواره بین المللی به نمایش درآمد و در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر نمایشی محدود برای منتقدان سینما داشت. با این حال به نظر می رسد با انجام اصلاحات و ممیزی ها فیلم وارد لیست اکران شده است. در نهایت از غریزه به عنوان یکی از کاندیداهای فیلم ایران برای حضور در جشنواره اسکار نام برده می شود. فیلمی که به نظر می رسد باید با فیلم های پیرپسر و زن و بچه رقابت کند. داستان فیلم سینمایی غریزه  این فیلم داستانی عاشقانه است که در دهه 40 شمسی روایت می شود. داستان درباره پسری به نام کامی است که عاشق سینماست. کامی دلبسته دختری به نام آتیه می شود، دختری که او را به سینما و جهان فیلم پیوند می دهد، اما این عشق خیلی سریع به بن بست می رسد. آتیه زنی است که در داستان نقش اساسی دارد اما حضورش تنها در میان یک معامله احساس می شود، زمانی که رسول خان، پدر کامی برای ادای دین راهی را انتخاب می کند که همه چیز را به هم می ریزد. بازیگران فیلم سینمایی غریزه امین حیایی پانته آ پناهی ژاله صامتی ساینا روحانی مهدیار شاه محمدی ملودرامی سرگردان میان عشق، اجبار و وظیفه  کارگردان این فیلم به سراغ دورانی می رود که رفاقت از هر چیزی مهم تر بود. غریزه داستانی آشنا دارد، روایت یک زندگی ویران میان مردی که می خواهد دینی را ادا کند، پسری که عاشق سینماست و دختری که بی خبر از همه جا وارد یک معامله پیچیده شده است. این فیلم بیش از آنکه داستان یک مثلث عشقی باشد روایتی از سه مفهوم متضاد عشق، اجبار و وظیفه است. در عین حال هر یک از کاراکترها در مداری از سرنوشت گرفتارند. رسول خان در سودای ادای دین، کامران در تمنای عشق سینما و آتیه در فرار از تقدیری که دیگران برای او نوشته اند. فضای غریزه ، بیش از آنکه بر روایت داستان تکیه کند به قاب ها متکی است. تصاویری از باران، شب های خلوت و جاده ها و نمایش فضای سینما، از لحاظ بصری زیبا و جذاب است اما زمانی که مخاطب به سراغ منطق داستانی می رود، فیلم پاسخ های مبهمی به چرایی اتفاقات می دهد.چرا رسول خان چنین راهی را برای ادای انتخاب می کند، چرا کامران به این سرعت عشقش به سینما را فراموش می کند و مهم تر از همه اینکه چرا آتیه به راحتی سرنوشت شوم خود را می پذیرد. غریزه ، فیلمی است که در آن پر از عشق های ناکام، پدران شکست خورده، پسران سرکش و دخترانی که میان وظیفه و آزادی سرگردانند. به نظر می رسد، سیاوش اسعدی با ساخت چنین فیلمی به دنبال ادای دین به فیلم های ملودرام دهه 50 بوده است. به همین دلیل طراحی صحنه و لباس در فضای قبل از انقلاب به درستی انجام شده است، اما مشکل زمانی است که فرم به جای پیش بردن قصه جای آن را می گیرد. نقطه اوج فیلم، همان جایی که داستان باید مخاطب را به وجد بیاورد، تبدیل به صحنه ای بی احساس و کم اهمیت در فیلم شده که به نظر می رسد برای بیننده جذاب نباشد. غریزه می خواهد ملودرامی پرشور باشد، اما میان حال، گذشته و فرم، قصه بلاتکلیف و سرگردان می ماند و تبدیل به اثری می شود که ممکن است مخاطب از دیدن فضاها لذت ببرد اما داستان جذابیت و یادآوری نوستالژیکی از گذشته نداشته باشد. |