علی لاریجانی نزدیک به دو دهه بعد از استعفا از دبیری شورای عالی امنیت ملی، دوباره روز گذشته به این سمت منصوب شد؛ دو دهه پر فراز و نشیب برای لاریجانی و برای سیاست داخلی جمهوری اسلامی. به گزارش اعتماد، انتصاب علی لاریجانی به دبیری شورای عالی امنیت ملی با حکم مسعود پزشکیان بعد از چند روز گمانه زنی و تحلیل در این باره بالاخره قطعی شد. انتصابی که نوعی بازگشت لاریجانی به شعام تعبیر می شود. سال 1386 لاریجانی درحالی از دبیری این شورا استعفا داد که هم آن زمان و هم بعد از آن روشن بود و شد که نتوانسته با رییس وقت دولت کار کند. اختلافات محمود احمدی نژاد و علی لاریجانی البته طی سال های بعد فراتر از یک استعفا رفت. حالا اما بعد از سه دوره ریاست لاریجانی بر مجلس و دو ردصلاحیت او در انتخابات ریاست جمهوری، لاریجانی که از سال گذشته مشخصا بعد فراز و فرودهای بسیار رقبایش برای حذف او از صحنه سیاسی دوباره خلعت اعتبار در سلسله مراتب انتصابی در نظام را پس گرفته بود، به دبیری شورای عالی امنیت ملی منصوب شد. همان شورایی که در دوره قبل وقتی دبیری آن را برعهده داشت عبارت معروف در غلطان دادن و آبنبات گرفتن را به کار برده بود. حالا اما دیگر نه مذاکرات با غرب فعلی جنس مذاکرات با غرب در آن زمان را دارد نه علی لاریجانی آن دبیر شورای عالی امنیت ملی است. در هفته های نخست پیروزی پزشکیان حدس هایی مبنی بر احتمال انتصاب لاریجانی برای دبیری شورای عالی امنیت ملی مطرح شده بود. آن زمان علی لاریجانی در گفت وگو با خبرآنلاین، تاکید کرد که مطلقا هیچ پیشنهادی برای حضور در دولت نداشته است. حالا اما دوران جدیدی برای کشور ایجاد شده و شورای عالی امنیت ملی قرار است روزهای سختی را در راه داشته باشد. لاریجانی اما از دهه 70 تا امروز مسوولیت های مختلفی داشته؛ درست مثل رویکردهایش که در این سال ها تفاوت زیادی کرد. از آغاز دهه هفتاد تا انتخابات ریاست جمهوری 1400 نمودار حرکت علی لاریجانی روند صعودی داشت: از سال 1370 تا 1372 او جایگزین محمد خاتمی -وزیر مستعفی ارشاد کابینه اول اکبر هاشمی رفسنجانی- شد. سال 1373 با حکم رهبری ریاست سازمان صدا و سیما را برعهده می گیرد و تا 10 سال بعد یعنی 1383 در همین سمت می ماند. یکی از پرچالش ترین دوران لاریجانی در سال های بعد همین دوره ریاست او بر صداوسیما بود. نقطه عطف این چالش ها پخش برنامه هویت در آن ایام بود. او بعدها در زمان گفت وگوها در ایام انتخابات ریاست جمهوری 1400 در کلاب هاوس گفت که پخش برنامه هویت کار زیردستانم بوده است. او در همان نشست خبری مجازی در کلاب هاوس درباره اعترافات اجباری در تلویزیون در دوران ریاست خود بر صداوسیما و ساخت برنامه هویت صحبت کرد و به خاطر آن اتفاقات تلویحا عذرخواهی کرد و گفت او در جریان نبوده است. اگرچه لاریجانی پیش تر در دفاع از برنامه هویت گفته بود بسیاری از شخصیت های مطرح شده در برنامه، افراد مذهبی و اندیشمند نیستند… یعنی این حضرات فکر می کنند ما اطلاع نداریم که از کدام سفارتخانه پول می گیرند که این مطالب را بنویسند. اما گویا گذر سال ها اگر بر هویت سیاسی لاریجانی هم اثر نگذاشته باشد بر نگاه او به برنامه هویت اثرگذار بوده است. برنامه دیگری که در سال های بعد موجب بازخواست لاریجانی شد، چراغ بود. برنامه ای بعد از ریاست جمهوری خاتمی و قتل های زنجیره ای از صدا و سیما به نمایش در آمد. در این برنامه تلاش شد دولت خاتمی را به دست داشتن در قتل های زنجیره ای متهم کند. لاریجانی در انتخابات سال 84 گفته بود از مضامین برنامه چراغ هم اطلاع نداشته است. با وجود این نقدها در همان نشست کلاب هاوسی در ایام انتخابات 1400، گفت وگوی کوتاه لاریجانی با فرخ نگهدار از چهره های جریان چریک های فدایی خلق نیز با بازتاب زیادی مواجه شد. سال های بعد از صداوسیما اما برای لاریجانی سال های تغییر رویکرد بود. سال هایی که با بالا رفتن سن او رفتارهای سیاسی اش نیز تغییرات جدی داشت. دهه 80 برای علی لاریجانی آغاز موقعیت قرار گرفتن او در دوقطبی با محمود احمدی نژاد بود. وقتی در سال 1384 دبیر شورای عالی امنیت ملی شد دو سال بعد به دنبال اختلاف با محمود احمدی نژاد، این سمت را رها کرد. مجلس هشتم نیز به بهارستان رفت و تا انتهای این دوره مجلس نیز در صندلی ریاست باقی ماند. از هویت پارلمانی تا ردصلاحیت انتخاباتی به نظر می رسد 12 سال ریاست مجلس علی لاریجانی نوعی هویت پارلمانی برای او ایجاد کرد. این 12 سال مملو از فراز و فرودهای مختلف بود؛ از درگیری با احمدی نژاد و دولتش تا تصویب برجام و داستان های مختلف رقابت با اصولگرایان و اصلاح طلبان برای تصویب صندلی ریاست مجلس. تا پیش از لاریجانی هرگز هیچ یک از چهره های سیاسی به این شکل در ساختار مجلس رسوب نکرده بودند. لاریجانی بالغ بر یک دهه ریاست نهاد قانون گذاری را در سه مجلس با رویکردهای مختلف سیاسی برعهده داشت. کارنامه مدیریتی اش در این 12 سال مملو از نکاتی است که می توان قضاوت های متفاوتی درباره آن داشت اما به نظر می رسد در هیچ برهه ای به اندازه قبل و بعد از ریاست مجلس روحیه سیاسی او تغییر پیدا نکرده است. شاید دو نوبت ردصلاحیت در انتخابات ریاست جمهوری طعم جدیدی از سیاست ورزی در عرصه سیاست داخلی را برای او مفهوم کرد. وقتی علی لاریجانی، رییس سه دوره مجلس شورای اسلامی از ثبت نام در رقابت های انتخابات مجلس یازدهم کناره گیری کرد، این تصمیم از دو منظر تفسیر شد؛ بسیاری این تصمیم را نشانه ای از پایان دوران سیاست ورزی او خواندند و شاهدش را نیز وضعیت برادرش درنظر گرفتند؛ وضعیت صادق لاریجانی و درگیری های تند او با محمد یزدی و شایعاتی مبنی بر اصرار صادق لاریجانی بر استعفا از شورای نگهبان و مجمع و رفتن به نجف. برخی دیگر گفتند علی لاریجانی دل در گرو ریاست بر پاستور دارد. ثبت نام او برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 و در ادامه ردصلاحیت او در دو دوره متوالی انتخابات و به فاصله 3 سال، نشان داد که هیچ کدام از تحلیل ها صددرصد منطبق بر واقعیت نبوده است. اگرچه علی لاریجانی، در دومین روز از ثبت نام کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری سال 1403 با حضور در وزارت کشور ثبت نام رسمی خود را انجام داد اما ورود او به عرصه انتخابات زودرس تابستان سالی که گذشت، با طنازی های سیاسی همیشگی اش همراه بود؛ انتشار تصویری از نقشه مسیر تاکسی های اینترنتی. در تصویر منتشر شده مبدا وزارت کشور بود و مقصد پاستور. ذیل این تصویر درج شده بود که بدون شما به مقصد نمی رسیم. این توییت علی لاریجانی خبرساز و با واکنش های مختلفی همراه شد. اگرچه لاریجانی در جواب این شوخی خبرنگار که پرسید: با اسنپ آمدید یا تپسی با همان کاریزمای قهرآلود همیشگی گفت که حرف های مهم تری در آن -در توییت مذکور- بود. اما احتمالا شاید حتی خودش هم تصور نمی کرد رهاورد حضورش در انتخابات و اراده اش برای عبور از سد نظارت استصوابی دومین ردصلاحیتش از طرف شورای نگهبان باشد. شورایی که وقتی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 بعد از ردصلاحیت او در نامه ای ادله را برایش توضیح داد ریاست او بر مجلس تصویب کننده برجام را و مسائل خانوادگی و فرم و مدل پیگیری لاریجانی برای کارهای نمایندگان ردصلاحیت شده را از دلایل عدم احراز صلاحیتش خوانده بود. لاریجانی ها البته هیچ کدام قصد کوتاه آمدن در مقابل این ادله را نداشتند؛ صادق بعد از این ماجرا از ترکیب شورای نگهبان کنار رفت و علی در نامه هایش با ادبیاتی بی سابقه شورای نگهبان را سیاسی کار خواند و نوشت: موضوع این است که عده ای می پندارند از انتخابات باید نتیجه ای که آنان صلاح می دانند بیرون بیایید… یک کلام بگویید بنا داشتیم شما را حذف کنیم. سقلمه ها به علی لاریجانی اما ادامه داشت و ردصلاحیت او خنکی دل منتقدان و مخالفانش را دوچندان کرد، به خصوص نزدیکان سعید جلیلی که طعنه و کنایه را از همان زمان ثبت نام شروع کرده بودند. ردصلاحیت علی لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری 1400 و تصمیم او برای حضور دوباره در انتخابات این باور را ایجاد کرده بود که لاریجانی احتمالا با لابی های پشت پرده و استجازه های خاص برای کسب کارت سبز تایید صلاحیت وارد عرصه انتخابات شده است. اگرچه در سخنرانی 14 خرداد ماه 1400 رهبری نظام بدون نام بردن از علی لاریجانی به ظلم و جفایی اشاره شد که علیه برخی کاندیداها یا اعضای خانواده شان صورت گرفته و بر جبران تاکید شد اما نتیجه صلاحیت علی لاریجانی تغییر نکرد و شورای نگهبان هم اعلام کرد در بررسی صلاحیت ها براساس قانون عمل کرده است. عجیب تر آنکه سه سال بعد هم دوباره شورا همان دست به فرمان را پیش گرفت. آبان ماه سال گذشته وقتی سخنگوی وزارت خارجه نام علی لاریجانی را به عنوان مشاور رهبری برای دیدار با بشار اسد عنوان کرد، مشخص شد زمین بازی در حال تغییر است. لاریجانی بارها در زمان ریاست بر مجلس با مقامات کشورهای مختلف دیدار کرده اما جنس این دیدار خارجی پیام داخلی روشنی داشت. دولت بشار در آستانه سقوط بود و دیدار لاریجانی با او به عنوان مشاور رهبری از هر دیدار دیگری بین مسوولان ایرانی و بشار در تمامی سال های قبل متمایزتر. همان جا بود که مشخص شد شورای نگهبان شاید بتواند مانع ریاست جمهوری علی لاریجانی و او را با شمشیر نظارت استصوابی کنار بزند اما لاریجانی ته نشین شده در عرصه سیاست ورزی در سطحی دیگر از حکمرانی است و می تواند دوباره خود را احیا کند. این سفر، لاریجانی پیام روشنی را مخابره کرد و بعد از آن نیز گفت وگوی او با وبسایت حفظ و نشر آثار آیت الله بازتاب زیادی در رسانه ها پیدا کرد. لاریجانی حالا ذیل تصمیم نهادهایی که سایه طیف های خاصی از اصولگرایان بر سر آن است از میدان سیاست ورزی انتخاباتی حذف شده است، اما با این حذف ها، او کنار گذاشته نشد و به سطحی دیگر از سیاست ورزی منتقل شد؛ سطحی که در آن اعتماد و شناخت های مبتنی بر عمر جمهوری اسلامی افراد را تایید یا رد می کند. سفرهای علی لاریجانی به لبنان و سوریه برای انتقال پیام هایی از جانب نظام به مقامات این کشورها رخداد مهمی در سال 1403 برای لاریجانی در داخل کشور بود. در روزهای اخیر نیز حضور او در هیات میثم مطیعی نشان داد که فرمان هدایت بخشی از نیروهای انقلابی نیز به سمتی متفاوت از گذشته چرخیده است. تمامی این رخدادها پیام اصلی را مخابره کرد و حکم روز گذشته نیز فصل الخطاب این پیام بود: لاریجانی حذف نشده است و به سطحی از سیاست ورزی منتقل شده است؛ سطحی که ثلمه ای به آن وارد نمی شود، سطحی خارج از دسترس مُهرها و متلک ها، سطحی با احکام ویژه در مهم ترین نهاد عالی امنیتی کشور. اینکه لاریجانی توانست از تمامی این دست اندازها عبور کند و علی رغم تیغ شورای نگهبان در جایگاه جدیدی حاضر شود، البته بی ارتباط با رگ و ریشه اصولگرایی اش نیست. او اگرچه سال هاست از اردوگاه اصولگرایان فاصله گرفته اما بالاخره برخاسته از دنده راست سیاست در ایران است. جلیلی و لاریجانی در شعام در کنار این موضوع چهره های نزدیک به سعید جلیلی از تداوم حضور او در شورای عالی امنیت ملی بعد از انتصاب علی لاریجانی به عنوان دبیر این شورا خبر دادند. علیرضا قزوه که سابقه طولانی در فعالیت در کنار جلیلی در ایام انتخابات و غیر از انتخابات را دارد در مطلبی خطاب به محمود واعظی به کنایه به او گفته بود که درباره رفتن جلیلی از شورای عالی امنیت ملی اشتباه کرده است. اما حفظ این ترکیب در چه شرایطی ممکن است. خبرگزاری تسنیم خبر داده است که احمدیان، دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی به دولت می رود و در معاونتی که تشکیل می شود ایفای نقش خواهد کرد. در این شرایط حفظ مساله حقوقی دو نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی نیز ممکن است؛ علی لاریجانی و سعید جلیلی. |