فرارو- به تازگی منابع آگاه و رسانه های اسراییلی از اراده جدی کابینه نتانیاهو برای اشغال کامل نوار غزه خبر داده اند. این منابع به این مسأله اشاره کرده اند که ارتش رژیم اشغالگر قدس بنا دارد عملیات های خود را در مناطقی که گمان می کند اسرای صهیونیست در آنجا نگه داری می شوند، تشدید کرده و در عین حال، ترور کلیه رهبران و سران حماس در داخل و خارج از نوار غزه را نیز در دستورکار قرار دهد.

به گزارش فرارو؛ تل آویو در این رویاست که در قالب این طرح، به حاکمیت حماس در نوار غزه خاتمه داده و یک حکومت موقت تحت نفوذ خود را در این منطقه مستقر کند. گفته شده که دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا نیز به این طرح چراغ سبز نشان داده است. حتی برخی منابع گفته اند که کابینه نتانیاهو به ایال زمیر رییس ستاد کل ارتش اسراییل اعلام کرده که اگر نمی تواند این دستور را اجرایی کند، بهتر است استعفا دهد.

در این میان، برخی از یک نقطه عطف تازه در جنس رویکرد اسراییل به نوار غزه حرف می زنند و عده ای دیگر معتقد هستند اتفاق تازه ای رخ نداده و ما صرفا با یک دور باطل طرف هستیم. در این میان، حداقل به دو دلیل عمده، به نظر می رسد که اتفاق تازه ای در کار نیست.

کابینه نتانیاهو از اشغال کامل نوار غزه، نابودسازی حماس، آزادسازی اسرای اسراییلی با استفاده از زور و ترور رهبران حماس در قالب طرح جدید خود برای نوار غزه سخن گفته است. در این میان یک سوال مطرح می شود و آن هم این است که آیا گزاره های مذکور برای نخستین بار است که مطرح می شوند؟ از همان نخستین ماه آغاز حمله اسراییل به نوار غزه در اکتبر سال 2023 بسیاری از منابع رسمی و رسانه های اسراییلی، بر گزاره های مذکور تاکید داشتند و آن ها را اهداف اصلی خود در قالب جنگ غزه معرفی می کردند.

از این رو آنچه که کابینه نتانیاهو به تازگی مطرح کرده، به هیچ عنوان جدید نیست. در این رابطه، یک سوال مهم مطرح می شود: چه شده است که نتانیاهو و طیف متحدانش در قدرت، به ادعاهای تکراری روی آورده اند و اهداف مطرح شده پیشین خود را در قالبی به ظاهر جدید ارائه می کنند؟ به نظر می رسد، همانطور که بسیاری از تحلیلگران صهیونیست نظیر ژنرال اسحاق بریک ، از فرماندهان سابق ارتش اسراییل عنوان کرده و می کنند، نتانیاهو جنگی را آغاز کرده که خود قادر به اتمام آن نیست.

در واقع، وی با گفتمان مشت آهنین وارد جنگ با حماس شده، اما نمی داند خاتمه ماجرا به چه نحوی باید باشد و هیچ ابتکار عملی هم برای آن ندارد. نشریات معتبر اسراییلی نظیر معاریو، یدیعوت آحارونوت و هارتص، بارها و بارها به این مساله اشاره داشته اند و از رهگذر آن به نتانیاهو و کابینه اش حمله کرده اند. از این رو فروشِ اهداف قدیمی در قالبی جدید به افکار عمومی در سرزمینهای اشغالی از سوی نتانیاهو، نه حرکتی رو به جلو بلکه گامی به عقب است. نتانیاهو اکنون بایستی توضیح دهد چرا تاکنون با وجود استفاده فراوان از زور نتوانسته اهدافش را محقق سازد.

نباید این مسأله را از نظر دور داشته باشیم که اسراییل همچنان از مسیرهای دیپلماتیک و با واسطه های منطقه ای در حال مذاکره با حماس است. اسراییل در وضعیت کنونی به واسطه کارزار تحمیل گرسنگی به نوار غزه و کشتار مردم از این طریق، با فشارهای جدی از سوی افکار عمومی و دولت های مختلف جهان رو به روست. از این منظر، این رژیم که قریب به دو سال است در میادین نظامی نتوانسته اهداف خود علیه حماس را محقق کند، حال سعی دارد با طرح خواسته های حداکثری، به زعم خود دستِ برتر را در مذاکره با این جنبش پیدا کند. اکنون جهانیان باید از خود بپرسند که آیا واقعا بالاتر از وضعیت فاجعه بار کنونی در نوار غزه که در آن مردم از فرط گرسنگی و تشنگی به شهادت می رسند، وضعیت بدتری نیز وجود دارد؟

اینکه صهیونیست ها در این فضا دست به تهدید می زنند، یک معنا دارد و آن هم این است که حتی در همین فضا نیز نمی توانند منافع خود را تامین کنند. در عین حال، نتانیاهو و متحدانش سعی دارند این گزاره را به زعم خود پیش چشم مردم فلسطین قرار دهند که چون حماس با شروط آن ها برای آتش بس موافقت نمی کند، پس آن ها مجوز توحش بیشتر دارند و مقصر این وضعیت جنبش حماس است. این در حالی است که رژیم اسراییل این مسأله را مورد اشاره قرار نمی دهد که در مذاکره، حرف اصلی این است که حماس اسرای صهیونیست را آزاد کند و انتظار آتش بس دائمی و خاتمه کارزار نسل کشی و جنایت علیه مردم غزه را هم نداشته باشد!