وحید محمود قره باغ؛ در طول تاریخ اتفاقاتی رخ داده است که حتی در عصر کنونی نیز با حقیقت بیگانگی می کند؛ ریشه یکی از این موارد به سه هزار سال پیش باز می گردد. در واقع و با وجود اینکه سنگ نگاره هایی دال بر صحت نظریه یکسان بودن گئومات مغ و بردیا است ولی اسنادی نیز خلاف این مهم را نشان می دهد. در حقیقت بردیا، برادر کوچک تر کمبوجیه دوم (دومین پادشاه هخامنشی) بود. او یکی از ساتراپ های مهم و بزرگ بوده است؛ به عبارتی فرزندان پادشاهان در آن مقطع همیشه به عنوان ساتراپ های بزرگ کشور انتخاب می شده اند. گفتنی است مرگ بردیا همچنان برای محققان تاریخی، ماجرایی مبهم است. برخی اسناد گویای این مطلب است که کمبوجیه قبل از رفتن به مصر، برادرش بردیا را از میان برداشته است و در این اثنا و زمانی که کمبوجیه در مصر بوده شخصی به نام گئومات مغ که شبیه به بردیا است به دروغ خود را بردیا معرفی می کند و در نهایت بر تخت پادشاهی می نشیند؛ به دنبال این موضوع داریوش علیه بردیای دروغین کودتا کرده و این شخص را از میان بر می دارد. در آن سوی ماجرا نیز اسنادی بیان می کند که گئومات مغ، وجود خارجی نداشته و شخصیتی خیالی بوده و این برنامه ای برای رسیدن به اهداف خاص توسط برخی از نزدیکان قدرت بوده است. در این بین خود کمبوجیه که خبر به تخت نشستن بردیای راستین و یا گئومات مغ را دریافت می کند با شتاب به سوی ایران حرکت می کند که در راه بازگشت به طرز مشکوکی از دنیا می رود. در نهایت اینکه گاهی در تاریخ حوادثی رخ داده است که شاید به ذهن خبره ترین نویسنده ها نیز خطور نکند. حوادثی که گویا فقط تاریخ واقعی، رازدار آن است و نمی توان به طور یقین در مورد آنها اظهار نظر کرد و شاید بهتر است صرفا به نظاره هنر قلم تاریخ نشست. |