صفحه اصلی     اقتصادی     اجتماعی     سیاسی     ورزشی     بین الملل     RSS     تماس با ما  
یکشنبه، 12 مرداد 1404 - 18:12   
 آخرین خبرها
  چهارشنبه‌ها در این استان به مدت 2 هفته تعطیل شد
  دولت برای همه ایرانیان و همه ایرانیان در دولت!
  روایت شهرام دبیری از سفر به قطب جنوب: لوکس و پرهزینه نبود
  افزایش 40 درصدی مستمری نقدی مددجویان بهزیستی و کمیته امداد
  مصوبه تعطیلی پنجشنبه‌ها دوباره به صحن علنی رفت
 
- اندازه متن: + -  کد خبر: 27096صفحه نخست » اخبار مهمیکشنبه، 12 مرداد 1404 - 16:35

کارتن‌خوابی که گران‌ترین نقاش قرن بیستم شد


«ژان میشل باسکیا» تنها یک نقاش نبود؛ او نماد طغیان، خشم، استعداد و رنج بود؛ در دورانی که هنر معاصر درگیر فرم‌های انتزاعی و بازارهای پر زرق و برق بود،

ژان میشل باسکیا در 22 دسامبر 1960 در بروکلین نیویورک به دنیا آمد. پدرش اهل هاییتی و مادرش اهل پورتوریکو بود که بر همین اساس او از کودکی با زبان های انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی آشنا شد.

به گزارش ایرنا، مادرش نقش مهمی در شکل گیری روحیه هنری او داشت و از همان کودکی باسکیا را با موزه ها آشنا کرد؛ از موزه هنر متروپولیتن گرفته تا موزه هنر مدرن. علاقه او به نقاشی از همان دوران نمایان بود.

دوران کودکی او پر از آشوب بود. پدرش گاهی او را کتک می زد و مادرش دچار بیماری روانی بود و همین شرایط را برایش دشوار کرد و باسکیا ناگزیر از خانه گریخت و مدتی بی خانمان شد.

اواخر دهه 1970، باسکیا با دوستش آل دیاز نام مستعار سامو (SAMO) را خلق کردند. آن ها بر دیوارهای شهر با اسپری شعارهایی فلسفی، شاعرانه و گاه بی رحمانه می نوشتند که یکی از معروف ترین آن ها این متن بود: سامو به عنوان جایگزینی برای زندگی بی فکر و بی هدف. این جمله انتقادی به زندگی روزمره، ماشینی، بی معنا و مصرف زده انسان مدرن بود. باسکیا معتقد بود هنر یا نگاه SAMO، می تواند راهی برای فرار از این پوچی باشد.

172007148

این جملات ترکیبی از زبان طغیانگر و نگاهی آوانگارد بود. باسکیا از همان آغاز، زبان را چون رنگ و فرم استفاده می کرد؛ چیزی میان نقاشی، شعر و گرافیتی.

سال 1981، مجله Artforum مقاله ای با عنوان کودک تابناک (The Radiant Child) درباره باسکیا منتشر کرد؛ عبارتی که تا امروز با نام او گره خورده است. او در همان سال در نمایشگاهی در نیویورک شرکت کرد و بلافاصله مورد توجه گالری داران، منتقدان و هنرمندان قرار گرفت.

باسکیا اولین هنرمند سیاه پوست بود که توانست وارد گالری های بزرگ نیویورک شود؛ در حالی که هنر غالب آن زمان عمدتاً سفید، مفهومی، و نخبه گرا بود. نقاشی های باسکیا پر از ارجاع به تاریخ سیاه پوستان، استعمار، آناتومی بدن انسان، موسیقی جَز، و نقد فرهنگ مصرف گرا بود.

نقاشی های باسکیا مملو از خطوط خام، نوشته ها، صورتک ها، اسکلت ها، و رنگ هایی تند و خشن هستند. او با استفاده از رنگ آکریلیک، گچ، و مداد شمعی روی بوم، تخته سه لایه، یا هر سطحی که پیدا می کرد، اثری خلق می کرد که در نگاه اول شاید کودکانه به نظر برسد، اما در عمق، مملو از تاریخ، درد و سیاست است.

دوستی با اندی وارهول

در میانه دهه 1980، باسکیا با اندی وارهول، سلطان پاپ آرت، آشنا شد. این دو همکاری هایی هنری انجام دادند که برخی منتقدان آن را سطحی دانستند، اما واقعیت پیچیده تر بود. وارهول نوعی پدر معنوی برای باسکیا شد؛ در حالی که باسکیا، روح سرکش هنر دهه 80 را در خود داشت.

172007158

این دو هنرمند برخلاف تفاوت هایشان، نیرویی متضاد و مکمل بودند. وارهول سرد، صنعتی و بی احساس بود؛ باسکیا آتشفشانی از احساس، تاریخ، و درد.

ویژگی های آثار ژان میشل باسکیا

آثار باسکیا را می توان همچون انفجاری از فرم، رنگ، واژگان و تاریخ دانست. آثار او، برخلاف بسیاری از آثار متعارف هنری، از نظم کلاسیک پیروی نمی کنند و اغلب با نوعی خشونت بصری و بی پروایی در اجرا همراه اند.

یکی از بارزترین ویژگی های آثار باسکیا، استفاده مکرر از کلمات، حروف، جملات نصفه نیمه و اصطلاحات تخصصی است. او زبان را نه صرفاً ابزار معنا، بلکه عنصری بصری می دانست. باسکیا زبان نقاشی را با نوشتار، موسیقی، علم، و تاریخ ادغام کرد. همین موضوع باعث شده که منتقدان آثار او را نوعی زبان بصری جدید بدانند.

استفاده از خط خطی و خط زدن کلمات برای تاکید بر حذف یا سکوت تاریخی در آثار این هنرمند بسیار تکرار می شود.

172007149

باسکیا از نمادها استفاده می کرد تا ایده ها، شخصیت ها، یا مفاهیم تاریخی را منتقل کند:

تاج سه شاخه: نماد قدرت، افتخار، برتری سیاه پوستان است و این تاج بر سر موسیقیدانان جَز، قهرمانان بوکس، یا حتی خود باسکیا دیده می شود.

172007155

جمجمه و اسکلت برای القای مفهوم مرگ، خشونت، زوال و بحران انسانی استفاده می شود و اندام های بدن همچون مغز، قلب و دست به آناتومی، رنج فیزیکی و روانی اشاره دارد.

او به طور مداوم به تاریخ سیاه پوستان، برده داری، استعمار، تبعیض نژادی و خشونت پلیس اشاره می کند. این اشاره ها معمولاً در دل نقاشی هایی قرار می گیرند که پر از هرج ومرج بصری هستند، گویی فریادی خشمگین بر سر تاریخ رسمی سفیدپوستان است.

آثار او از نظر بصری ناتمام و خام به نظر می رسند، اما این هم عمدی است. او تلاش نمی کرد تصاویر دقیق یا مطابق با زیبایی شناسی سنتی را ارائه دهد، بلکه می خواست روح و خشونت لحظه را ثبت کند. بسیاری از آثار او یادآور نقاشی های کودکانه اند، اما پشت آن ها شناخت عمیق از تاریخ هنر و رنج انسانی نهفته است.

باسکیا به صورت ناخودآگاه یا عمدی، سبک های مختلف را ترکیب می کرد که ادغام نئواکسپرسیونیسم، هنر مفهومی، هنر خیابانی و نقاشی بدوی گرایانه بود.

172007152

نگاه متنوع منتقدان به هنر باسکیا

برخی منتقدان از جمله هیلتو کارمر (منتقد محافظه کار دهه 80) آثار باسکیا را نقاشی های ناپخته، فاقد ترکیب بندی حرفه ای و محصول بیش فعالی رسانه ها دانسته اند.

برخی معتقدند ارزش آثار باسکیا بیشتر به دلیل روایت زندگی اش (نابغه خیابانی، مرگ در 27 سالگی، رفاقت با وارهول) مربوط است تا ارزش ذاتی هنری آثار. به گفته آن ها، باسکیا بیشتر از اینکه هنرمند بزرگی باشد، قربانی اسطوره سازی دنیای هنر سرمایه داری است.

به اعتقاد برخی منتقدان نزدیکی وارهول به باسکیا و پشتیبانی گالری داران سفیدپوست از او، عاملی بود برای پرتاب صعود این هنرمند به قله. در نتیجه، قدرت بازار بیش از قدرت هنری او عمل کرده است.

برخی دیگر معتقدند که آثار باسکیا اگرچه به سیاست و نژاد اشاره دارند، اما عمق نظری کافی ندارند و بیشتر روی ژست سیاسی تکیه دارند تا تحلیل اجتماعی.

آثار ژان میشل باسکیا همچون فریادی از درون یک نسل خاموش شده اند. او نه نقاشی منظم بود، نه نظریه پردازی آکادمیک. اما با دستانی لرزان، تاریخ را روی بوم نوشت. چه دوستش بداریم، چه منتقدش باشیم، او را نمی توان نادیده گرفت.

برخی منتقدان باسکیا را بیش از حد تقدیس شده می دانند و آثارش را فاقد مهارت کلاسیک نقاشی. اما واقعیت این است که باسکیا بیش از آنکه یک نقاش صرف باشد، یک صدا، یک شورش بصری و یک آینه ای بود برای جامعه ای که نمی خواست دردهای خود را ببیند.

هنر او بیشتر از زیبایی شناسی، بر صداقت متکی بود. همان طور که خودش گفته بود: وقتی کار می کنم، به هنر فکر نمی کنم. سعی می کنم به زندگی فکر کنم.

172007153

برخی از منتقدان دیگر باسکیا را هنرمندی راست گو و بی نقاب معرفی کرده اند که درد طبقه و نژاد را بی واسطه روی بوم می ریزد. او اولین کسی بود که توانست فرهنگ آفریقایی-آمریکایی را با جسارت در صحنه رسمی هنر جهانی مطرح کند؛ بدون اینکه آن را زیباشناسانه کند. این جمله نشان می دهد که باسکیا در فرآیند خلق اثر هنری، به جای تمرکز بر نظریه های زیبایی شناسی یا سبک هنری، به تجربیات، احساسات و واقعیت های زندگی به ویژه رنج ها، خاطرات، و بحران های انسانی توجه داشته است.

ژان میشل باسکیا تنها یک هنرمند نبود؛ او زخم های تاریخ را بر بوم کشید. او داستان پسری بود که از خیابان های بروکلین برخاست و بر دیوارهای جهان چیزی نوشت که پاک نمی شود. باسکیا هنوز زنده است؛ در رنگ ها، در کلمات، و در ذهن کسانی که به هنر به عنوان شورش نگاه می کنند.

شهرت، اعتیاد، سقوط

شهرت ناگهانی و فشار دنیای هنر، باسکیا را به سمت مصرف مخدر سوق داد. او هرچه بیشتر موفق می شد، بیشتر منزوی می گشت. دوستانش از تغییر رفتار او می گفتند؛ دیگر آن کودک خیابان نبود، اما هنوز درون خود زخمی از آن دوران داشت.

سال 1987، مرگ ناگهانی اندی وارهول ضربه سختی به باسکیا وارد کرد. کمتر از یک سال بعد، در 12 اوت 1988، ژان میشل باسکیا در سن 27 سالگی در اثر مصرف بیش از حد هرویین در استودیوی خود در منهتن جان باخت. او نیز مانند بسیاری از هنرمندان افسانه ای، در کلوپ 27 ساله ها جا گرفت.

مرگ باسکیا پایان نبود، آغاز بود. ارزش آثارش در دهه های بعد چندین برابر شد. در سال 2017، یکی از نقاشی هایش به قیمت 110.5 میلیون دلار در حراجی ساتبیز فروخته شد و رکوردی برای یک هنرمند آمریکایی به ثبت رساند.

امروز، باسکیا الهام بخش نسل جدیدی از هنرمندان خیابانی، سیاه پوستان، و هنرمندان مستقل است. آثارش در موزه ها، لباس های برندهای لوکس، موزیک ویدیوها و حتی تتوها دیده می شود. او نماد مقاومت در برابر نژادپرستی، فقر، و نخبه گرایی در هنر شد. هنرمندی مانند بنسکی از باسکیا تأثیر گرفته است.

منابع:

https://basquiat.com/

مجله Artforum

فیلم مستند: Jean-Michel Basquiat: The Radiant Child (Tamra Davis, 2010)

   
  

نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
آدرس وب:
عنوان:
نظر
  قبل از ارسال نظر آنرا ویرایش کرده و قواعد نگارش را در آن رعایت کنید.
لطفاً در مطالب خود اخلاق اسلامی و قوانین کشور را مد نظر داشته باشید.
نمایش نظرات کاربران در خبرها به معنای تایید آنها توسط سایت نیست.

  کد امنیتی:
 
چهارشنبه‌ها در این استان به مدت 2 هفته تعطیل شد
  چهارشنبه‌ها در این استان به مدت 2 هفته تعطیل شد
با توجه افزایش 2 تا 4 درجه دما و ماندگاری توده هوای گرم طی این هفته و هفته آتی و بمنظور پایداری تأمین انرژی، چهارشنبه 15 و 22 مردادماه ادارات، بانک‌ها.
مصوبه تعطیلی پنجشنبه‌ها دوباره به صحن علنی رفت
  مصوبه تعطیلی پنجشنبه‌ها دوباره به صحن علنی رفت
سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس ضمن اعلام خبر بررسی لایحه اصـلاح ماده 87 قانون مدیریت خدمات کشـوری در جلسه امروز 12 مردادماه این کمیسیون، گفت: «در این جلسه ایراداتی که هیئت عالی نظارت بر لایحه گرفته بود،
بازداشت زنی که در چمدانش یک بچه حمل می‌کرد
  بازداشت زنی که در چمدانش یک بچه حمل می‌کرد
یک زن نیوزیلندی بخاطر مسافرت با یک کودک نوپا در داخل چمدانش بازداشت شد.
واکنش پیرهادی به حمله نعمت‌زاده و حمایت‌های ساعی
  واکنش پیرهادی به حمله نعمت‌زاده و حمایت‌های ساعی
آن‌ها را به خدا واگذار می‌کنم و البته شکایتم را پیگیری می‌کنم.
کسی به بن‌گوریون برنمی‌گردد
  کسی به بن‌گوریون برنمی‌گردد
بنابر اعلام یک روزنامه عبری، شرکت‌های هواپیمایی بین‌المللی به دنبال تهدیدهای مداوم موشکی از سوی نیروهای یمنی، تعلیق پروازهای خود به فرودگاه‌های اسراییل را برای چندین ماه تمدید کردند.
کارتن‌خوابی که گران‌ترین نقاش قرن بیستم شد
  کارتن‌خوابی که گران‌ترین نقاش قرن بیستم شد
«ژان میشل باسکیا» تنها یک نقاش نبود؛ او نماد طغیان، خشم، استعداد و رنج بود؛ در دورانی که هنر معاصر درگیر فرم‌های انتزاعی و بازارهای پر زرق و برق بود،
امیر و قهرمان تاسیان، خسرو نبود!
  امیر و قهرمان تاسیان، خسرو نبود!
خانم پاکروان بعنوان نویسنده فیلمنامه و کارگردان، توجه و توفیق متفاوت داشته اند در پرورش شخصیت شیرین نجات نسبت به شخصیت امیر یوسفی نیا! دختر لوس و دردانه جمشید نجات،
رسانه‌های آلبانی درباره حضور آسانی در استقلال چه گفتند؟
  رسانه‌های آلبانی درباره حضور آسانی در استقلال چه گفتند؟
عقد قرارداد یاسر آسانی با تیم فوتبال استقلال باعث شده تا اکثر رسانه های کشور آلبانی این انتقال را بازتاب دهند.
رژیم غیر اصولی؛ جوان 16 ساله در یک قدمی مرگ!
  رژیم غیر اصولی؛ جوان 16 ساله در یک قدمی مرگ!
دختر 16 ساله چینی برای رسیدن به وزن ایده‌آل خود برای روز تولدش، دست به نوعی رژیم غذایی زد که او را تا یک قدمی مرگ برد.
دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان به جان هم افتادند؛ شومر برو به جهنم!
  دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان به جان هم افتادند؛ شومر برو به جهنم!
«به شومر بگویید که زیر فشار شدید سیاسی از سوی افراطیون چپ‌گرا در حزب خودش است، که برود جهنم! پیشنهاد را نپذیرید،
تهدیدات آخرالزمانی و ادبیات جنگی خطرناک است
  تهدیدات آخرالزمانی و ادبیات جنگی خطرناک است
در فضای ناپایدار بین‌المللی امروز، با تنش‌هایی که از شرق اروپا تا شرق آسیا در جریان است، سیاست خارجی ایران نیازمند تعقل و شفافیت راهبردی است.
گره خوردن قتل جوان 19 ساله با تهدیدهای گسترده
  گره خوردن قتل جوان 19 ساله با تهدیدهای گسترده
رسانه‌ای بریتانیایی از بازداشت دو مظنون به قتل هولناک یک نوجوان در انگلیس خبر دادند.
  پربیننده ترین اخبار       
  ماجرایی که سحر امامی را راهی ونزوئلا کرد
  شرایط نابسامان این پست در استقلال/ این ستاره سپاهان در راه است؟
  هم جنگ گذشته قابل پیشگیری بود و هم جنگ آینده قابل پیشگیری است / حضور لاریجانی در شورای عالی امنیت حاوی پیام برای غرب است
  صحنه تکان‌دهنده دست درازی به دختر جوان در «شغال»
  جدیدترین خرید خارجی استقلال مشخص شد
  کنایه زیدآبادی به حمید رسایی؛ خودکرده را تدبیر نیست!
  شایعه جنجالی در اردوگاه استقلال جنجال به پا کرد
  تماس خسرو حیدری با عیسی آل‌کثیر؛ به استقلال نیا!
  دو بازیکن پشت درهای استقلال/ چراغ سبز دو بازیکن نام‌آشنا برای پیوستن به استقلال
  اکستریم VX؛ لوکس‌ترین شاسی‌بلند بازار ایران را بشناسید‌
  پیام ایران به آمریکا به روایت روزنامه زاکانی؛ شروط تهران برای از سرگیری مذاکرات
  آمریکا هشدار درجه 4 برای ایران صادر کرد؛ کیهان عصبانی شد
  تذکر تند سفیر چین به واشنگتن
  جنجال تازه رسایی در مجلس؛ ما را سر کار گذاشته‌اند
  اعضای شورای دفاع مشخص شدند
  تایید حکم اعدام متهم ردیف اول پرونده «رضایت خودرو طراوت نوین»
  پست تازه مریم معصومی؛ ترکیبی از رنگ، انرژی و دکوری خاص
  بیوگرافی سباستین موزیولیک، مهاجم لینک‌شده به پرسپولیس
  یک گیاه دارویی مناسب برای تخامه و آروغ‌های بدبو
  مسعود فراستی: «پیر پسر» از فیلمفارسی‌های قبل از انقلاب هم عقب‌تر است
© شبکه خبری سرنویس 1404

All rights reserved