اوستون اورونوف وینگر ملی‌پوش ازبکستانی تبدیل به یک پدیده قابل بررسی در فوتبال ایران شده است.

شروع داستان او در فوتبال ما به لیگ بیست و سوم برمی‌گردد. یحیی گل محمدی فصل را به عنوان مدافع عنوان قهرمانی لیگ و جام حذفی و سوپرجام آغاز کرد. او از همان شروع فصل بارها اعلام کرد که بازیکن می‌خواهد اما بنا به دلایل مختلف این اتفاق عملی نشد و پرسپولیس که در آسیا بازی رفت در دوحه را از الدحیل برده بود، در ورزشگاه آزادی پنالتی از دست داد و به این تیم قطری -که شانسی برای صعود نداشت- باخت تا حذف شده و در نهایت گل محمدی در نیم فصل استعفا داد.

وقتی دستیار او «اوسمار ویرا» هدایت تیم را بر عهده گرفت، بلافاصله خریدها انجام و اوستون اورونوف به پرسپولیس آمد. تیمی که امتیازات زیادی از رقبایش عقب بود و در آخرین بازی سال 1402 در آزادی به سپاهان باخت تا تقریباً همه از قهرمانی مجدد قطع امید کنند.

اما معجزه در راه بود. در بهار 1403 پرسپولیس تمام بازی‌هایش را برد و ستاره این بردها کسی نبود جز همین وینگر 23 ساله ازبک. اوج شاهکار او در هفته بیست و هشتم و بازی همزمان بود، پرسپولیس در آزادی نیمه اول سه گل از استقلال خوزستان خورد که در تاریخ لیگ برتر بی‌سابقه بود!

آن طرف استقلال در قائمشهر وقتی شنید رقیب در خانه با این نتیجه عقب است، با دستور حفظ و اداره بازی از سوی نکونام مقابل نساجی که با ساکت الهامی خودش برای ماندن در لیگ باید امتیاز می‌گرفت، به تساوی بدون گل قناعت کرد. غافل از آنکه در آزادی، اورونوف غوغا به پا می‌کند و پرسپولیس با یک کامبک عجیب و غریب بازی را 4-3 برد!

اورونوف آنقدر در دل هواداران جا باز کرد که بدون هیچ حرف و حدیثی باشگاه مجبور به حفظ او شد. بازیکنی که به دلیل مصدومیت‌های متوالی -با وجود استعدادهای زیادش- در اوج جوانی نمی‌توانست به اروپا برسد، در ایران قراردادی میلیون دلاری بست که همین اشتباه اول باشگاه شد!

در لیگ بیست و چهارم اورونوف تمرینات پیش فصل را از دست داد، چون می‌خواست با تیم کشورش به المپیک پاریس برود. مسابقاتی که باشگاه های حرفه ای می توانند به بازیکنانشان اجازه ندهند در آن شرکت کند و در تقویم فیفا نیست.

اورونوف می خواست حق کشورش را ادا کند. بعد هم بدون استراحت خود را به اردوی پیش فصل ترکیه رساند و همانجا مصدوم شد. اینکه به بازیکنی با عضلات ضعیف و سابقه مصدومیت طولانی چنین اجازه‌ای دادند، آن هم بازیکنی با این دستمزد سنگین، فقط یک خطای غیرحرفه‌ای بود و بس، بدون هیچ توجیهی!

اما کار وقتی خراب‌تر شد که اورونوف در لیگ برای پرسپولیس بازی نمی‌کرد اما در لیگ نخبگان در تیم گاریدو فیکس شد. در اولین بازی با الاهلی در عربستان، اورونوف فقط برای خود بازی کرد و پرسپولیس به او باخت نه به حریف و گل فرانک کسیه!

این حق بازیکن است که در میدان به آن بزرگی خودنمایی کند تا تیم‌های متمول عربی سراغش بیایند، اما حق مربی و هواداران میلیونی پرسپولیس کجا رفت، معلوم نشد که نشد!

قصه پس از آن تلخ‌تر شد گاریدو اخراج و کارتال هم تا پایان فصل هرگز آن اورونوف ستاره را در اختیار نداشت. چند بار او در ترکیب بود و قبل از رسیدن به نیمه تعویض شد. بیشتر فصل به جای حضور در تمرین و مسابقات در فیزیوتراپی و یا روی کاناپه منزلش مشغول تماشای تلویزیون و کانال بازی بود!

کار به جایی رسید که دیگر هواداران هم از او قطع امید و باشگاه پرسپولیس منتظر اولین پیشنهاد بود تا او را بفروشد. اما مدیران باشگاه‌های کشورهای عربی مثل مدیران ما نیستند و با حساب و کتاب هزینه می‌کنند! نتیجه اینکه این بازیکن یک جا در لیست بزرگسالان پرسپولیس –با وجود تمام تلاش های باشگاه برای قراردادن او در لیست امید- لیست خارجی‌ها و لیست وینگرها را پر کرد، بدون آنکه برای تیم کارایی داشته باشد.

 وقتی وحید هاشمیان جانشین کارتال شد، نام پپه لوسادا را به عنوان مربی بدنساز اعلام کرد. او همان کسی است که در زمان اوسمار با شناخت عمیق از ویژگی‌های روحی و جسمی اورونوف، تمریناتی اختصاصی برایش در نظر گرفت و بهترین نسخه‌ای که تا امروز از این ملی پوش ازبک دیده‌ایم، در زمان همو بود.

در تمام این ماه‌ها اورونوف برای پرسپولیس دیگر آن ستاره تاثیرگذار نبود اما برای تیم ملی کشورش همیشه حاضر به فداکاری بود. مصداق همان مثل قدیمی که «نان ما را خورد و حلیم دیگری را هم زد!» و البته که او مقصر نبود، خود ما باید مدیریت بلد بودیم!

حالا هاشمیان با آوردن لوسادا آخرین بهانه را از این ازبک گرفته و دیگر نمی‌تواند بگوید تمرینات مربیان بدنساز پرسپولیس در مصدومیت‌ های او نقش دارد!

در تمام این روزها که پرسپولیس در اردوی ترکیه تمرین می‌کرد، وینگر ازبک زیر نظر لوسادا بود و همه منتظر برگشتن او به تمرینات گروهی، اتفاقی که حالا خبر رسیده افتاده و پرسپولیسی‌ها برای آخرین بار امیدوارند دوباره همان نسخه ستاره موثر را از اورونوف ببینند.

این آخرین فرصت برای وینگر ازبک است. او باید دین خود را به پرسپولیس ادا کند اما کم نیستند کارشناسانی که معتقدند این اتفاق نخواهد افتاد و به زبان عامیانه؛ از اورونوف دیگر بازیکنی برای پرسپولیس در نمی‌آید! به خصوص که حالا دست هاشمیان برای پست وینگر باز و علاوه بر بازیکنان فصل قبل، چند خرید جدید هم توانایی بازی در این منطقه را دارند!

منبع: روز نو