زهران ممدانی که سی و چند سال بیشتر ندارد، یکی از سیاستمدارانی است که بی تردید، از یک منظر در میان سیاستمداران این نسل و شاید نسلهای پیشن، اگر بی نظیر نباشد، کم نظیر است. کمتر سیاستمداری در دموکراسی های غربی دیده شده که از خانواده ای فرهنگی و دانشگاهی و هنری با این عمق و غنای سابقه آمده باشد. مادر زهران ممدانی، میرا نایر است که کارگردانی شناخته شده است و با فیلم هایی مانند سلام بمیی و عروسی مانسون، شهرت یافته است. این هنرمند هندی شناخته شده، با روایتهای صریح و تند بصری خود شهرت داشته و جای تعجبی هم نداشته که در روزگاری که برای جمع کردن ایده های یکی از فیلم هایش به آفریقا رفت و با محمود ممدانی، چهره دانشگاهی و مبارز آشنا شد، این آَشنایی به ازدواج کشید. محمود ممدانی آدمی متفاوت است و حتی برای یک سیاستمدار جوان و فعال مدنی در محیط دانشگاهی و سیاسی شهری مانند نیویورک هم، داشتن پدری مانند او، یک ویژگی خاص و به شدت جنجالی است. محمود ممدانی، یک هندی بزرگ شده در اوگاندا است و یک مبارز علیه عیدی امین که توصیف سابقه فعالیت اجتماعی و مبارزات مدنی او به قدر چندین کتاب زمان می برد. از شور جوانی و مبارزاتی او همین بس که در همان دوره ابتدایی حضورش در آمریکا به عنوان یک محصّل جوان، راهی آلاباما شد تا در اعتراضات و تجمعات مبارزان سیاهپوست شرکت کند. محمود ممدانی به عنوان استاد برجسته دانشگاه کلمبیا در نیویورک و رییس دانشگاه کامپالا در اوگاندا، محقق و متخصص مطالعات استعمار و پسااستعمار است. او با کتاب هایی خاص شهرت یافته که شاید اولین و مهمترین نمونه کارهایش درباره سیاست و جامعه آمریکا، کتاب "مسلمان خوب، مسلمان بد: آمریکا، جنگ سرد و ریشه های ترور" است. این کتاب در سال 2004 منتشر شد و دوران پیش و پس از تحولات یازده سپتامبر و جنگ آمریکا علیه تروریزم در عراق و افغانستان و واکنش غرب و آمریکا به اسلام و مسلمانان را بررسی کرد. همین کتاب است که حالا مبنای ایجاد جنجال های تازه علیه زهران ممدانی شده. زهران که یک فعال مدنی حامی فلسطینیان است، شور مبارزاتی را از پد به ارث برده و به وضوح، دیدگاه هایش در قبال فلسطینیان، متأثر از مبنای فکری پدر است؛ حتی اگر اصراری در این زمینه نباشد و تلاش جوانانه برای استقلال از پدر را به خرج بدهد. مفاهیم ویژه و نگاه چپگرایانه انتقادی در آثار ممدانی و به خصوص در کتاب فوق فراوان است و یکی که بسیار جلب نظر کرده و حالا برای حمله به پسرش استفاده می شود، تعبیر خاص محمود ممدانی درباره مبارزانی است که در حملات انتحاری به دشمن حمله می برند. او در کتابش توضیح داد که سرباز مهاجم انتحاری را باید در قالب یک مبارز و سرباز دید و این پدیده، بخشی از خشونت سیاسی و جنگی مدرن است. طبیعی است که این نوع بیان برای مخاطب غربی قابل هضم نباشد و طبیعی تر اینکه از این عبارات علیه پسرش استفاده شود. نوع خاص رویکرد محمود ممدانی و تعبیر بدیع او درباره تکاپوی مبارزه با دشمن و آنچه در فلسطین اتفاق می افتد، آنچه یک مبارز انتحاری می کند، آنچه به اسم تروریزم عرضه شده، در مصاحبه سالهای دور او بخوبی منعکس شده است. او گفت: "برای فهم تروریسم، باید فراتر از دفاع از خود، فراتر از خشونت جنبش های آزادی بخش، فراتر از خشونت مبارزات ضداستعماری و جنبش های آزادی بخش برویم. برای فهم ترور غیردولتی امروز، باید رابطه تاریخی بین تروریزم دولتی و تروریزم غیردولتی را درک کنیم." او با استفاده از این موضوع به عنوان زمینه، درباره لزوم بازاندیشی در مورد بمب گذار انتحاری صحبت کرد، که به ادعای او، رسانه های غربی آن را بازگشت به دوران پیش از مدرنیته، یا به عنوان بی خردی بزرگسالان یا به عنوان واکنش نوجوانانی که توسط اقتدار مردسالارانه مجبور به انجام آن شده اند می دانند. او با ساده اندیشانه دانستن این برداشتها گفته است: واقعیت به احتمال زیاد برعکس است؛ بمب گذار انتحاری بیشتر زاده ی شورش جوانان است تا اقتدار مردسالارانه. بمب گذار انتحاری از تاریخ انتفاضه بیرون می آید. طبق این مصاحبه، اظهار نظر او در مورد سرباز خواندن بمب گذار انتحاری در چارچوب اشغال سیاسی طولانی مدت و شکست نسلی مطرح می شود. او استدلال کرد برخلاف جنگ ویتنام یا آپارتاید آفریقای جنوبی، که هر دو در نهایت پایان یافتند، اشغال در فلسطین همچنان ادامه دارد و به یک "واقعیت وحشیانه" تبدیل شده است. "ناکامی نسل قدیمی تر در یافتن یک جایگزین انسانی در فلسطین تا حدودی ناامیدی نسل جوان تر را که به خشونت در سیاست متوسل می شود، توضیح می دهد. حتی در آن صورت، باید بدانیم که اصطلاح بمب گذار انتحاری یک اصطلاح نادرست است. بمب گذار انتحاری مقوله ای است از... سرباز کسی که هدفش کشتن است - حتی اگر برای کشتن مجبور به مردن باشد." منبع: هم میهن |