| با عبور صنعت خودرو از بحران های آلایندگی دهه 70 و ورود تدریجی به عصر دیجیتال، دهه 80 به زمین بازی مهندسان تبدیل شد. نمایشگرهای دیجیتال، موتورهای توربوشارژ، سیستم های ایمنی نوظهور و ورود جدی ژاپنی ها به کلاس لوکس، باعث شد بودجه های کلانی صرف تحقیق و توسعه شود. حاصل این سرمایه گذاری ها، سدان هایی بود که نه تنها وظیفه حمل و نقل را انجام می دادند، بلکه ویترینی از جاه طلبی مهندسی خودروسازان بودند. ساب 900 توربو؛ مهندسی با الهام از آسمان  ساب 900 توربو بیشتر شبیه یک پروژه هوافضا بود تا یک سدان شهری. طراحی فست بک خاص، شیشه جلوی خمیده و کابینی که یادآور کابین خلبان بود، شخصیت متفاوتی به آن می داد. موتور توربوشارژ 2 لیتری با سیستم کنترل خودکار APC می توانست با کیفیت های مختلف سوخت کنار بیاید، بدون آنکه دچار ناک شود. ترکیب ایمنی، هندلینگ و نوآوری، این ساب را به یک نماد تبدیل کرد. استون مارتین لاگوندا؛ آینده ای که زود متولد شد  لاگوندا نمونه ای کلاسیک از جاه طلبی بیش از حد است. اولین خودروی دنیا با داشبورد تمام دیجیتال، طراحی گوه ای و بیش از 40 کنترل لمسی، آن را به پیچیده ترین سدان زمان خود تبدیل کرد. هرچند سیستم های الکترونیکی اولیه دردسرساز بودند، اما لاگوندا نشان داد که استون مارتین حاضر است برای آینده ریسک کند؛ حتی اگر بهایش سنگین باشد. ولوو 760 GLE؛ جعبه ای که جان ها را نجات داد  در نگاه اول، 760 شاید هیجان انگیز به نظر نرسد، اما زیر آن ظاهر ساده، یکی از هوشمندانه ترین مهندسی های ایمنی دهه 80 پنهان شده بود. بدنه ای با ساختاری فوق مستحکم، این ولوو را به یکی از امن ترین خودروهای زمان خود تبدیل کرد و نقش مهمی در بقای برند ولوو در آن دهه داشت. مرسدس بنز 560SEL؛ تعریف دوباره سدان لوکس  اتاق W126 چیزی فراتر از یک مرسدس لوکس بود. بدنه ای که به گاوصندوق بانکی تشبیه می شد، در کنار سیستم هایی مثل ABS، کیسه هوا، کنترل کشش و تعلیق پیشرفته، استانداردهای تازه ای برای خودروهای تشریفاتی تعریف کرد. این خودرو نشان داد که لوکس بودن می تواند با ایمنی و دوام همزمان باشد. آکورا لجند؛ ورود ژاپن به باشگاه لوکس ها  لجند اولین گام جدی هوندا برای رقابت با بزرگان اروپا و آمریکا بود. موتور V6 انژکتوری، تعلیق مستقل چهار چرخ و کیفیت ساخت مثال زدنی، باعث شد این سدان ژاپنی خیلی زود اعتبار پیدا کند. لجند ثابت کرد لوکس بودن لزوما به سابقه طولانی نیاز ندارد، بلکه به مهندسی دقیق وابسته است. بیوک GNX؛ عضلانیِ کت وشلواری  GNX شاید آرام به نظر می رسید، اما زیر کاپوتش هیولایی کمین کرده بود. همکاری بیوک با مک لارن و ASC، یک V6 توربوشارژ ساخت که شتابش از بسیاری از خودروهای اسپرت اروپایی سریع تر بود. صفر تا صد زیر پنج ثانیه برای یک سدان آمریکایی در دهه 80، چیزی شبیه معجزه بود. بی ام و M5 E34؛ تعادل بی نقص مهندسی  این M5 آخرین نسلی بود که قلبش را از ابرخودروی M1 به ارث برده بود. موتور S38 با قطعات فورج شده و مدیریت پیشرفته، قدرت و دوام را همزمان ارائه می داد. نتیجه، سدانی بود که هم در اتوبان سریع بود، هم در استفاده روزمره قابل اعتماد؛ ترکیبی که هنوز هم الگو محسوب می شود. فورد تاروس SHO؛ خانواده ای با قلب یاماها  تاروس SHO نمونه ای از جسارت فورد بود. موتور V6 توسعه یافته توسط یاماها، صدایی دلنشین و شتابی غیرمنتظره به یک سدان خانوادگی می داد. مهندسی دقیق سیستم تعلیق باعث شد حتی در دیفرانسیل جلو بودن، کنترل خودرو حفظ شود و SHO به یک غافلگیری دوست داشتنی تبدیل شود. لکسوس LS 400؛ وسواس ژاپنی در اوج  تویوتا برای LS 400 چیزی کم نگذاشت. از صرف بیش از یک میلیارد دلار هزینه توسعه گرفته تا موتوری که نرمی آن افسانه شد. LS 400 تعریف جدیدی از دوام، سکوت و کیفیت ساخت ارائه داد و بسیاری از برندهای لوکس سنتی را وادار کرد تا نگاهشان را بازنگری کنند. اینفینیتی Q45؛ لوکس برای راننده  Q45 راهی متفاوت از لکسوس را انتخاب کرد. تمرکز این سدان روی لذت رانندگی بود، نه فقط تجمل. موتور V8 با سوپاپ های تیتانیومی، تعلیق فعال و حتی فرمان پذیری چهار چرخ، Q45 را به خودرویی تبدیل کرد که بیش از آنکه برای صندلی عقب ساخته شود، برای راننده طراحی شده بود. جلوتر از زمان سدان های دهه 80 یادگاری از دورانی هستند که مهندسان جسورانه تر از بازاریاب ها تصمیم می گرفتند. خودروهایی که شاید برخی از آن ها بیش از حد پیچیده بودند، اما همه شان یک ویژگی مشترک داشتند؛ آن ها جلوتر از زمان خود حرکت می کردند و هنوز هم احترام علاقه مندان را برمی انگیزند. |