| فرارو- خانه امین لشگر به دست شهرداری با خاک یکسان شد؛ دلیلش چه بود؟ شهرداری قصد داشت این خانه را با مجموعه فرهنگی-مذهبی همسایه اش ادغام کند. اما مگر نام این خانه در فهرست آثار ملی کشور نبود؟ مگر شهرداری نباید برای هرگونه اقدامی با میراث فرهنگی مشورت می کرد؟ حالا قرار است میراث فرهنگی روند شکایت را آغاز کند، اما این برگه پاره شده از دفتر تاریخ ایران هرگز بازنخواهد گشت. در این نقطه، مفهوم هویت شهری بار دیگر برجسته می شود؛ هویتی که با تاریخ، خاطرات جمعی، وابستگی ها و احساس تعلق تهرانی ها به شهرشان پیوندی ناگسستنی دارد. به گزارش فرارو، خانه امین لشگر در محله پامنار واقع بود، یکی از محله های قدیمی عودلاجان که روایتگر زندگی ثروتمندان دوره قاجار است. در سال 1402، تصاویری از دیوارهای مخروبه آن در خبرگزاری ها منتشر شد، دیوارهایی که حتی با ترک های خاک گرفته، بخشی از هنر و فرهنگ عصر قاجار را بازگو می کردند. سرستون های برگ انگوری، طاق های نیم دایره ای و فرو ریخته، ایوان و حوض، همه المان هایی بودند که مردم شهر را به یاد خانه های قاجاری می انداختند؛ عنصری نوستالژیک که با بازتکرارشان در فیلم و سریال ها، مخاطبان را به سفری کوتاه به آن دوران می برد. حالا مردم و میراث فرهنگی نگران پاک شدن خاطرات تاریخی تهران هستند و روند شکایت از شهرداری را آغاز کرده اند، اما آیا این خانه دوباره ساخته خواهد شد؟ سرگذشت خانه امین لشگر این خانه، قصه ای پر فراز و نشیب داشت. در گذشته متعلق به امین لشگر بود؛ یکی از درباریان قاجار با مناصبی همچون مستوفی نظام آذربایجان، پیشکاری ولیعهد (مظفرالدین میرزا)، وزارت گمرکات و وزارت فوائد عامه و ریاست خالصجات. در همین سمت ها، او مبالغ زیادی برداشت و در نهایت با کمبود مواجه شد؛ حدود 15 هزار تومان بدهی اش را شاه بخشید، اما مجبور شد خانه و عمارت خود در میدان توپخانه را به او ببخشد. امین لشگر در نهایت در سال 1302 از سمت خود برکنار شد. در روزنامه خاطرات اعتمادالسلطه آمده است: امین الدوله خانه را از شاه به قیمت یک جغه الماس هشت هزار تومانی و هفت هزار تومان پول نقد خرید. بعدها نام این خانه را شکوه السلطنه گذاشتند و گفته شد متعلق به همسر عقدی ناصرالدین شاه و مادر مظفرالدین شاه بوده، اما تهران شناسان این روایت را تایید نکردند. حال، با گذشت حدود 100 سال، این خانه تبدیل به پاتوق معتادان، بی پناهان و حتی سگ های خیابانی شده بود که به دنبال مکانی برای پناه گرفتن می گشتند. اکنون شهرداری تهران این خانه را تخریب کرد تا آن را با مجموعه فرهنگی-مذهبی مجاور ادغام کند. محمد آیینی، شهردار منطقه 12 تهران در این مورد می گوید: تخریب عمارت امین لشگر سهوی صورت گرفته و ما گزارش کامل را به دادستانی ارسال کردیم تا رسیدگی های لازم و برخورد قانونی با متخلفان صورت بگیرد.  صحنه ای از تخریب خانه تاریخی امین لشگر توسط شهرداری چرا خانه امین لشگر مهم است؟ تخریب اماکن تاریخی در سطح شهر تهران برای اولین بار نیست که اتفاق می افتد؛ در دوره 4 ساله ای که علیرضا زاکانی شهردار تهران بود چنین تخلفاتی بارها صورت گرفت. از پافشاری او برای ساخت مسجد در بوستان قیطریه تهران تا قطع گسترده درختان پارک های جنگلی و کتیبه خانه اندیشمندان و غیره. بنابراین خانه امین لشگر نمونه ای است از خروار که می توان با استناد به آن وضعیت کلی هویت شهری تهران را تشریح کرد و در این بین بر اهمیت این خانه و اماکن تاریخی تاکید کرد. هر عنصر تاریخی در شهر مصداقی از خاطرات جمعی و در نهایت تاریخ یک جامعه است. نکته این است که خاطره جمعی در تلاقی سه مفهوم مکان، زمان و رویداد جمعی شکل میگیرد؛ با این تعریف شهرها می توانند بستری برای شکل گیری خاطرات جمعی باشند؛ اروین زارکا، جامعه شناس شهری خاطرات جمعی را این طور تعریف می کند: مجموعه ای از ایده ها، تصاویر و احساسات درباره گذشته و یا مکان. بنابراین شهرداری با حذف هر یک از این بناهای تاریخی یکی از المان های خاطرات جمعی را حذف می کند و گویی خاطره جمعی را با مشکلاتی برای بازتولید شدن مواجه می کند؛ آن هم در زمانه ای که شهرسازی مدرن به خودی خود بافت قدیمی شهر را به حاشیه می رانند و برج ها تبدیل به دیواری می شوند که خانه های قدیمی پشت آن مانده. به عنوان مثال در شهری مثل السفلد آلمان، جدای از بافت شهر که دست نخورده باقی مانده، باید به ساختمان شهرداری آن اشاره کرد. بر برخی از بدنه ساختمان وسیله ای فلزی نصب شده که در زمان قرون وسطی بر گردن زندانیان می انداختند. اما شهردار این شهر با نگهداشت این المان، که به نوبه خود حامل مفهومی آزاردهنده است، سعی دارد تا حافظه جمعی این شهر را حفظ کند؛ منظور این است که برای نگهداشت هویت شهری باید به جزیی ترین عناصر تاریخی نیز توجه داشت.  ساختمان شهرداری السفلد و نشانه های برجای مانده از قرون وسطی اهمیت هر یک از المان های تاریخی شهر تهران زمانی دوچندان می شود که پایتخت به واسطه قدمت کوتاهش حافظه تاریخی ندارد. با این وجود شهردارهای تهران با نادیده گرفتن مسائل اجتماعی ساخت و سازهایی بی رویه، تخریب مکان ها و عوض کردن نام آن ها را ادامه می دهند در حالی که هرکدام از آن ها بخشی از حافظه جمعی افراد شهر تهران است، بنابراین خاطره جمعی در شهر تهران برای بازتولید شدن و شکل دادن به هویت افراد شهر می تواند یا موانع غیرقابل بازگشتی روبرو باشد. اگرچه مدیرکل میراث فرهنگی استان تهران پس از تخریب خانه امین لشگر گفت: علاوه بر برخورد قانونی و جدی با مسببین این اتفاق باید خانه تاریخی امین لشگر عین به عین براساس اسناد و تصاویر موجود از سوی شهرداری تهران بازسازی و احیا شود. اما به نظر می رسد تا زمانی که مفهوم هویت شهری، حافظه جمعی و تاریخی برای شهردار جا نیافتد این مساله بازتکرار خواهد شد. حذف مدیران باسابقه یا حذف حافظه شهری تهران؟ همزمانی روزهایی که به سوی انتخاب شهردار جدید تهران حرکت می کند با تخریب خانه امین لشگر پرسشی کلیدی مطرح می کند؛ بهتر است مدیران با سابقه و اجرایی بر سر کار بمانند یا مدیری برای این سمت برگزیده شود که به شکل آکادمیک مفهوم شهر را مرور کرده؟ قانون جدیدی که برای انتخاب شهردار بعدی تهران میان قالیباف و پزشکیان مطرح شد با واکنش از سوی برخی طرفداران زاکانی همراه بود. احمد صادقی، رییس کمیته شفافیت و شهر هوشمند شورای اسلامی شهر تهران ضمن اشاره به این نکته که با حذف ماده چهار و محدودسازی رشته های تحصیلی، عملا بسیاری از مدیران باسابقه و شناخته شده از دایره صلاحیت تصدی سمت شهرداری خارج می شوند می گوید: تجربه مدیریت شهری نشان داده که اداره کلان شهرها نیازمند ترکیبی از دانش تخصصی، تجربه اجرایی و شناخت اجتماعی و نه صرفا دارا بودن مدرک دانشگاهی در رشته ای محدود است. در این میان وقتی تخریب خانه امین لشگر مطرح می شود باید پرسید اگر شهردار فعلی تهران، شهر، هویت شهری و حافظه جمعی را می شناخت آیا باز هم دست به چنین اقدامی می زد؟ بنابراین به نظر می رسد برای بازسازی، بازتعریف و حفظ حافظه تاریخی پایتخت نیاز به مدیر باسابقه و باتجربه ای است که بتواند در راستای ترمیم ویرانه های هویتی شهر تهران گام بردارد. از این روست که فریبرز ناطقی الهی، مهندس سازه در گفت وگو با فرارو می گوید: درست است که مدیریت یک شهر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و فنی دارد، اما قالب شهر و آنچه از شهر تعریف می شود متفاوت است. |