| امیر جدیدی در هم میهن نوشت: این روزها کارگروه اضطرار آلودگی هوای شهرهای آلوده ایران چند روز یک بار جلسه تشکیل می دهند. طی جلسه، اول مهد کودک ها، بعد پیش دبستانی و دبستان ها را غیرحضوری می کنند. یکی دو روز را اینطور سر می کنند بلکه باد عنایتی کند و حالی بدهد. باد اگر سر لج بگذارد اعضای محترم کارگروه طی یک اقدام سریع و فوری تردد خودروها را به صورت زوج و فرد از در منازل ممنوع اعلام می کنند. نمی دانم در روزهایی که تردد خودروها به صورت زوج و فرد است چقدر از خانه خارج شده اید. به عنوان یک شهروند و کسی که بیش از چهل سال است در شهر تهران زیسته ام به جرأت می گویم این شیوه ای که دوستان پیش گرفته اند نه تنها دردی را دوا نمی کند که مردم گرفتار را مستأصل هم می کند. فکر کنید شهروند کارمندی در ابتدای سال تحصیلی با کلی قرض و قوله بچه اش را در مدرسه آنچنانی نوشته است که خیالش بابت تربیت اش راحت باشد. در این سال ها بیشتر پدر مادرها باید با هم کار کنند بلکه بتوانند چرخ زندگی شان را بچرخانند. مادر و پدر شاغل اصولاً صبح ها بچه ها را به مدرسه ها و مهدها می سپارند و خودشان به دفتر و اداره و… و بعدازظهر کارشان را طوری تنظیم می کنند که لااقل یکی شان دنبال جگرگوشه شان بروند تا روزی که بچه روی پای خودش بایستد و بتواند گلیمش را از آب بیرون بکشد. حالا این روزها که به شکل یک موتیف تکرارشونده مدرسه ها تعطیل می شوند و طرح زوج و فرد اجرا می شود و… بیشتر مردم این شهر صبح ها بچه بغل آواره خیابان ها می شوند. یکی بچه را با خودش سر کار می برد. آن یکی پدر و مادرش را زابراه می کند و آن یکی دست به دامن دوست و آشنا می شود. خلاصه آنکه این روزها مردمان شهر به وضعیتی گرفتار آمده اند که مسلمان نشنود کافر مبیناد. فکر می کنید چرا این روزها با این وضعیت زوج و فرد شهر خلوت نمی شود؟ دلیلش این است که زن و مرد، سر صبح آنقدر صنم دارند که یاسمن تو بخوان طرح زوج و فرد درش گم است. |