| مهرداد خدیر در یادداشتی در روزنامه هم میهن نوشت: دو روز بعد از اولتیماتوم رییس مجلس به دولت و شخص رییس جمهور برای ترمیم کابینه یا اصلاحات ضروری و این که در غیر این صورت فرآیند استیضاح آغاز خواهد شد مسعود پزشکیان عصر دیروز به مجلس رفت و لایحه بودجه 1405 را تقدیم مجلس کرد. در حالی که به لحاظ فرم و شکل، اعداد با ریال جدید ( با حذف 4 صفر) ذکر شده و از حیث محتوا هم رسانه های اصول گرا عجالتاً آن را با صفت انقباضی توصیف کرده اند. در این بودجه خبری از احکام نیست و مجلس تنها جدول های ارقام و اعداد را بررسی می کند و با توجه به ادعای آمادگی برای اصلاحات ضروری انتظار می رود به شیوه قبل، درصدد انواع تحمیل ها و تکلیف ها و افزودنی ها بر نیایند. رییس جمهوری در حالی عصر دیروز به مجلس رفت که نمایندگان در نوبت صبح و در جلسه غیرعلنی میزبان رییس کل بانک مرکزی بودند تا از دلایل افسارگسیختگی قیمت ارز بگوید و او هم آب پاکی را روی دست آنان ریخت و گفت: مسئول تخصیص ارز است نه تأمین آن. جالب این که همین نمایندگان در اسفند 1403 به جای او از عبدالناصر همتی وزیر وقت اقتصاد توضیح خواستند و او را در نهایت از قطار دولت پیاده کردند و این بار با وزیر کنونی کاری ندارند و سراغ رییس کل رفته اند. با پرهیز پزشکیان از اشاره به تهدید قالیباف و سخنان دوشنبه شب قائم پناه در صدا و سیما به نظر می رسد دولت و شخص رییس جمهور بازی مجلسی ها را خوانده اند که می خواهند سوار بر موج گرانی خود را قهرمان ارزانی معرفی کنند و از این نمد کلاهی بدوزند. اگر مجلس نماینده اکثریت مردم بود و رییس آن رقیب رییس جمهوری فعلی شناخته نمی شد خرده ای بر آنان وارد نبود چراکه وضعیت اقتصاد و معیشت پوشیده نیست و آن را که عیان است چه حاجت به بیان است. اما وقتی مجلس دست دولت را بسته و برای همکاری با هر مدیر تازه باید پشت سد استعلام ها منتظر بمانند و هزینه مصوبات سیاسی و تصمیمات غیرواقع بینانه را هم باید بپردازند ژست رییس مجلس اصطلاحاً نگرفت و دیر و دور نیست توضیح دهند منظورمان این بود و آن نبود. تجربه حذف همتی هم فراموش نشده که با چه مدعایی صورت گرفت و اگر بعد از آن شاهد روند نزولی قیمت ارز بودیم ناشی از شروع مذاکرات بود ولی در پی آن هم جنگ 12 روزه درگرفت و از مهرماه نیز مکانیسم ماشه فعال شد؛ به بیان روشن تر: گل بود و به سبزه آراسته شد و حالا یگانه امید پیش رو این است که در نشست شورای امنیت، روسیه و چین همراهی نکنند تا بتوانند بساط قطعنامه 2231 را هم برچینند. قطعنامه ای با 15 رأی موافق برای لغو تحریم های هسته ای ایران و اگر اسنپ بک بعد از 10 سال مجال بازگشت خودکار را فراهم ساخت و از روسیه و چین کاری برنیامد این بار می توانند همراهی نکنند. اصل قصه اما استمرار وضعیت نه جنگ نه صلح است و این که وضعیت، عادی نیست منتها به جای آن که به دولت اختیارات فوق العاده و متناسب با همین وضعیت داده شود یا بگذارند نیروهای خبره مورد نظر را به کار گیرد به دنبال صید ماهی از این آب گل آلودند که در گل آلود شدن آن تنها دشمنان نقش ندارند و داخلی ها هم دانسته یا ندانسته دست در کار بوده اند. هم زمانی سخنان قالیباف در مجلس و اولتیماتوم او با تحرکات رقیب دیگر انتخاباتی سعید جلیلی- پزشکیان را احتمالاً به مسیری دیگر سوق داده است که از واکنش های معاون او در برنامه صداوسیما در دوشنبه شب و سخنان خود رییس جمهور در عصر سه شنبه در مجلس هویداست و بر لحن او ولو همچنان با پرهیز از ستیز، اثر گذاشته است. او دست دوستی دراز کرده بود اما رقیبان انتخاباتی تا فرصتی پیدا می کنند بر او فشار می آورند و می کوشند تمام کاسه کوزه ها را بر سر دولت بشکنند و مجلس را بی تقصیر جلوه دهند گویا از انتقادات اخیر اصلاح طلبان و حامیان دولت دچار سوءتفاهم شده اند. حال آن که نقد اصلی اصلاح طلبان این است که به جای تلاش برای جلب نظر موافق 20 درصدی که البته نمایندگانی پرنفوذ در ساختار قدرت دارند به فکر 80 درصد دیگر باشد (شامل آنان که به او امید بستند و 50 درصد دیگر که رأی ندادند) و ترجمه وفاق به نادیده انگاشتن 80 درصد به خاطر قدرت 20 درصد مهم ترین تهدید این ایده است. تصور دو رقیب انتخاباتی قالیباف و جلیلی- احتمالاً این است که با مأیوس کردن پایگاه رأی پزشکیان، به جانب آنان می گروند حال آن که تنها بر شمار رأی ناداده ها افزوده خواهد شد و به همین خاطر، رهبری تصریح کردند موفقیت دولت، موفقیت نظام است که می تواند به این معنی هم باشد که شکست دولت، شکست نظام است و مراد پزشکیان از وفاق نیز همین بود که یاری کنید. ترمیم کابینه در ساختاری حزبی و با امکان ورود چهره های جدید البته امری نیکوست اما وقتی فشارها بیشتر به جانب وزیرانی است که نسبتی با ارز ندارند این شک درمی گیرد که رقیبان پزشکیان بر آن اند که وضعیت پساجنگ و محدودیت های ارزی را چون زانوی آسیب دیده حریف، هدف قرار دهند و او را بر زمین زنند. در نگاه پزشکیان اما سرنوشت ایران در میان است و زندگیِ باشندگانِ آن و به چشم تشکِ کشتی یا رینگ بوکس در منازعه قدرت به صحنه نمی نگرد. اولتیماتوم قالیباف و تحرکات رقیب دیگر باید بر او ثابت کرده باشد که خوش بینی زیاده از حد، چاره کار نیست و اگر خود را بعد از 16 سال نمایندگی تبریز در مجل شورای اسلامی نماینده اکثریت ایرانیان (80 درصد مخالف رادیکال ها) در حاکمیت یا رییس دولت ملی می بیند همین صدا را در تالارهای قدرت بازتاب دهد. اگر دچار توهم تساوی با کلیت ساختار است باید دریافته باشد با شوراهای عالی مجال فرمان را از او ستانده اند و با بافت مجلس فعلی و نهادهای وتوکننده امکان لایحه و قانون را نیز و تنها یک راه باقی گذاشته اند و آن هم چانه زنی است. این چانه زنی اما نباید به التماس تفسیر شود چون جناح تندرو به او نیازمندتر است تا او به آنان و این را رقیبان انتخاباتی هم می دانند ولو ژست دیگری گرفته باشند. |