| خانوارهای ایرانی طی سه دهه از فضای پرشور با متوسط 505 نفر حالا به 3.2 نفر کاهش یافته است؛ در برخی استان ها همچون گیلان، این رقم به پایین ترین شکل خود یعنی متوسط 2.5 نفر برای هر خانوار سقوط کرده است. به گزارش خراسان، بی شک، دلایل کم رغبتی افراد برای فرزندآوری و در نگاهی کلی تر، افزایش تجرد و بالا رفتن سن ازدواج دلایل آشکاری همچون شرایط ناثبات اقتصادی و معیشتی و ضعف حکمران در حمایت از ازدواج و تشکیل خانواده دارد. در این گزارش، نگاهی آماری به وضعیت تعداد اعضای خانوار و بررسی ارقامی پیرامون این نهاد در کشور داشته ایم. خانوارهای پرجمعیت دهه 60 اگر به آمار هم مراجعه نکنیم، همه می دانیم که خانواده های دهه شصتی در این زمینه دارای تجربه متفاوت، جذاب و گرمی هستند؛ در آن سال ها گاهی داشتن 3با 4 فرزند، در شمار کم جمعیت ها محسوب می شد. اگرچه آمارهای تعداد اعضای خانوار از ابتدای دهه 70 در کشور متداول شد که عمده آن را بانک مرکزی تهیه و تدوین می کند. اما مرکز آمار ایران بر اساس شاخص های آماری دهه 70، محاسباتی را انجام و همان سال ها منتشر کرد که روند نزولی جمعیت را حتی در دهه 70 حکایت می کرد. این گزارش ها برای سال های پیش از 1371 بیانگر این است که بعد خانوارهای شهری ایرانی از سال 1363 تا 1368 در بازه 4.8 تا 5 بوده و در سال های 1369 و 1370 نیز، میزان آن معادل 5.1 گزارش شده است. بنابراین با لحاظ کردن این داده ها، می توان گفت از ابتدای دهه 70، روند نزولی تعداد اعضای خانوارها در کشور آغاز شده و تاکنون نیز، مسیر کاهشی خود را ادامه داده است. آغاز دهه 70، آغاز کوچک شدن خانواده ایرانی بررسی آمار جمعیت خانواده در نخستین سالی که آمار بودجه خانوار آن در دسترس است یعنی سال 1371، میزان شاخص بُعد خانوار معادل 4.93 نفر گزارش شده بود. این روند در دهه 80 و 90 در شیبی تند در مسیر سقوط جمعیت اعضای خانواده قرار گرفت به طوری که آمار تعداد افراد خانواده از متوسط 5 به 3.5 نفر در سال 1392 رسید. طبیعتا این روند مبتنی بر قانون تنظیم خانواده و جمعیت مصوب سال 1372 بود که خیلی زود نتایج اش را آشکار کرد و همچون قطاری پرسرعت در مسیر کاهش جمعیت بود که تا همین امروز و آینده نیز تبعاتش گریبانگیر کشور شده است. خانواده های کوچک به روایت آمار بر اساس یکی از آخرین آمارهای بانک مرکزی، 6.1 درصد خانوارهای ایرانی یک نفره، 22.9 درصد دو نفره، 28.3 درصد سه نفره، 28.2 درصد چهار نفره، 10.1 درصد 5 نفره، 2.8 درصد 6 نفره، یک درصد 7 نفره، 3 دهم درصد 8 نفره، 2 دهم درصد 9 نفره و یک دهم درصد 10 نفره و بیشتر هستند. تاثیر فرهنگ و جغرافیا در تعداد اعضای خانواده براساس داده های سال 1403، میانگین بعد خانوار در کشور حدود 3.2 نفر برآورد شده؛ اما پراکندگی استانی این شاخص یک واقعیت مهم را برجسته می کند: ایران در آستانه یک دگرگونی ژرف جمعیتی قرار دارد. در صدر این فهرست، سیستان وبلوچستان با میانگین 4 نفر بزرگ ترین خانواده های کشور را دارد. این استان سال هاست که به دلیل ساختار سنتی، نرخ بالای باروری و پیوندهای گسترده خانوادگی، فاصله قابل توجهی با سایر نقاط کشور نشان می دهد. پس از آن هرمزگان با 3.7 نفر و خوزستان با 3.6 نفر قرار گرفته اند؛ استان هایی که هنوز الگوی خانواده های چندنسلی و جمعیت جوان در آن ها پررنگ است. اما هرچه به شمال کشور می رویم، تصویر متفاوت می شود. گیلان با میانگین 2.5 نفر کوچک ترین خانوارهای ایران را به خود اختصاص داده است. مازندران، تهران، البرز و سمنان نیز در محدوده 2.6 تا 2.8 نفر قرار دارند؛ وضعیتی که نشان دهنده روند جدی کاهش بعد خانوار در مناطق شهری تر، مهاجرپذیرتر و اقتصادی تر است. در مسیر سیاه چاله جمعیتی رضا سعیدی، رییس اداره جوانی جمعیت وزارت بهداشت می گوید: ایران سریع ترین کنترل و کاهش جمعیت را در دنیا رقم زده و از 6.5 فرزند برای هر خانواده به 1.5 فرزند رسیده ایم. ادامه این روند، منجر به افتادن در سیاه چاله جمعیتی خواهد شد. برخی پیش بینی ها حاکی از آن است که ایران طی 60 تا 70 سال آینده به جمعیت 40 میلیون خواهد رسید. او عوامل متعددی را در آسیب شناسی این امر بررسی کرده که از جمله آن، نارسایی های اقتصادی جامعه است: همین الان در شرایط اقتصادی فعلی میانگین تمایل خانواده ها به داستن 2.5 فرزند است، اما اتفاق واقعی 1.5 فرزند است. این در حالی است که تورم، اثر بسیاری از مشوق های قانون جوانی جمعیت را از بین می برد. پایه دیگر این آسیب، قوانین هستند که دوستدار خانواده نیستند. به عنوان مثال سازمان ها مشوق های فرزندآوری می دهند، اما ساختاری مثل مهدکودک ندارند که زنان بتوانند فرزندانشان را با خیال راحت آن جا بگذارند. پایه چهارم هم حوزه سلامت است که با سلامت مادر، کودک و جمعیت ارتباط دارد. |