| بابک کاظمی در اعتماد نوشت: نسل امروز دانش آموزان، با نسلی که یک دهه قبل در مدارس حضور داشت، تفاوت های بنیادین دارد. شبکه های اجتماعی، اینترنت پرسرعت و دسترسی بی وقفه به اطلاعات، جهان بینی و هویت نوجوانان را به طور چشمگیری تغییر داده است. در حالی که پیش تر هویت دانش آموزان عمدتا از طریق خانواده، مدرسه و جامعه محلی شکل می گرفت، امروز فضای دیجیتال به عنوان عاملی موثر در بازتولید ارزش ها، علایق و حتی باورهای اخلاقی آن ها عمل می کند. این تحول، هم فرصت های تازه برای رشد، خلاقیت و گسترش دیدگاه ها ایجاد کرده و هم تهدیداتی جدی برای انسجام هویتی، مهارت های اجتماعی و تاب آوری روانی نسل جدید به همراه دارد. مدارس به عنوان اصلی ترین نهاد اجتماعی که با نسل نوجوان در تماس مستقیم است، اکنون با چالش جدیدی مواجهند: چگونه می توان میان ارزش های سنتی آموزش و تربیت و واقعیت های جامعه شبکه ای تعادل برقرار کرد؟ فرصت هایی که فضای دیجیتال فراهم می کند، شامل دسترسی سریع به دانش، ارتقای مهارت های دیجیتال و گسترش افق های فکری دانش آموزان است. شبکه های اجتماعی می توانند دانش آموزان را با فرهنگ ها و ایده های متنوع آشنا کنند، قدرت تحلیل و تفکر انتقادی آن ها را تقویت کنند و مهارت های لازم برای زندگی در جهان پیچیده امروز را در آنان پرورش دهند. دسترسی به اطلاعات جهانی، فرصت آموختن زبان، علوم و مهارت های نرم را فراهم کرده و امکان تجربه یادگیری خارج از چارچوب کلاس های رسمی را ایجاد می کند. با این حال، تهدیدها نیز جدی و غیرقابل چشم پوشی هستند. فشارهای هنجاری ناشی از محتواهای آنلاین، الگوبرداری از رفتارهای پرخطر، مقایسه اجتماعی مداوم و گسست هویتی، تهدیدهایی واقعی برای سلامت روان و احساس تعلق دانش آموزان هستند. نوجوانان در این فضای گسترده و بدون نظارت کافی ممکن است با انواع پیام های ضد ارزش مواجه شوند که با باورها و هنجارهای خانوادگی و مدرسه در تضاد است. همین امر باعث ایجاد سردرگمی هویتی، کاهش اعتماد به نفس و گاه بروز رفتارهای ناسالم اجتماعی می شود. بنابراین مدارس دیگر نمی توانند نقش سنتی خود را به صورت منفعلانه ادامه دهند و نیازمند بازاندیشی اساسی در سیاست ها و برنامه های پرورشی و آموزشی هستند. یکی از راهکارهای اساسی در این زمینه، آموزش مهارت های شهروندی و سواد رسانه ای است. دانش آموزان باید یاد بگیرند چگونه محتواهای آنلاین را تحلیل و نقد کنند، اطلاعات نادرست را شناسایی کنند و هویت خود را مستقل از فشارهای بیرونی شکل دهند. پرورش مهارت های ارتباطی و اجتماعی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است، چراکه تعاملات شبکه ای می تواند موجب گسست از واقعیت های اجتماعی یا افزایش مهارت های همبستگی و همکاری شود. معلمان و مدیران مدارس نقش کلیدی در این فرآیند دارند؛ آن ها نه تنها باید دانش آموزان را در مسیر علمی هدایت کنند، بلکه باید مسائل روانی، اجتماعی و اخلاقی آن ها را رصد کرده و با ایجاد فضای امن و حمایتگر، امکان شکل گیری هویت سالم و مستحکم را فراهم سازند. نقش خانواده نیز در این میان حیاتی است. خانواده ها باید با فرزندان خود گفت وگوی مستمر داشته باشند، فضایی برای بیان دغدغه ها و تجربیات آنلاین ایجاد کنند و با همکاری مدرسه، شبکه حمایتی اجتماعی قدرتمندی بسازند. تنها در چنین تعامل و همکاری مشترکی است که فرصت های فضای شبکه ای می تواند به رشد مثبت هویت نسل جدید منجر شود و تهدیدهای آن کاهش یابد. از سوی دیگر، سیاستگذاران آموزش و پرورش نیز باید به ضرورت طراحی برنامه های جامع و مدون توجه کنند که نه فقط آموزش درسی، بلکه تربیت هویت اجتماعی، مهارت های زندگی و سواد دیجیتال دانش آموزان را پوشش دهد. تجربه موفق کشورهای پیشرفته نشان داده است که ترکیب آموزش رسمی، فعالیت های پرورشی و مهارت های اجتماعی می تواند تاب آوری هویتی نسل جدید را افزایش دهد و آن ها را برای مواجهه با فشارهای جامعه شبکه ای آماده سازد. در نهایت، بازتعریف نقش مدارس در جامعه شبکه ای، به معنای بازاندیشی در سیاست های تربیتی و پرورشی است. مدارس باید از نهاد صرفا آموزشی فراتر روند و به مراکز توانمندسازی هویت، مهارت های اجتماعی و تربیت نسل خلاق و مسوول تبدیل شوند. این بازتعریف، نه یک انتخاب اختیاری، بلکه ضرورتی برای تربیت نسلی است که در دنیای پیچیده و شبکه ای امروز بتواند هویت خود را حفظ، مهارت های اجتماعی و فکری لازم را کسب و نقش فعالی در جامعه آینده ایفا کند. آینده آموزش و پرورش ایران در گرو درک درست از این چالش ها و اتخاذ سیاست های هوشمندانه ای است که نسل جدید را برای زندگی در جامعه شبکه ای آماده سازد و از تهدیدهای این فضا به فرصت های سازنده تبدیل کند. |