| فرارو- مسعود پزشکیان اخیرا با حضور در صحن علنی مجلس گفته است: تمام تلاش ما این بوده که اختلاف ها تا حد امکان توسعه و گسترش پیدا نکنداگر مشکلات به دلیل قوانین و مقررات باشد، با همکاری سران قوا حل می کنیم. پول ما در حال هدر رفتن است و اگر مشکل از مقررات باشد، ما آن را اصلاح می کنیم. هیچ مانعی نباید در مسیر تسریع حل این مسائل وجود داشته باشد و ما تلاش می کنیم تا این موانع برداشته شود. به گزارش فرارو، این اظهارات پزشکیان در شرایطی مطرح شده که این روزها مسئله اختلاف نظرها بین برخی چهره های سیاسی بیش از هر زمان دیگری پررنگ شده و موج انتقادات از دولت بین نمایندگان مجلس تشدید شده است. ناصر ایمانی، تحلیلگر و فعال سیاسی اصولگرا در گفتگو با فرارو به این پرسش ها پاسخ داده است: تاکید بی عمل روی وفاق خطر عدم وفاق را به همراه دارد ناصر ایمانی به فرارو گفت: از همان روزهای نخست ریاست جمهوری آقای پزشکیان که صحبت از وفاق می کرد، درواقع منظور از این موضوع در مرحله اول، وفاق بین دستگاههای حاکمیتی بود و در مرحله دوم، متوجه جریان های سیاسی. بنابراین در مرحله اول شامل قوای سه گانه، نهادهای ذیربط و امثالهم می شد. علیرغم این که اختلاف نظر طبیعی، بین این ها وجود دارد اما به هر حال وفاق به میزان قابل توجهی وجود دارد. یعنی نزاعی بین مجلس و دولت دیده نمی شود.نزاع با اختلاف نظر متفاوت است. همچنین بین قوه قضاییه و دولت نیز مشکلی دیده نمی شود.بین نهادهای موثر تصمیم گیری حاکمیتی و دولت از جمله مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز شرایط مشابه است. از دید من بین دستگاههای حاکمیتی، هنوز هم وفاق قابل قبولی وجود دارد، اما وضعیت جریان های سیاسی متفاوت است و به زمان خاصی که در آن قرار داریم و تحولات مختلف وابسته است. به هر حال درباره موضوعات مهمی مثل جنگ و اسنپ بک اختلاف نظرهایی بین جریان های سیاسی به وجود آمد و اوج گرفت. وی افزود: همچنین درخصوص روابط ایران با چین و روسیه نیز اختلاف نظرها بالا گرفته است. مسائلی مثل مذاکرات با غرب و حتی حضور یا عدم حضور در شرم الشیخ نیز از جمله مواردی بود که در شکل گیری یا تشدید منازعات موثر بود. به همان میزان نیز وقتی تحولات خارجی کاهش پیدا می کند، نزاع های داخلی نیز کاهش پیدا می کند. به همین دلیل است که معتقدم این که آقای رییس جمهور صرفا از روز اول بر کلمه وفاق تاکید داشتند، کفایت نمی کند و حتی خطراتی مثل عدم وفاق ایجاد می کند. یکی از حداقل کارهایی که رییس جمهور می تواند انجام دهد این است که جاهایی که احساس می کند جریان های سیاسی طرفدار دولت مسیر خطا می روند، به آن ها تذکر دهد. حتی اگر ایشان به جریان سیاسی مقابل، دسترسی خوبی ندارد یا آن ها از وی حرف شنوی ندارند، به آن ها نیز تذکر رسمی دهد که منافع ملی کشور را به خطر نیندازند یا اجازه ندهند فضای سیاسی کشور، آلوده شود. در شرایط فعلی حرف زدن علیه روسیه و چین تندروی است این فعال سیاسی اصولگرا گفت: در مورد مسئله مذاکره، رییس جمهور بارها نظر رسمی خود را گفته است اما جریان های سیاسی نزدیک به ایشان در مسیر دیگری حرکت می کنند. بنابراین لازم است آقای رییس جمهور به این جریان ها تذکر دهد و طبعا وقتی جریان مخالف این شرایط را ببیند، درگیر نخواهد شد و به زعم من بخشی از مشکلات حل می شود. اگر یک تقسیم بندی ثابت درباره طیف های سیاسی داشته باشیم، متوجه می شویم که گروهی تندرو و گروهی کندرو هستند اما در نهایت، نتیجه همین وضعیت فعلی خواهد شد. به اعتقاد من، آن شخصی که خیلی هم زرورقی و شیک حرف می زند لزوما کندرو نیست و می تواند بسیار هم تندرو باشد اما ما عادت کرده ایم، کسی که تند و پرخاشگرانه حرف می زند را تندرو بنامیم. استفاده از همین الفاظ است که کشور ما را به اینجا می رساند. در شرایط فعلی کشور، برخی جریانها هستند که می گویند تسلیم آمریکا شویم. مگر این حرف تندروی نیست. برخی هم حرفشان را کادوپیچ کرده و می گویند مذاکره کنیم. وی افزود: یک جریان سیاسی هم در شرایط فعلی کشور، علیه روسیه و چین حرف می زند، این هم تندروی است. حتی اگر با ادبیات شیک مطرح شود. این ها شرایط و منافع ملی کشور را می دانند. پس چرا نسبت به کشورهایی که فعلا در کنار ما مقابل غرب قرار دارند، تندروی می کنند. چرا فقط آن کسی را که در مجلس نشسته و با ادبیات تند صحبت می کند را تندرو می دانیم. البته کار آن نماینده مجلس هم غلط است، اما این تقسیم بندی کند و تند یکی از اشتباهاتی است که فضای سیاسی کشور را ملتهب تر می کند. نمی شود که تا درباره منتقدان و نظراتشان حرف می زنیم بگوییم این ها تندرو هستند؟ برخی سخنان رییس جمهور به معنای تسلیم در برابر مشکلات است این تحلیلگر سیاست داخلی درباره موضع گیری پزشکیان مبنی بر این که اگر فردی می تواند کاری را بهتر از دولت انجام دهد وارد عمل شود گفت: برخی حرفها، حرفهای قبل از ریاست جمهوری محسوب می شوند، اما وقتی شخصی رییس جمهور شد و این همه امکانات کارشناسی در اختیار دارد و بابت همه این ها از دولت حقوق می گیرد و صدها کارشناس در عرصه های مختلف در بردنه دولت داریم، دولت به سادگی می تواند از کارشناسان دیگر، اساتید و شخصیت های متخصص کمک بگیرد. دست دولت دراین زمینه باز است. این که دولت حرفهایی بزند که از آن بوی ناامیدی بیاید، یا این موضوع استنباط شود که به آخر خط رسیده ایم و کاری نمی توانیم انجام دهیم، جالب نیست. وقتی رییس جمهور می گوید هر کسی می تواند مشکل را حل کند، وارد عمل شود به این معناست که ما نمی توانیم کاری کنیم. این حرف اصلا خوب نیست و ناامید کننده و مایوس کننده است.این حرف یعنی دولت تمام، رییس مجمهور نداریم که کاری کند، معنای این حرف در شرایط فعلی در فضای عمومی جامعه خوب نیست. یا آقای رییس جمهور به گفته های خود دقت ندارد یا مشاوران رییس جمهور مشاوره خوبی نمی دهند یا خدای نکرده تعمدا این حرفها گفته می شود. اگر رییس جمهور می خواهد کارشناسان را به کمک بگیرد، باید خصوصی این موضوع را درخواست کند. دولت می داند کارشناسان عرصه های مختلف کجا هستند. پس چرا رییس جمهور مکررا می گوید هر که می تواند بیایید؟ این رفتار اقتدار دولت را آسیب می زند. نمی شود که رییس جمهور بگوید هیچ کاری نمی توان کرد. هر کسی این موضوع را نقد کند تندرو نیست. این رفتارها به معنای تسلیم دولت در برابر مشکلات است. |