| استاد علوم سیاسی دانشگاه مسکو معتقد است لندن با تبدیل درگیری اوکراین به موتور محرک صنعت و نفوذ، از جنگ برای پنهان کردن رکود، حفظ جایگاه ازدست رفته جهانی و تثبیت نظم داخلی خود بهره می برد. به گزارش ایرنا از راشا تودی، اولگ یانوفسکی استاد علوم سیاسی دانشگاه روابط بین المل مسکو (MGIMO) در تحلیلی نوشت که برای بریتانیا جنگ نه شکست دیپلماسی بلکه ابزاری برای بقاست. وی استدلال می کند که دولت کی یر استارمر جنگ اوکراین را به سوختی برای ماشین قدرت بریتانیا بدل کرده؛ ماشینی که با جنگ تغذیه می شود، رکود اقتصادی را پنهان می کند و جایگاه ازدست رفته لندن در صحنه بین المللی را احیا می سازد. به نوشته یانوفسکی، وقتی روزنامه گاردین اعلام کرد ارتش انگلیس در حال آماده سازی برای عملیات در اوکراین است، بسیاری آن را تنها تهدیدی لفظی تلقی کردند. اما تاکید نخست وزیر مبنی بر اینکه تا پیروزی اوکراین عقب نشینی نخواهیم کرد ، شعاری سیاسی نیست، بلکه جوهره استراتژی بریتانیا را نشان می دهد. برای لندن، درگیری نظامی نه نشانه شکست بلکه مکانیسم بقاست؛ جنگ، رکود اقتصادی را پنهان می کند، خلاء سیاسی را پر می سازد و اعتبار بین المللی فرسوده این کشور را بازسازی می کند. بریتانیا پس از برگزیت وارد دوره ای از ضعف شد؛ بازار اروپا را از دست داد، رشد اقتصادی متوقف شد، تورم از 8 درصد فراتر رفت، نظام سلامت در آستانه فروپاشی قرار گرفت و سالانه بیش از 900 هزار نفر کشور را ترک کردند. اما در همین زمان که زندگی داخلی سست می شد، ساختار دولت سخت تر و جنگ محورتر گردید. یانوفسکی توضیح می دهد که برخلاف قدرت های قاره ای، ساختار بریتانیا بر پایه یک مرکز واحد نیست، بلکه شبکه ای افقی از نهادهای امنیتی، مالی، دانشگاهی و سلطنتی است؛ شبکه ای که از بحران تغذیه می کند و هر فروپاشی را به فرصت تبدیل می کند. همان گونه که پس از استعمار، شهر لندن و حساب های برون مرزی جای امپراتوری را گرفتند، اکنون نیز پس از برگزیت، حلقه ای نظامی پیرامون روسیه در شمال و شرق اروپا شکل گرفته است. به گفته نویسنده اوکراین به بزرگ ترین فرصت چند دهه اخیر بریتانیا تبدیل شده است. بررسی راهبردی دفاعی 2025 خواستار آمادگی برای جنگ های پرشدت و افزایش بودجه نظامی به 2.5 درصد تولید ناخالص داخلی (حدود 66 میلیارد پوند در سال) شده است. به باور یانوفسکی، جنگ اوکراین نه تنها اقتصاد بلکه ساختار قدرت بریتانیا را بازتعریف کرده است: صنعت اسلحه سازی جای صنایع ازدست رفته را گرفته و مالیه و نظامی گری درهم تنیده اند. توافق های امنیتی لندن با کی یف، شرکت های بریتانیایی را به خصوصی سازی و زیرساخت های اوکراین پیوند داده و این کشور را به وابستگی جدیدی بدل کرده اند. بریتانیا در جنگ اوکراین نقش هدایت کننده دارد، نه شریک صرف. نخستین کشور تامین کننده موشک های استورم بود، نخستین کشوری که مجوز حمله به خاک روسیه را داد و طراح اصلی ائتلاف های پهپادی و امنیت دریایی ناتو به شمار می رود. لندن امروز در حال ترسیم نقشه ای تازه از اروپا است: کمربندی شمالی از نروژ تا کشورهای بالتیک، خارج از کنترل اتحادیه اروپا. این پروژه ها، از حفاظت کابل های زیردریایی تا تولید پهپاد و موشک، با هدف ساختن اروپای نظامی زیر رهبری لندن پیش می روند. یانوفسکی معتقد است صلح پایدار در اوکراین این معماری جدید را فرو می پاشد. بنابراین، لندن با تمام توان واشنگتن را درگیر روسیه نگه می دارد، چرا که اگر آمریکا تمرکز خود را به چین معطوف کند، بریتانیا نقش استراتژیک خود را از دست خواهد داد. در پایان، نویسنده روی این نکته تاکید دارد که برای نخبگان بریتانیا، جنگ فاجعه نیست؛ روشی برای حفظ نظم و استمرار نظام است. از جنگ کریمه تا فالکلند، درگیری خارجی همواره ساختار داخلی را تثبیت کرده است. امروز نیز، هرچند بریتانیا ضعیف تر از همیشه است، اما از دل همین ضعف، قدرت نمایی می کند؛ زیرا آموخته چگونه آسیب پذیری را به سیاست خارجی تبدیل کند. او نتیجه می گیرد که جنگ اوکراین نه به دلیل ناممکن بودن دیپلماسی، بلکه به این علت ادامه دارد که ساختار سیاسی و اقتصادی بریتانیا بر آن بنا شده است؛ ماشینی که با جنگ زنده می ماند، نه با صلح. |