رضا رفیع در اطلاعات نوشت: سخنگوی دولت فعلی که با خون دل آمد به کنار (خود دولت را عرض می کنیم!)، در نشست خبری اواخر مهرماه همین سال جاری به شدت و دقت هرچه تمامتر که مو لای درز دقت آن نمی رود، اعلام کرد که: بر اساس آمار سال 1403، خط فقر 6 میلیون و 128 هزار و 739 تومان به ازای هر فرد است.

مشار الی ها در ادامه فرمودند: طبیعتاً سیاست های دولت، مثل حداقل دستمزد، در این راستاست که این رقم را پوشش بدهد.

قربون سیاستگذاری های دولت بشم من! … (این جمله معترضه را ملتفت نشدیم که کی یکهو پراند. تا آمدیم بفهمیم کی بود و چرا انداخت؛ ناکس در رفته بود!)

به هرحال، عقلای قوم و حتی کارشناسان اقتصادی مملکت، به خوبی می دانند که ترسیم خط فقر وقت می خواهد و زحمت دارد. الکی نمی شود خط فقر اعلام کرد. خط استوا نیست که سرش را بگیریم دور زمین بکشیم. محاسبات ریز و درشت و درست لازم دارد. کشکی نمی شود خط کشید.

اسناد موجود:

یک نفر دیدم که هی خط می کشید بهر خط فقر زحمت می کشید

گفتمش از بهر چی خط می کشی بهر خط فقر زحمت می کشی؟

گفت: تنها من نه هی خط می کشم بهر خط فقر زحمت می کشم،

دیگران هم دیده ام خط می کشند بهر خط فقر زحمت می کشند…

این ترسیم خط فقر لامصب گاهی در برخی کشورها به قدری طول می کشد که سال ها مشغول ترسیم آن هستند؛ بلکه نهایت امر، یک خط فقر شسته رفته مقبولی از آب درآید که مرضی الطرفین باشد. هم خدا راضی باشد و هم بندگان خدا که همینطور سفیل و سرگردان، دست به جیب ماندند تا با اعلام رسمی خط فقر، خودشان و خانواده شان بدانند که در هر روز تا چه رقم و مقدار می توانند خرج کنند که با دخل شان برابری داشته باشد. طوری که به قول سعدی علیه الرحمه، به سالی دجله خشک رودی نگردد.

یکی از جراید: رقم 60 میلیون تومان در ماه، برای یک خانواده چهارنفره، نشان از خط فقر است.

انواع دیگر خط فقر: حالا که درآمد ماهانه 60 میلیون تومان در ماه برای یک خانواده چهار نفره، به عنوان خط فقر شناخته شده است؛ پیشنهاد می شود که برای سایر مبالغ درآمد ماهانه ملت عزیز نیز عناوین و اسامی مشخصی در نظر گرفته شود. مثلاً توصیفات وعناوینی از این قبیل:

1 درآمد 50 میلیون تومان: خط فقر شدید اللحن با قدرت 4 درجه در مقیاس ریشتر

2 درآمد 40 میلیون تومان: خط فقر عجیب و خارق العاده همانند موجودی به نام واتو واتو

3 درآمد 30 میلیون تومان: خط فقر محیرالعقول و الاقوال یا عجایب هشتگانه ی گرو نه گانه

4 درآمد 25 میلیون تومان: خط فقر زیر فقر یا دو قدم مانده به بدبختی و بیچارگی

5 درآمد 20 میلیون تومان: خط فقر موزه ای. قابل نمایش در موزه های معتبر و مشهور

6 درآمد 15 میلیون تومان: خط فقر زیر خاکی یا منقرض شده. قابل جست و جو در لابلای سنگواره ها و فسیل ها ی هسته ای یا غیر هسته ای

7 درآمد 10 میلیون تومان: خط فقر بی کفنی. برای معدود کسانی که با این حقوق الکی زنده اند یا چون هنوز بدن شان گرم است، خودشان حالی شان نیست.

خارج از شعار: خط فقرهای مختلف، متناسب با سلیقه های مختلف. بدو که حراج شد!

…آی خونه دار و بچه دار…زنبیلو بردار و بیار! … (این پارازیت را هم نفهمیدیم چه کسی انداخت و در رفت. خودمانیم؛ ما چقدر نمی فهمیم!)